همینقدر که زن زاده شوی
حتماً زیبا زاده شدهای تا اَبَد...!
یك رهگذر
غیرِممکن است!
اینجا
برای هر کسی
حتماً چراغی هست،
فقط خودش باید آن را
روشن کند.
the.simia
مردم
همه
از دَم؛
اندوهگین، افسرده، ناامید
همه از دَم آزرده، دلتنگ
the.simia
او که
برای بستنِ دستهای من میآید
بگو هیچ دستْبندی با خود نیاورد،
من دستهایم را
به کودکانِ کورهپزخانه قرض دادهام.
مهران کاسبوطن
وِل کن این حرفها را دختر،
دنیا خیلی سرد است در این سرزمین!
arghavan
شما هم یکبار
خیابانِ یکطرفه را خلاف بیایید
خواهید دید
لذتی که در انتقام هست
همان لذتیست که در انتقام هست
یك رهگذر
بعد از تو
یک شب در خواب
یک عده آمدند آهسته مرا کشتند رفتند گفتند
خودش مُرده بود قبل از این اتفاق
یك رهگذر
همینقدر که زن زاده شوی
حتماً زیبا زاده شدهای تا اَبَد...!
arghavan
سلام آقای رییسجمهور
کلید... که بیکلید!
احیاناً کبریت خدمتتان هست؟!
میخواهم این چراغِ شکسته را
روشن کنم،
کوچه خیلی تاریک است!
مسلم عباسپور
خستهام این روزها،
و خستهام
از این روزها...!
leila tofighy