بریدههایی از کتاب نخبگان معنوی
۴٫۶
(۸۸)
مقدمهٔ ۱. بهترین و مؤثرترین روش برای هدایت انسانها، اعمّ از جذب به دین و رشد در مسیر تربیت دینی، عمل است.
0_0
. در روایت از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «کونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکمْ، وَ لَا تَکونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکم؛ مردم را با اعمالتان [به دین] دعوت کنید، نه با زبانهایتان»
0_0
از شهید بهشتی پرسیده بودند: «در آلمان که بودید چند نفر را مسلمان کردید؟» ایشان فرموده بود: «هیچ کس». گفتند: «پس شما در آنجا از طرف اسلام و شیعه چه میکردید؟» ایشان فرموده بود: «من آنجا نرفتم که کسی را مسلمان کنم، رفته بودم کاری کنم که مسلمانهای آنجا مسلمانیشان حفظ شود.» این یک اصل راهبردی عجیب است که باید جزئیات آن را در برنامهریزیها مورد دقت قرار داد.
مرا به نام مادرم بخوان
مطلب دیگری که از اینجا روشن میشود این است که اولویّت دادن پیامبران به تربیتِ همان پیروان اندکشان و اهتمامی که به تعالی و رشد خواصِّ از یاران خود داشتند، فقط به دلیل غربت و تنهاییشان نبوده، که بگوییم چون کس دیگری را پیدا نمیکردند، به اینها میپرداختند؛ بلکه این اولویّت دادن را باید یک سیاست و راهبرد تبلیغی حساب شده و منطبق بر مهمترین قواعد تبلیغ دینی دانست. سیرهٔ پیامبران این بوده که اگر عموم مردم هم به ایشان اقبال میکردند، باز هم برای پرورش یاران خاصّ خودشان اولویّت بیشتری قائل بودهاند که یکی از مهمترین دلایلش را باید توجّه ایشان به همین اصل راهبردی در تبلیغ دین دانست که «هیچ چیز مثل وجود انسانهای معنوی، در جذب و رشد دینی دیگران، مؤثر نیست».
مرا به نام مادرم بخوان
لازم نیست همهٔ تلاش و سرمایهتان را برای جذب افراد سطح پایین هزینه کنید. به جای این کار ببینید این کسانی که خودشان با پای خودشان آمدهاند، چگونه جذب شدهاند؟ و آنهایی که نیامدهاند چرا نیامدهاند؟ بالاخره یک تفاوت و ایرادی وجود داشته است و آن کسانی که نیامدند یک مشکلی داشتهاند. ممکن است آدمهای بدی هم نباشند، امّا بالاخره اینکه به دین و مذهب جذب نشدهاند حاکی از وجود مشکلی در آنهاست. چرا میخواهید سراغ آن کسانی بروید که دچار مشکلاند؟ چرا به کسانی که سالم هستند و خودشان آمدهاند نپردازیم و همینها را پرورش ندهیم؟
مرا به نام مادرم بخوان
از یک طرف، اولین و مهمترین خطری که جذب کردن انسانها به دین میتواند داشته باشد، سطحی بار آمدن آنهاست. از طرف دیگر هم خدا ایمان سطحی را رها نمیکند و امتحان میگیرد: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟
مرا به نام مادرم بخوان
۱. ضرورت مشخّص کردن مخاطب در کارهای فرهنگی
کاربر ۲۰۲۹۲۰۱
ثمرهٔ اینکه شما یک دانشآموز مذهبی را به مسجد جذب کنید این است که او با وجود اینکه هوش متوسّطی دارد اما در کنکور راحت قبول میشود و وقتی از او میپرسند: «تو چرا راحت قبول شدی؟ مگر در مسجد کلاس کنکور میگذارند؟» میگوید: «نه، مسجد به من یاد داده که مقابل هوسرانیهای خودم بایستم. از وقتی مقابل اینها ایستادم، دیگر موقع درس خواندن بیحوصله نیستم. بیحوصله که نباشم، هوش متوسّط من با هوش بالا برابری میکند. من قدرت تمرکز را در مسجد با نماز خواندن یاد گرفتم.»
اگر در مسجد به بچهها قدرت تمرکز در نماز را یاد بدهید، درسخوان خواهند شد. انسانهایی که در مسجد رشد و نمو میکنند، انسانهایی همهجانبه بار میآیند.
Kimia Bahari
خوبتر شدن خوبها نسبت به خوب شدن دیگران برای ما در اولویت قرار دارد؛ چرا که از طرفی رشد خوبها، مهمترین عامل برای جذب دیگران است و از طرف دیگر رشد نکردن آنها، مهمترین مانع برای جذب دیگران به شمار میرود
Kimia Bahari
اگر هیچ چیز به اندازهٔ عمل، در جذب، هدایت و تعالی انسانها تأثیر ندارد، و اگر تأثیر عمل به اندازهٔ معنویّت آن است و اگر معنویّت عمل هم تابعی از معنویّت عامل آن است، پس هیچ چیز مثل وجود یک انسان معنوی که معرفت و معنویّتش در عمل او تجلی پیدا کرده باشد، در دعوت به دین و تعالی بخشیدن به انسانها مؤثر نیست.
حسین
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰۵۰%
تومان