بریده‌هایی از کتاب نسخه بهتر خودت

شاید در نبردی مهم مبارزه می‌کنی؛ اما خبر خوب این است که خداوند از هرآنچه پیش روی توست بزرگ‌تر است

شیوه او چنین بود، «نمی‌خواهم گوشه‌ای بنشینم و برای خودم تأسف بخورم. اجازه نمی‌دهم این بیماری بر زندگی‌ام سلطه پیدا کند. با آن مقابله می‌کنم. آن را تکان می‌دهم.»

آن‌طور که دلت می‌خواست در حیطه کاری‌ات پیشرفت نکردی، لازم نیست یک ماه افسرده بمانی

یک مبارز ساده نیستی، تو برنده‌ای. قربانی نیستی. قطعاً همه ما آرزو داریم خداوند به‌سرعت ما را نجات دهد، گرچه بیشتر وقت‌ها شیوه او این‌گونه نیست. تصمیم بگیر اوضاع را به خداوند واگذار کنی و دیگر نگران نباشی. اجازه نده آن مسائل فکر و ذکر تو را به خود مشغول کند، درعوض آرام و آسوده بمان.

«خدای عزیزم، لطفاً به من قدرت ببخش تا به شیوه‌ای درست با این قضیه روبه‌رو شوم. کمکم کن تا شورونشاط خود را حفظ کنم. یاری‌ام کن تا آرامشم به‌هم نخورد.» تا وقتی خودمان تغییر نکنیم اوضاع عوض نمی‌شود.

تغییر عادت ابتدا ساده نیست؛ اما سرانجام وقتی خود را آموزش بدهی عادت جدید جایگزین می‌شود

عادت‌ها شبیه نیروی جاذبه عمل می‌کنند، آن‌ها تو را به‌سمت خود می‌کشند. عادت‌های خوب زندگی را ساده‌تر، پربارتر و مفیدتر می‌کنند و دائم برای انجام کار صحیح به مشکل نمی‌خوری. وقتی عادت‌های خوب را پرورش می‌دهی زندگی‌ات ثمر می‌دهد. خوشحال و آرام زندگی سرشار از برکت خدا را تجربه خواهی کرد. اما اگر عادت‌های بد داشته باشی بدون شک تو را زمین می‌زنند. مسلماً اگر بیست یا سی سال به یک شیوه نادرست عادت کرده باشی، فقط با یک دوره بیست‌ویک‌روزه نمی‌توانی بر آن غلبه کنی.

یاد بگیر بگویی: «خدای عزیزم، خوشحالم که لااقل یک شغل دارم. شاید مردم با من بدرفتاری کنند؛ اما من برای آن مردم کار نمی‌کنم، خدایا من به تو خدمت می‌کنم.»

دفعه بعد که وسوسه شدی غر بزنی، از خودت بپرس: «آیا واقعاً می‌خواهم به عادت‌های نادرست غذا بدهم؟ واقعاً می‌خواهم همین مرحله بمانم یا می‌خواهم دیگر به این غرزدن‌ها گرسنگی بدهم و یک مرحله بالاتر بروم؟»

برای مثال شاید مدام از شغلت شکایت داری، همیشه پشت‌سر رئیس بدگویی می‌کنی، غر می‌زنی که اعضای شرکت با تو درست رفتار نمی‌کنند، دیگر نمی‌توانی رفت‌وآمد به محل کار را تحمل کنی. عجیب است؛ اما احساس می‌کنیم با غرزدن راحت می‌شویم. تأکید بر آن افکار منفی باعث می‌شود حس خوبی پیدا کنی؛ اما آن گرگی که از دست ما غذا می‌خورد همیشه بازهم می‌خواهد.

به اطرافیان توجه کن ـ به دوستان، همکاران، خویشاوندان و حتی غریبه‌ها؛ به صحبت‌های آن‌ها گوش بده، حساس باش، فرصت نیکی‌کردن را از دست نده و بدان عشق حقیقی همیشه با عمل همراه است.

وقتی به دیگران امید و انگیزه می‌دهم نشاط خودم به‌سرعت بازمی‌گردد و کانون توجه من را تغییر می‌دهد

ممکن است دیگران تلاش کنند تا تو را پایین بکشند، شاید شرایط تو را از زندگی دلزده کند، شاید برای موفقیت تلاش کرده‌ای اما هربار به در بسته خورده باشی، بازهم تلاش کن. شاید هزاربار جواب «نه» شنیده باشی، یک‌بار دیگر خواسته خود را مطرح کن و آن‌قدر ادامه بده تا سرانجام همان «بله» ای را بشنوی که منتظرش بودی. باید اصرار کنی.

برای زندگی نقشه‌های کوچک نداشته باش، بزرگ آرزو کن و طرز تفکرت این‌گونه نباشد که همه به خواسته‌های خود رسیده‌اند به‌جز من

بهترین‌ها در راهند. اجازه نده زندگی‌ات راکد شود. همراه با خدا به آرزوهایت ادامه بده. امیدوار باش

هرچه بیشتر به خدا اعتماد کنی، بهتر می‌شوی. او مدام افق دید تو را گسترده می‌کند و می‌توانی نسخه بهتری از خودت بشوی!

اگر موفق هستی و از زندگی لذت می‌بری، می‌توانی از این اصول بهره ببری و از ذهن و قلبت محافظت کنی و شیوه‌ای را پیش بگیری که خداوند را خشنود کند.

اگر ایام سختی را می‌گذرانی، از من بشنو؛ روزهای بهتری در راهند! خداوند می‌خواهد تو را نجات بدهد، می‌خواهد زین پس آدمی بهتر بشوی و هرآنچه را از دست داده‌ای احیا کنی و حتی بیشتر به دست بیاوری!

اگر خدا تمام ملزومات برآورده کردن یک آرزو را در دلت نگذاشته بود هیچ‌وقت این آرزو را به سرت نمی‌انداخت، یعنی اگر آرزو یا تمنایی را در دل می‌پرورانم می‌دانم از طرف خداوند است و نباید نگران این باشم که چگونه بهای برآورده شدن آن را بپردازم.

خداوند هیچ‌وقت شاهکارهای خود را در گذشته تو بنا نمی‌کند