بریده‌هایی از کتاب نسخه بهتر خودت

هیچ اتفاقی در زندگی ما رخ ندهد مگر اینکه سرانجام به نفع ما تمام شود.

تا وقتی خودمان تغییر نکنیم اوضاع عوض نمی‌شود.

وقتی آرام باشی، قدرت از آن توست.

یاد بگیر با جریان پیش بروی.

«ایمان ما هنگامی مؤثر واقع می‌شود که تمام نیکی‌های درون خویش را بشناسیم.»

گاهی اوقات اگر اصرار نداشته باشی، خداوند همه چیز را روی غلتک می‌اندازد.

شاید دردناک باشد؛ اما بهترین کار برای تو این است که خود را از شر کسانی که دائم روی اعصاب و روانت راه می‌روند خلاص کنی.

روی قدرت‌هایت تمرکز کن و مطمئن شو از سرنوشت خود دور نباشی، زیرا همیشه درگیر مسائلی که برایت طبیعی نیستند می‌شوی. وقتی واقعاً در مسیر سرنوشتت باشی، تقلایی مدام در کار نخواهد بود. فقط احساس می‌کنی همه چیز روبه‌راه است.

ما باید عاشق کاری که انجام می‌دهیم باشیم. باید هر روز با شوق و اشتیاق به محل کار برویم. منظورم این نیست سخت کار نکنیم یا اینکه هیچ روز خسته‌کننده‌ای نخواهیم داشت و آدم‌های بدقلق سر راهمان قرار نمی‌گیرند. این‌ها در زندگی همه رخ می‌دهند. درنهایت باید از کار خود خشنود باشیم. وقتی شب به منزل برمی‌گردی باید احساس پیشرفت کنی، حس کنی در تبدیل جهان به مکانی شایسته‌تر نقش داشته‌ای. باور دارم وقتی سرنوشت خود را کشف کنی و در قلمرو خود گام برداری کامیاب خواهی شد. ما باید عاشق کاری که انجام می‌دهیم باشیم

خودرویی که میرانی شیشه جلویش بزرگ است؛ اما داخل آن فقط یک آینه کوچک برای دیدن پشت‌سر تعبیه کرده‌اند. مفهوم آن واضح است، آنچه در گذشته رخ داده است به اندازه آینده اهمیت ندارد. جایی که قدم می‌گذاری از آنجایی که بوده‌ای مهم‌تر است. اگر بر گذشته تمرکز کنی مسئولیت از دست دادن موقعیت‌های عالیِ پیش رو با خودت است.