بریدههایی از کتاب زیاد به خودت سخت نگیر
۳٫۷
(۳۶)
اجازه دهید حقیقتی را خاطرنشان کنم. همه ما یک روز میمیریم. میدانم خیلی واضح است و همه میدانید، فقط خواستم اگر احیاناً فراموش کردهاید، یادآوری کنم. شما و هرکسی که میشناسید دیر یا زود خواهید مرد و در فاصله کوتاه این زندگی تا مرگ، تعداد محدودی موضوع برای اهمیتدادن دارید. درواقع تعداد بسیار محدود! و یک کلام، اگر بخواهید ناخودآگاه یا بدون انتخاب به هرچیز و هرکسی اهمیت بدهید، بیچاره خواهید شد.
بیخیالبودن هنری ظریف میخواهد و اگرچه ممکن است موضوع در کل مضحک باشد و من هم کمی عوضی به نظر برسم؛ اما چیزی که اینجا از آن حرف میزنم، این است که یاد بگیریم چطور اولویتبندی کنیم، ابتدا به چیزهایی اهمیت بدهیم که واقعاً اهمیتشان بیشتر است و اینکه چطور آگاهانه موضوعاتی را انتخاب کنیم که با توجه به ارزشهای شخصی ما باید برایمان اهمیت بیشتری داشته باشند. این کار بههیچوجه آسان نیس
zainab-d
قدیمها وقتی پدربزرگهای ما حالشان خوب نبود، با خودشان فکر میکردند: «امروز حالم از این گاو هم بدتره! اما فکر کنم زندگی همینه دیگه، امروز باید یه روز گاوی باشه، حتماً هم همینطوره. بهتره برم و بیلم رو بزنم».
اما این روزها چه؟ اگر حتی برای پنج دقیقه حالتان بد باشد، دستکم با عکس ۳۵۰ نفر بمباران میشوید که زندگی خیلی خوبی دارند و خیلی خوشحالاند و انگار امکان ندارد شما حالتان بد باشد یا مشکلی داشته باشید.
Dexter
روی سنگ قبر بوکوفسکی نوشته شده است: «وقتت را تلف نکن.»
Dexter
جامعه امروز ما به دلیل تفکرات فرهنگ مصرفی و فرهنگ شبکههای اجتماعی که «ببین زندگی من چقدر از زندگی تو باحالتره»، نسلی از ما آدمها به دنیا تحویل داده است که فکر میکنیم داشتن این تجربههای منفی ـ اضطراب، عصبانیت، احساس گناه و غیره ـ بههیچوجه خوب نیست. منظورم این است که هروقت به صفحه فیسبوک یا اینستاگرام خود نگاه میاندازید، میبینید انگار همه مردم دنیا اوقاتی بسیار خوب و خوش دارند جز شما یا گویی هیچکس هیچ دردی ندارد جز شخص شخیص شما! این هفته هشت نفر ازدواج کردهاند، چند جوان شانزدهساله برای جشن تولدشان خودروی فراری هدیه گرفتهاند و یک بچه نیموجبی هم دومیلیارد دلار روی یک اپلیکیشن سرمایهگذاری کرده است تا وقتی دستمال توالت تمام شد، بهطور خودکار یک رول دستمال دیگر را جایگزین آن کند!
این وسط شما در خانه افتادهاید و سرتان را با خودتان یا درنهایت گربهتان گرم میکنید. خب مسلم است که راهی ندارید جز اینکه فکر کنید زندگیتان حتی گندتر از چیزی است که فکر میکردید.
کاترینا/~~~~~√😎😎/haha
لذتبردن خیلی عالی است؛ اما اگر بخواهید آن را اولویت زندگیتان قرار دهید، ارزش بسیار وحشتناکی خواهد بود. درستی این موضوع را میتوانید از معتادی که اولینبار برای لذتبردن به موادمخدر رو آورد، یا از مرد هوسبازی که برای لذت، خانه و خانودهاش را از دست داده است بپرسید: از آنها بپرسید لذتبردن چگونه زندگیهایشان را به فنا داده است.
لذت ارزشی اشتباه است
sheida
تمایل شدید به داشتن تجارب مثبت، خود تجربهای منفی است و ممکن است عجیب به نظر برسد؛ اما پذیرفتن تجربههای منفی خود تجربهای مثبت است.
دخترِ شیرین
، این کتاب رنج شما را به ابزار، نقطهضعفهایتان را به نقطهقوت و مشکلاتتان را به مشکلات بهتر یا کوچکتر تبدیل میکند. این یعنی رشد! میتوانید این کتاب را راهنمایی برای رنجکشیدن و نحوه بهترتحملکردن آن با درک، همدلی و فروتنی بیشتر در نظر بگیرید. این کتابی است برای آنکه بتوانید با وجود باری که به دوش میکشید، آرام پیش بروید، با وجود بزرگترین ترسهایتان آسوده بیارامید و در اوج غم به اشکهایتان لبخند بزنید.
این کتاب به شما نمیآموزد چگونه بیندوزید و کسب کنید، برعکس به شما یاد میدهد چگونه رها کنید و از دست بدهید. این کتاب به شما یاد میدهد فهرستی از موضوعات زندگی خود بنویسید و سپس همه را بهجز مهمترینهایش پاک کنید. این کتاب به شما یاد میدهد چشمهایتان را ببندید و ایمان داشته باشید که اگر هم بیفتید، اتفاقی نخواهد افتاد و باز میتوانید بلند شوید. این کتاب به شما یاد میدهد کمتر اهمیت بدهید، بیشتر بیخیال باشید و زیاد خودتان را خسته نکنید.
zainab-d
به همین دلایل است که بیخیالبودن، کلید جادویی زندگی خوب است و به همین دلایل است که بیخیالبودن، ما و همه دنیا را نجات میدهد، زیرا با پذیرفتن اینکه دنیا همیشه همین بوده است و خواهد بود، خودمان و بقیه را نجات خواهیم داد.
Dexter
ببینید، زندگی یک مارپیچ صعودی تمامنشدنی است و اگر گمان میکنید در هر نقطه از این مسیر میتوانید بایستید و لذت ببرید، باید به شما بگویم متأسفم، نکته را نگرفتید، زیرا لذت در بالارفتن است.
z.gh
مشکل دیگرِ بیش ازحد اهمیت دادن به موفقیت مادی این خطر است که در قیاس با ارزشهای دیگری مانند صداقت، صلحجویی و همکاری اولویت یابد. وقتی افراد خود را نه براساس رفتارهایشان بلکه براساس دستاوردهای مادیشان بسنجند، به احتمال زیاد به افرادی سطحیتر و عوضیتر تبدیل میشوند.
sheida
وقتی زیادی اهمیت میدهید ـ به همه چیز و همه کس ـ ناخودآگاه فکر میکنید همه چیز و همه کس باید طوری دیگر باشند و اصلاً قرار نیست خاطر شما از چیزی مکدر شود و همیشه همه چیز باید بر وفق مراد باشد تا شما خوشحال باشید. خب میدانید، این بیماریای است که شما را زندهزنده نابود میکند. شما با این طرز فکر هر سختی را نوعی بیعدالتی، هر چالش را نوعی شکست و هر مخالفتی را نوعی خیانت به خودتان قلمداد میکنید، خود را درون زندان کوچک مغزتان حبس میکنید، در آتش توقعات و انتظارات بیجا میسوزید و با سرعتی ثابت فقط داخل چرخه جهنمتان میچرخید و به هیچ جا هم نمیرسید.
sheida
هرچه بیشتر دنبال ثروتمندشدن باشید، بیشتر احساس فقر و بیارزشی میکنید، حال هرقدر هم که میخواهید پول دربیاورید. هرچه بیشتر دنبال جذاببودن باشید، خود را زشتتر میبینید، حال فرقی نمیکند چه شکل و ظاهری داشته باشید. هرچه بیشتر دنبال محبوببودن باشید و هرچه بیشتر از تنهایی بترسید، بیشتر احساس تنهایی میکنید، فرقی نمیکند چقدر دور و برتان آدم باشد. هرچه بیشتر بخواهید رشد معنوی کنید و به کمال برسید، بیشتر به خودتان میاندیشید و خودمحور میشوید.
z.gh
بیخیالبودن، کلید جادویی زندگی خوب است و به همین دلایل است که بیخیالبودن، ما و همه دنیا را نجات میدهد، زیرا با پذیرفتن اینکه دنیا همیشه همین بوده است و خواهد بود، خودمان و بقیه را نجات خواهیم داد.
Dexter
زمانی از هنرمندی شنیدم که انسانها وقتی مشکل ندارند، ذهنشان ناخودآگاه تلاش میکند مشکلی بیافریند.
486
«چرا از این ناراحتی که من مردهام درحالیکه تو هنوز از زندگی میترسی؟»
Miladph78
به یاد داشته باشید، کسی که واقعاً خوشحال باشد، نیاز ندارد جلوی آینه بایستد و به خودش بگوید که خوشحال است.
z.gh
کلید زندگی خوب در اهمیتدادن به بیشترها نیست، بلکه در اهمیتندادن به آنها و درحقیقت فقط توجه به چیزهای واقعی، مهم و ضروری است.
z.gh
حقبهجانبی حبابی از خودشیفتگی است و هرچیزی را به شکلی تحریف میکند که به تشدیدش منجر میشود. چنین افرادی هر واقعه زندگی را تأثیر یا تهدیدی برای برتری خود میدانند. اگر رویدادی خوب رخ دهد، دلیل آن عملکرد بینظیر خودشان بوده است و اگر بد باشد، دلیلش حسادت و بدخواهی دیگران است. حقبهجانبی رسوخناپذیر است. این افراد فقط بهدنبال چیزی هستند که حس برتریشان را تقویت کند
کاربر ۱۳۳۳۷۸۵
لحظهای تأمل کنید و به چیزی بیندیشید که واقعاً آزارتان میدهد. سپس از خودتان بپرسید چرا این موضوع آزارتان میدهد. به احتمال زیاد بهسادگی نمیتوانید پاسخ این سؤال را بدهید؛ ولی پای نوعی احساس شکست در میان است. حال به آن شکست فکر کنید و از خودتان بپرسید چرا فکر میکنید این شکست است و آیا شکستی حقیقی است. حال اگر آنچه سالها شکست پنداشتهاید، حقیقتاً شکست نباشد، چه؟ اگر اشتباه کرده باشید و از زاویهای نادرست به آن نگاه کرده باشید، چه؟
z.gh
همچنین میتوانستند بفهمند که تصمیمات آنها برای احساس آرامش آنی بوده است نه آرامش و شادی حقیقی.
golrokh
حجم
۲۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۲۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰۷۰%
تومان