بریده‌هایی از کتاب خودانضباطی در ده روز

اصولاً مغز به این صورت کار می‌کند. هر چه به خودت بگویی، مثبت یا منفی، ناخودآگاهت آن را باور می‌کند. ذهن ناخودآگاهت شواهد را نمی‌سنجد و ادعایت را ارزیابی نمی‌کند. فقط آنچه را می‌گویی به‌راحتی باور می‌کند

آگاه باشید همیشه این حق انتخاب را دارید که مثبت بیندیشید و یک طرز فکر مثبت، قوی‌ترین پادزهر ممکن برای منفی‌گرایی هاید است.

یادتان باشد: «من انتخاب می‌کنم....». وقتی ذهن ناخودآگاهتان اولویت‌هایتان را با انرژی مثبت و با قدرت می‌شنود، قدرت شما را حس می‌کند. سپس از این قدرت برای به راه انداختن نیروهای درونی‌تان استفاده می‌کند تا به اهدافتان برسید. به زبان دیگر، کلمات معجزه می‌کنند.

یادتان باشد: «من انتخاب می‌کنم....». وقتی ذهن ناخودآگاهتان اولویت‌هایتان را با انرژی مثبت و با قدرت می‌شنود، قدرت شما را حس می‌کند. سپس از این قدرت برای به راه انداختن نیروهای درونی‌تان استفاده می‌کند تا به اهدافتان برسید. به زبان دیگر، کلمات معجزه می‌کنند.

۱۱. روز هفتم «من باید کامل و بی‌نقص باشم» و نظام پاداش

خودانضباطی به‌سادگی، یک مهارت است و هر کس می‌تواند استفاده از آن را یاد بگیرد.

هیچ کس با علم به این مهارت پا به این دنیا نگذاشته است. تقویت خودانضباطی نیز مانند تقویت هر مهارت دیگری، نیازمند دانش و تمرین است.

یادتان باشد: بخشی از شما خودانضباطی را دوست ندارد.

آن را به واقعیت تبدیل کنید. هرچه بیشتر تجسم کردن را تمرین کنید راحت‌تر به واقعیت تبدیل می‌شود. بنابراین از نظر ذهنی، چندین بار در روز برای چند ثانیه خود را در حال انجام آنچه می‌خواهید، تصور کنید. تجسم کردن ابزاری سریع، آسان و بسیار مؤثر است.

چند نفس عمیق بکشید، تنفس‌تان را آرام کنید و به خود بگویید «من کاملاً آرام هستم.» اصلاً مهم نیست که نشسته باشید، ایستاده باشید یا دراز کشیده باشید. به‌سادگی سعی کنید تا آنجا که شرایط اجازه می‌دهد از نظر فیزیکی راحت باشید. ۲. همان‌طور که شروع به آرام کردن تنفس‌تان می‌کنید به خود بگویید: «من دارم پیشانی‌ام را منقبض و منبسط می‌کنم. من دارم ماهیچه‌های صورتم را منقبض و منبسط می‌کنم. من دارم ماهیچه‌های فکم را منقبض و منبسط می‌کنم. من دارم ماهیچه‌های گردنم را منقبض و منبسط می‌کنم. و این‌کار را با همه ماهیچه‌هایتان انجام دهید (شانه‌ها، بازوها، دستان، پشت، معده و غیره) اعضا را منقبض و منبسط کنید. ۳. یک دقیقه به خودتان وقت بدهید تا بدنتان آرام شود. تنفس‌تان را کنترل کنید. با استفاده از عبارات تأکیدی، آرامش فیزیکی خود را تقویت کنید. از قدرت تجسم استفاده کنید و خودتان را به‌آسانی در حال انجام کاری که قرار است انجام دهید؛ ببینید.

یادتان باشد: تجسم کردن زمانی به بهترین شکل کار می‌کند که تمام جنبه‌های فعالیتی که می‌خواهید انجام دهید را تصور کنید. در ذهنتان؛ ببینید، بشنوید، بو کنید، بچشید. محل، لباس‌ها، اتاق و دمای محیط را لمس کنید. تمام جزئیات را با حواس پنج‌گانه خود درک کنید. آن را به واقعیت تبدیل کنید. هرچه بیشتر تجسم کردن را تمرین کنید راحت‌تر به واقعیت تبدیل می‌شود. بنابراین از نظر ذهنی، چندین بار در روز برای چند ثانیه خود را در حال انجام آنچه می‌خواهید، تصور کنید. تجسم کردن ابزاری سریع، آسان و بسیار مؤثر است.

پنج زهر مورد علاقه آقای هاید: ۱. بدبینی ۲. منفی‌گرایی ۳. یأس و ناامیدی ۴. فرار کردن ۵. به تأخیر انداختن

همیشه این حق انتخاب را دارید که مثبت بیندیشید و یک طرز فکر مثبت، قوی‌ترین پادزهر ممکن برای منفی‌گرایی هاید است.

رفتار و طرز برخوردتان را با آنچه به خود می‌گویید، شکل می‌دهید. به خود بگویید برنامه خودانضباطی به دردتان نمی‌خورد. چه می‌شود؟ به دردتان نخواهد خورد. عجیب است. نه؟

پنج زهر مورد علاقه آقای هاید: ۱. بدبینی ۲. منفی‌گرایی ۳. یأس و ناامیدی ۴. فرار کردن ۵. به تأخیر انداختن

یادتان باشد: بخشی از وجودتان خودانضباطی را دوست ندارد.

ز زمان شروع تمرینات تغییرات روحی و روانی مثبتی در شما ایجاد شده است. درواقع، شما با این تمرینات به گوشه‌های تاریک ناخودآگاه ذهنتان به سمت آن نیروهای کهنه که سال‌ها در قالب نقاط تاریک پوشیده شده بودند، نور تابانده‌اید. با آگاهی و شناخت این شیاطین، به‌راحتی قدری از قدرتشان را کاسته‌اید.

از خودتان بپرسید: «بدترین اتفاقی که می‌تواند بیفتد چیست؟» اگر مدام این سؤال را از خودتان بپرسید متوجه می‌شوید پیامدهای وحشتناکی که تصورش را می‌کردید، اغراق‌آمیز نیز هستند

هاید نه تنها تمام ضعف‌ها، ترس‌ها و ناامنی‌های شما را می‌داند، بلکه می‌داند چطور از آن‌ها علیه‌تان استفاده کند. این بچه شیطان و شر درونتان مدام برنامه‌ریزی می‌کند و از هر حقه‌ای که بلد است استفاده می‌کند تا شما را از انجام اصول این کتاب باز دارد. چرا؟ هاید می‌داند به‌محض اینکه خودانضباطی را یاد گرفتید، خودتان رئیس خودتان می‌شوید و این مانعی برای حکمرانی هاید خواهد بود. شما دیگر بنده ویژگی خود مغلوب‌شونده‌ای که شما را از تغییر آرزوها و آمالتان به عملکرد و دستاورد دور می‌کند، نیستید.

ما همگی یک هاید در وجودمان داریم که همان بخش عصیان‌گر، بی‌هدف و راحت‌طلب شخصیت ماست. این بخشی از انسان بودن است