بریدههایی از کتاب نخبگان معنوی
۴٫۶
(۸۹)
علت اینکه چنین مباحثی، در مورد سیاستگزاری مساجد مطرح میشود این است که هدف روحانیت از تربیت کردن در مساجد حداقلی نیست. بلکه هدف، تربیت «انسان» و به اوج رساندن اوست. هدف ما تربیت سیصد و سیزده نفر برای یاری کردن امام زمان (عج) است، نه اینکه بخواهیم آمار آسیبهای اجتماعی یا بزهکاری را پایین بیاوریم.
سپیده دم اندیشه
همین فرد میگوید من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار میآمدم که صدای اذان بلند شد. خودم را به مسجد نایب رساندم و پشت سر مرحوم آیت الله زاده مشغول نماز شدم. دیدم در نماز که ایشان گاهی تشریف دارند و گاهی نیستند. در قرائت نیستند ولی در رکوع و سجود هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟ نبودید! ایشان متحیر شد. تعجب کرد و معذرتخواهی کرد. گفت که من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز گاهی میرفتم دنبال آن اوقات تلخی و بعد از مدتی متوجه میشدم و برمیگشتم. این اولین مشاهدهٔ من بود که در اثر دستورات آیت الله شاه آبادی برایم حاصل شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام به این دستور دید ما باز شد و برنامه را همچنان ادامه دادیم.
سپیده دم اندیشه
جوانی که دیگران ساعتها از وقتش را برای آموزش احکام و یا اعتقادات گرفتهاند، امّا از پرورش ابعاد انسانی و اخلاقی او غفلت کردهاند، چه بسا باعث دفع دیگران از دین هم بشود.
سپیده دم اندیشه
«پیامبر اکرم (ص) فرموده: مؤمن باید هفتهای یک بار برای اسلام خودش و برای درک معارف دینی خودش وقت بگذارد، حالا تو جزء آنها هستی یا نه؟»
سپیده دم اندیشه
باید گریههایشان برای مصیبت باشد، نه برای سوز صدای روضهخوان. زمان جنگ از این نمونهها دیده میشد که خیلیهایشان هم شهید شدند.
سپیده دم اندیشه
کسی تعریف میکرد که ساعتها با یکی از اهل کتاب در مورد اسلام صحبت کرده بودند تا مسلمان شود. یک روز ظهر او را به مسجد آوردند تا شهادتین را در آنجا بگوید. وقتی میخواست از مسجد بیرون برود، دید کفشهایش را دزد برده است! همان دمِ در داشت از مسلمان شدنش پشیمان میشد. طبیعی است که وقتی جذب به دین سطحی باشد، عوارضش هم همینها خواهد بود.
سپیده دم اندیشه
ما نمیتوانیم هر کسی را که دلمان خواست، به زور هدایت کنیم. اگر با زور چنین کاری ممکن بود، ائمهٔ هدی (ع) این کار را میکردند. نمونهاش طلحه و زبیر است که آخر کار معلوم شد این دو از اوّل هم ایمانشان سطحی و تحت تأثیر عوامل بیرونی بوده است.
سپیده دم اندیشه
یعنی کسانی که هرچند در محیط مذهبی رشد کردهاند، اما به تعبیر قرآن ایمان در قلبشان وارد نشده است. اگر قرآن میفرماید: زمانی میرسد که مردم «یدْخُلُونَ فی دینِ اللهِ أَفْواجاً؛ گروه گروه در دین خدا داخل میشوند» (نصر/۲) دلیلش «إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْح» (نصر/۱) است؛ یعنی زمانی که یاری خدا و پیروزی بیاید. این افراد هم اوایل انقلاب، فتح و نصرت الهی را که دیدند، تحت تأثیر جو قرار گرفتند و فوج فوج در جرگهٔ مذهبیها وارد شدند، امّا ایمان در قلبشان وارد نشد.
سپیده دم اندیشه
«تا خوبها خوبتر نشوند، بدها خوب نمیشوند» و این شعارِ پر رمز و راز و عجیبی است.
سپیده دم اندیشه
آخرین مطلب قبل از ارائهٔ دلایل این است که وقتی صحبت از پرورش انسانها میکنیم، توجّه داریم که انسانها آزاد آفریده شدهاند و خودشان باید برای رشد خودشان تصمیم بگیرند. نه کسی میتواند کسی را بدون ارادهٔ خودش، از نظر معنوی پرورش دهد، و نه دین از ما خواسته است که چنین کاری را انجام دهیم. ما تلاش میکنیم شرایط را با «برطرف کردن موانع» و «فراهم آوردن امکانات» برای رشد معنوی انسانها آماده کنیم. وقتی میگوییم «پرورش انسانها»، منظورمان همین فراهم کردن شرایط برای شکوفایی و پرورش استعدادهای فطری و معنوی انسانها است، آن هم تنها در صورتی که خودشان بخواهند و نه چیزی فراتر از آن.
سپیده دم اندیشه
شیوهٔ تبلیغ انبیای الهی (ع) نیز همین بوده است. انبیا و اولیای الهی همیشه چند نفر را پیدا میکردند و بهطور ویژه با آنها کار میکردند. اگر آن چند نفر درست میشدند، همهٔ مردم را درست میکردند. اگر آنها درست نمیشدند،
کاربر ۳۸۲۴۹۲۴
چه موقع بینمازها، نمازخوان میشوند؟ وقتی نمازخوانها بهتر نماز بخوانند. اگر نمازخوانها حظّی را که از نماز خواندن میبرند به اهل عالم نشان دهند، همه نمازخوان میشوند. چه کنیم که همه نمازخوان بشوند؟ باید کاری کنیم آنهایی که نمازخوان هستند، بهتر نماز بخوانند، به همین سادگی. در آن صورت آن کسی که نماز نمیخواند میآید از رفیق نمازخوانش میپرسد: «تو چرا اینقدر با نشاطی؟ تو چرا همیشه اینقدر سرحالی؟ تو چرا کینهٔ هیچ کسی را به دل نمیگیری؟ تو چرا عصبانی نمیشوی؟ تو چرا حسرتزده نمیشوی؟» و او جواب میدهد: «نمیدانم، امّا شاید به خاطر نماز باشد.»
اگر بینمازها، تأثیر نماز را در نمازخوانها ببینند، به نماز علاقهمند میشوند. اما اگر تأثیرش را نبینند، نه تنها علاقهمند نمیشوند، بلکه دلزده خواهند شد و ذهنیّت منفی پیدا خواهند کرد. لذا اگر مذهبیها خوب نماز نخوانند، نه تنها فرصت جذب غیرمذهبیها از دست میرود، بلکه همین نماز خواندن بیروح مذهبیها، مانع جذب غیرمذهبیها خواهد شد.
moonlight
تفاوت اُسوهها با بقیه باید بسیار زیاد باشد
mahdi behrouzikhah
هیچ چیز برای اثبات صحّت یک نظریه، مؤثرتر از نشان دادن یک نمونهٔ عینی و بیرونی از آن نیست و هیچ چیز برای نشان دادن زیباییهای یک مکتب، مؤثرتر از نمایش نمونهٔ اجرا شده و مصداق عینی آن نیست. نخبههای معنوی، «اجرا شدههای دین» هستند. هرچه این اجرا کاملتر باشد، دین در جذب انسانهای مستعد، موفقتر خواهد بود. نخبههای معنوی، نمایش دین هستند. هر چه این نمایش زیباتر باشد، در تبلیغ دین مؤثرتر خواهد بود.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
اولویّت دادن به پرورش نخبگان معنوی، اصلاً به این معنا نیست که برای نخبگان معنوی برنامههایی برگزار کنیم و دیگران را به آن برنامهها راه ندهیم. بلکه باید هر کسی بتواند از این برنامهها استفاده کند و شرکت در برنامهها آزاد باشد. اولویّت دادن به این معنی هم نیست که ما مصادیق نخبگان معنوی را طبق شاخصهای خاصی شناسایی کنیم تا در برنامه شرکت کنند. بلکه هرکس خواست میتواند شرکت کند. اما محتوای این برنامهها باید با هدف رشد نخبگان معنوی تهیه و تنظیم شود.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
این اولویت دادن به پرورش نخبگان معنوی و در اولویّت قرار ندادن جذب غیرمذهبیها، چه معنایی دارد؟
این اولویت به این معنی است که ما به دنبال هل دادن انسانها به سمت دین و جمع کردن سیاهیلشکر برای دین نیستیم. اتفاقاً ما دلسوز سعادت انسانها هستیم و این سعادت در گرو آشنایی عمیق با دین است. به همین دلیل، افزایش عمق و کیفیّت را بر کمیّت ترجیح میدهیم. کسی که با دین آشنا نیست هم، از این لذت خواهد برد که بداند در این دین، کسی را به نیّت سیاهیلشکر جذب نمیکنند. اگر کسی را جذب کنند، میخواهند او را به اوج برسانند.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
اگر هیچ چیز به اندازهٔ عمل، در جذب، هدایت و تعالی انسانها تأثیر ندارد، و اگر تأثیر عمل به اندازهٔ معنویّت آن است و اگر معنویّت عمل هم تابعی از معنویّت عامل آن است، پس هیچ چیز مثل وجود یک انسان معنوی که معرفت و معنویّتش در عمل او تجلی پیدا کرده باشد، در دعوت به دین و تعالی بخشیدن به انسانها مؤثر نیست. حالا اگر ما سرمایهگذاریمان را روی پرورش چنین افرادی هر چند معدود، هزینه کنیم، سودمان بسیار سرشارتر از هزینه کردن برای کارهای سطحی اما پرجاذبه است.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
روایتِ «کُونوا دُعاةَ النّاسِ بِأَعْمَالِکمْ» ظاهراً از باب ارشاد به حکم عقل است. یعنی نه اینکه مردم را هم با زبان میشود به دین دعوت کرد، هم با غیر زبان، امّا شما با «غیر زبان» دعوت کنید. نه، بلکه میخواهد بفرماید که دعوت با عملتان مؤثرتر است. با عملتان دعوت کنید، چون مؤثرتر است. با «عمل خوب» مردم را به دین دعوت کردن، هم مؤثرتر از «بیان خوب» است، هم عمیقتر و هم ماندگارتر.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
شما هرچقدر هم برای جذب دیگران دکور مسجد را خوش آب و رنگ کنید، باز هم دکور جذابتر در فضای مجازی وجود دارد که باعث شود تزئینات مسجد به چشم نیاید. باید سراغ اصالتها برویم. اگر دیدیم کسی مذهبی است، با او منطقی صحبت کنیم و بگوییم: «پیامبر اکرم (ص) فرموده: مؤمن باید هفتهای یک بار برای اسلام خودش و برای درک معارف دینی خودش وقت بگذارد، حالا تو جزء آنها هستی یا نه؟»
این که ما در کار فرهنگی و دینی مدام به دنبال ایجاد جاذبه بودهایم، عارضهٔ بدی روی خود مذهبیها هم ایجاد کرده و آن این است که گاهی دیده میشود باید برای جمع کردن چند بچهمذهبی برای تشکیل یک کلاس نهجالبلاغه نیز باید تلاش و اصرار کرد.
در حالی که نفس اینگونه کلاسها باید برای مذهبیها جذاب باشد. آنچه در برنامههای مذهبی برای مذهبیها اهمیت دارد «درست بودن» است نه «جذّاب بودن». جاذبهاش به محتوایش است. جاذبهاش به این است که کلام خدا و اهل بیت (ع) در آن مطرح میشود و گرهگشاست. کافی است که حرف مفیدی باشد و برایش منفعت داشته باشد. همین کفایت میکند. «وَقَفوا اَسماعَهُم عَلَی العِلمِ النّافِعِ لَهُم؛ متقین اینگونه هستند که گوشهایش را وقف علم نافع کردهاند.»
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
روضه و مدّاحی برای مجالس عمومی باید قشنگ و در حد ظرفیّت عموم باشد و جلوهٔ بدی نداشته باشد. امّا مذهبیها که دور هم جمع میشوند و میخواهند روضه بگیرند، گریه کنند، سینه بزنند، چه نیازی دارند که بهترین مداح را دعوت کنند؟ هرکس باید خودش بسوزد و گریه کند. روضه خواندن هم بهانهای برای گریه و یادآوری است. باید گریههایشان برای مصیبت باشد، نه برای سوز صدای روضهخوان. زمان جنگ از این نمونهها دیده میشد که خیلیهایشان هم شهید شدند.
البته قبول داریم که وقتی کسی میخواهد حرکت بزرگی را در محلّ خودش راه بیندازد، سخن دیگری است و باید با جذابیت و تبلیغات کار کند. امّا اگر چند نفر مذهبی میخواهند برای خودشان برنامه بگذارند، همان امام جماعت محلّ برایشان کافی است.
کاربر ۱۹۷۴۶۲۷
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان