بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختر ویولون‌زن در کوچه‌های برفی آذرماه | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب دختر ویولون‌زن در کوچه‌های برفی آذرماه اثر سیدعلی صالحی

بریده‌هایی از کتاب دختر ویولون‌زن در کوچه‌های برفی آذرماه

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۱۴ رأی
۳٫۶
(۱۴)
هی چراغ چراغِ کَپْ‌کَپو...! او که برای رسیدن به صبح شتاب می‌کند، خورشید را که هیچ، به یکی شب‌تابِ خاموش هم نخواهد رسید.
Nima Rabiei
تو باید یک جایی همین حوالی باشی. پس من تا کِی باید از این مرگِ بی‌معرفت فرصت بخواهم. بیا بی‌انصاف، یک وقتی دیدی کار از کار گذشت!
arghavan
او که برای رسیدن به صبح شتاب می‌کند، خورشید را که هیچ، به یکی شب‌تابِ خاموش هم نخواهد رسید.
leila tofighy
جای‌ات این‌جا نیست این‌جا خیلی تاریک است. تو از مادر به ماه می‌رسی، از پدر به نقطهٔ نور. برو...! من باید بمانم بی‌سؤال، من باید بمانم بی‌راه، من باید بمانم بی‌کو، بی‌کی، بی‌کجا...!
leila tofighy
تو باید یک جایی همین حوالی باشی. پس من تا کِی باید از این مرگِ بی‌معرفت فرصت بخواهم. بیا بی‌انصاف، یک وقتی دیدی کار از کار گذشت!
the.simia
درد درد دارد، اضطراب زهرِمار دارد، و دلهره... که دنیا را گرفته است.
the.simia
دنیا خوب است درد قابل‌تحمل است تنهایی بد نیست. عجیبا انسان هنوز هم خیلی انسان است!
the.simia
در جنگ به زخم‌های خود نگاه می‌کنیم. در صلح به جایِ زخم‌های خود نگاه می‌کنیم. پس کی زندگی خواهیم کرد...؟!
the.simia

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد