بریده‌هایی از کتاب برنامه‎ ریزی به روش بولت ژورنال

مهاجرت هیچ کاری بی‌فایده‌تر از انجام‌دادن یک کار بی‌فایده به بهترین شکل نیست. پیتر دراکر

نکتهٔ عالی دیگر این است که شما هر روز می‌توانید از اول شروع کنید. با ردیاب‌های دیجیتال، شما مجبورید با مسیری که آنها تعیین کرده‌اند پیش بروید، وسط این مسابقهٔ دیجیتال که با راه‌اندازی این نرم‌افزار شروع شده وارد می‌شوید و معلوم نیست کی قرار است به پایان برسد. درمقابل، دفترتان هر روز با یک صفحهٔ خالی از شما استقبال می‌کند. این یک یادآوری کوچک است از اینکه روز جدید هنوز نانوشته است و آن چیزی خواهد شد که شما می‌سازید. بولت ژورنالیست دیگری به نام کوین دی همین را می‌گوید: «من معمولاً در انتهای هر روز احساس بدی به کارهای انجام‌نشده‌ام داشتم، اما حالا با استفاده از بولت ژورنال احساس می‌کنم قدرت این را دارم که کارهای انجام‌نشدهٔ دیروز را به صفحهٔ جدیدی انتقال دهم چراکه حالا هر روز برایم شروعی جدید است.»

بولت ژورنالیستی به نام برت وِب گفته است: «همچنان که با جلووعقب‌رفتن در بولت ژورنالم بررسی‌های روزانه، هفتگی و ماهانهٔ خود را انجام می‌دهم، مغز من ناگزیر می‌شود بین ایده‌ها پیوند برقرار کند. کاری که قبلاً، یعنی زمانی‌که از ابزار دیجیتالی استفاده می‌کردم، قادر به انجام آن نبودم.»

نرم‌افزارها شما را مجبور می‌کنند تا در چارچوب انتخابی آنها کار کنید. این چالش اصلی بسیاری از سیستم‌های بهره‌وری است: آن‌ها برای پاسخگویی به تنوع‌طلبی بی‌حدواندازه و ماهیت تکاملی نیازهای فردی ما تلاش می‌کنند. درعوض، یک دفتر در اختیار نویسندهٔ خود است و عملکرد آن وابسته به قدرت تخیل صاحبش. قدرت بولت ژورنال در این است که می‌تواند آن چیزی بشود که شما نیاز دارید، فارغ از اینکه در چه مرحله‌ای از زندگی قرار دارید.

صفحات خالی دفترتان یک فضای بازی امن برای ذهن شما ارائه می‌دهد. در اینجا شما کاملاً آزاد هستید تا بدون هیچ قضاوت و انتظاری خودتان را ابراز کنید. به‌محض اینکه قلم را روی کاغذ می‌گذارید، پیوندی مستقیم با ذهن و اغلب قلب خود برقرار می‌کنید. این تجربه هنوز نتوانسته است به‌درستی در فضای دیجیتال بازسازی شود. به همین دلیل است که تا به امروز، بسیاری از ایده‌ها روی تکه‌های کاغذ متولد می‌شوند. دلیل دیگری برای استفاده از دفتر نیاز دارید؟

دفترهای ما به‌عنوان یک پناهگاه ذهنی عمل می‌کنند، جایی که ما برای تفکر، تأمل، پردازش و تمرکز آزاد هستیم.

وقتی شما با دفترتان یک گوشه می‌نشینید، این کالای گرانبها یعنی مکث و تفکر به شما عطا می‌شود. این نشستن فضایی شخصی و عاری از حواس‌پرتی فراهم می‌کند، حالتی که می‌توانید خودتان را بهتر بشناسید. این یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که ما از دفتر برای بولت ژورنال استفاده می‌کنیم: چون ما را مجبور می‌کند که آفلاین شویم.

فناوری می‌تواند موانع و فاصلهٔ بین افراد و اطلاعات را از بین ببرد. ما در هر لحظه و در هر نقطه‌ای از دنیا می‌توانیم فقط با ضربه‌زدن به صفحهٔ تلفن همراهمان دربارهٔ تقریباً هرچیزی یاد بگیریم یا با هرکسی ارتباط برقرار کنیم. همین راحتی کار است که باعث می‌شود ما به‌طور میانگین هر دوازده دقیقه به صفحهٔ تلفنمان نگاه می‌کنیم. باوجوداین، چنین آسایشی بی‌هزینه به‌دست نمی‌آید. البته منظورم از این هزینه، قیمت بستهٔ اینترنت یا اعصاب و روانتان نیست که باید صرف توضیح‌دادن به مسئول ارتباط با مشتریان شرکت سرویس‌دهندهٔ اینترنت شود. در دنیایی که حتی مساجد و کلیساها هم اینترنت پرسرعت دارند، دیگر هیچ مکانی مقدس نیست. از اتاق هیئت‌مدیره تا حمام، تکنولوژی اطلاعات را مانند سیلی در زندگی ما جاری کرده است. این سیل تمرکز ما را می‌شوید و با خود می‌برد. مطالعات نشان می‌دهند که وجود تلفن همراهتان در اتاق، حتی اگر خاموش باشد روی قدرت تمرکزتان تأثیر منفی دارد.

نوشتن سفری به دنیای درون است. کریستینا بالدوین

حالا ممکن است بپرسید که چرا ما این کار را در دفترمان انجام ندادیم؟ این سؤالی منطقی است. با خواندن این کتاب قرار است ایده‌پردازی کنید و روش‌های مختلف را امتحان کنید؛ ممکن است دوباره به عقب برگردید و مواردی را از فهرست ذهنی خود خط بزنید. زمانی‌که شما سرانجام می‌خواهید بولت ژورنال خود را درست کنید، باید مطمئن باشید فقط مواردی را نگه داشته‌اید که می‌دانید مهم هستند یا ارزشی به زندگی شما اضافه می‌کنند. قصدآگاه‌بودن نسبت به اینکه چه چیزی اجازهٔ ورود به زندگی شما را دارد یک تمرین عملی است و نباید به صفحه‌های یک دفتر محدود شود.