بریده‌هایی از کتاب خودانضباطی در ده روز

اگر بپذیرید نگرش «من باید کامل باشم» یک مانع برای شماست، بدون توجه به اینکه چه میزان تلاش می‌کنید دستاوردهای زیادی کسب خواهید کرد. «اگر این کار را درست انجام نمی‌دهی، پس اصلاً انجامش نده.» این اعتقاد معمولاً شما را به این نقطه می‌رساند که اصلاً کار را انجام ندهید. اما اگر هر زمان که این باور در شما به وجود آمد روی آن خط بکشید، به‌سرعت متوجه می‌شوید، واقعیت انجام دادن یک کار بسیار رضایت‌بخش‌تر از رؤیای انجام آن کار بدون نقص است.

تجسم کردن زمانی به بهترین شکل کار می‌کند که تمام جنبه‌های فعالیتی که می‌خواهید انجام دهید را تصور کنید. در ذهنتان؛ ببینید، بشنوید، بو کنید، بچشید. محل، لباس‌ها، اتاق و دمای محیط را لمس کنید. تمام جزئیات را با حواس پنج‌گانه خود درک کنید.

هاید شما را یک کودن فرض می‌کند و سعی بر این دارد تا با پیشنهادات بی‌فایده، وسوسه‌تان کند. به او اجازه این کار را ندهید.

زمانی که حس می‌کنید دوست دارید با انجام یک فعالیت بی‌ربط، از زحمت و دردسرهای خودآگاهی فرار کنید یا درواقع همان زمانی که هاید سعی می‌کند با نشان دادن جایزه یا تشویقی شما را به فرار تشویق کند، از خود بپرسید «آیا این همان شیوه هاید برای دور کردن من از خودانضباطی است؟»

هاید در مقابل می‌گوید: «اما تو فرق داری». آنگاه یک دلیل یا شاید صدها دلیل می‌آورد تا روحیه من موفق نمی‌شوم را در شما پرورش دهد. بله، هاید به یک ویژگی شخصیتی، فیزیکی یا هر خصوصیت نامرتبط دیگری در شما مثل نژاد، جنسیت یا مذهبتان می‌چسبد و از آن به‌عنوان ابزاری جهت ضربه به خودتان استفاده می‌کند.

هاید سعی می‌کند ذره‌ذره این طرز فکر خود کوچک‌بینی را در ذهن شما به صورت مانعی بین شما و تلاشتان در جهت ایفا کردن نظام اشاره‌شده در این کتاب، القا کند. هاید با استفاده از حس یأس، سعی می‌کند شما را با گفتن جملاتی مانند «شاید برنامه خودانضباطی کاربردی باشد، اما احتمالاً به درد من نمی‌خورد»، «من به اندازه کافی باهوش نیستم تا بتوانم این چیزها را بفهمم»، «من خیلی باهوش‌تر از این حرف‌ها هستم که این چیزهای به درد نخور بتواند به من کمک کند»، «من خیلی پیر شدم»، «من خیلی جوانم»، گول بزند.

اینکه نگرش شما علیه‌تان یا در کنارتان قدم بردارد، انتخاب خودتان است. باور کنید.

مطمئن باشید دیدگاه کلی شما درباره زندگی، مانند تأثیر سوخت و فرمان اتومبیل، عملکردتان را کنترل می‌کند. پس، هر زمان احساس کردید هاید قصد دارد با منفی‌گرایی، شما را از مثبت‌اندیشی دور کند، گول نخورید. به یاد داشته باشید نگرشتان را خودتان کنترل می‌کنید. اینکه نگرش شما علیه‌تان یا در کنارتان قدم بردارد، انتخاب خودتان است. باور کنید.

همان اندازه که چیزهای خوب در جهان وجود دارند، چیزهای بد نیز وجود دارند. این شما هستید که تصمیم می‌گیرید روی چه مسائلی تمرکز کنید. مانند مثال لیوان آب که بسته به طرز فکرتان مشخص می‌کنید نیمه پر لیوان را ببینید یا نیمه خالی آن را و به همین ترتیب، طرز فکرتان را خلق می‌کنید و طرز فکر شما، رفتارتان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

بزرگ‌ترین لذت زندگی کمک کردن به دیگران برای رساندن آن‌ها به آرزوهایشان است.

نکته آخر! یادتان باشد: خودانضباطی یک فرایند آموختنی اکتسابی است. هرکسی آن را بیاموزد می‌تواند در هر موقعیت و فرصتی آن را به کار گیرد. خودانضباطی یک ویژگی ذاتی نیست. نباید بگوییم: «من خودانضباطی دارم» بلکه باید بگوییم «من از خودانضباطی استفاده می‌کنم.»

بسیار بسیار مهم: به هاید شخصیت بدهید. دوست یا دشمن، هاید همیشه با شما خواهد بود. پس به شما پیشنهاد می‌کنم این رابطه را به یک رابطه حمایت‌گر تبدیل کنید. با توجه به این موضوع، به‌شدت پیشنهاد می‌کنم به هاید وجودتان یک نام دوستانه شخصی بدهید. در طول تمام مناظرات و مکالمه‌هایی که با هاید دارید او را با این نام خطاب کنید: از نامی برای هاید استفاده کنید که دائماً به شما یادآور کند، سروکار داشتن با هاید مانند سروکار داشتن با شخص دیگری است. دوباره می‌گویم، مطمئن شوید که نامی دوستانه انتخاب کرده‌اید. آیا شما در بچگی یک نام مستعار داشتید؟ برای مثال نامی که فقط اعضای خانواده شما را صدا می‌زدند؟ اسم مستعار بچگی شما خیلی خوب عمل می‌کند. چون هاید، از نظر روان‌شناسی، انعکاسی از کودک درونتان است. پس همیشه این حقیقت را در مناظرات و گفتگوهایی که با هاید دارید، در ذهن داشته باشید

۵. اگر به هدفتان برسید چه مزایای فوق‌العاده‌ای دریافت می‌کنید؟ از قدرت تجسم استفاده کنید تا موفقیت واقعی خود را ببینید. از احساسات خود استفاده کنید تا واقعاً لذت تماشای خود در حالی که کار را به اتمام رسانیده‌اید، احساس کنید. بسیار مهم: خودتان را با تمام آنچه یاد گرفته‌اید، مجسم کنید. با تمام ابزارها و تکنیک‌هایی که یاد گرفته‌اید، ببینید کدام برای شما بهتر کار می‌کند. همه چیز را با روش خود انجام دهید. یادتان باشد که به‌طور منظم از ابزارها و تکنیک‌ها استفاده کنید. وقتی همیشه از ابزارهای یکسان استفاده می‌کنید، انرژی‌تان را هدر می‌دهید. پس اگر در دام اعتماد کردن روی ابزار خاصی افتادید، حداقل می‌توانید آن را تغییر دهید. این بدین معنی است که از تجسم‌های ذهنی مختلف استفاده کنید. در عبارات تأکیدی از جملات جدید استفاده کنید. در نسخه ویتامین‌های ذهنی از عبارات جدید، تازه و انرژی‌بخش استفاده کنید تا به شما در تمرکزتان کمک کنند.

۵. اگر به هدفتان برسید چه مزایای فوق‌العاده‌ای دریافت می‌کنید؟ از قدرت تجسم استفاده کنید تا موفقیت واقعی خود را ببینید. از احساسات خود استفاده کنید تا واقعاً لذت تماشای خود در حالی که کار را به اتمام رسانیده‌اید، احساس کنید. بسیار مهم: خودتان را با تمام آنچه یاد گرفته‌اید، مجسم کنید. با تمام ابزارها و تکنیک‌هایی که یاد گرفته‌اید، ببینید کدام برای شما بهتر کار می‌کند. همه چیز را با روش خود انجام دهید. یادتان باشد که به‌طور منظم از ابزارها و تکنیک‌ها استفاده کنید. وقتی همیشه از ابزارهای یکسان استفاده می‌کنید، انرژی‌تان را هدر می‌دهید. پس اگر در دام اعتماد کردن روی ابزار خاصی افتادید، حداقل می‌توانید آن را تغییر دهید. این بدین معنی است که از تجسم‌های ذهنی مختلف استفاده کنید. در عبارات تأکیدی از جملات جدید استفاده کنید. در نسخه ویتامین‌های ذهنی از عبارات جدید، تازه و انرژی‌بخش استفاده کنید تا به شما در تمرکزتان کمک کنند.

۳. اگر این کار را به انجام برسانید چه به دست می‌آورید؟ پاداش‌های ویژه را رو کنید. از خودتان بپرسید: «آیا ارزشش را دارد؟» ۴. اگر این کار را به انجام برسانید چه چیزی از دست می‌دهید؟ در مورد احساسات واقعی‌تان صادق باشید. پیامدهای آن را دست‌کم نگیرید.

از تمرین آسان و سریع زیر استفاده کنید تا دوباره به برنامه بازگردید. ۱. به دقت به عمل خاصی که آن را انجام نمی‌دهید، توجه کنید. اگر از یک سری کارها اجتناب می‌کنید، روی اولین بخش آن، تمرکز کنید. ممکن است دریابید تمام آنچه باید انجام دهید این است که آن کار را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. اگر نتوانستید، به مرحله دوم بروید. ۲. از خودتان بپرسید: چرا من از انجام این کار سر باز می‌زنم؟ «هاید دارد از کدام سم، مانع یا باور استفاده می‌کند؟» به بیان دیگر، «من دقیقاً در مورد این کار به خود چه می‌گویم؟» نسبت به توجیهات و منطقی جلوه دادن‌ها، هوشیار باشید.

آگاهی: هوشیار باشید! اجازه ندهید هاید ناخودآگاه با استفاده از منطق و توجیه شما را از ادامه دادن خودانضباطی دور کند. از اهمیت هر مرحله کوچکی که باید انجام دهید تا به آنجا که می‌خواهید برسید، نکاهید. از تکنیک آرامش لحظه‌ای برای بلند کردن صدای هاید استفاده کنید. آنگاه به‌طور خاص متوجه می‌شوید چه عاملی مانع شما برای ادامه مسیر است و دقیقاً به خود چه می‌گویید. وقتی بتوانید به حرف‌های منفی هاید گوش دهید، می‌توانید با آن مواجه شده و عبارات تأکیدی مثبت را جایگزین آن کنید. رویکرد: احساسات شما نقش مهمی در خودانضباطی بازی می‌کنند. اگر احساس می‌کنید به هدفتان می‌رسید، درواقع نصف راه را طی کرده‌اید. در طول مرحله حفظ و نگهداری، هاید تلاش می‌کند احساسات و افکار شما را به شیوه‌های مختلف دور بزند. شما می‌توانید با استفاده از تجسم عبارات تأکیدی و ویتامین‌های ذهنی با تأثیر هاید روی رویکرد و افکارتان مقابله کنید.

از آنجاکه شما خیلی راحت در نتیجه موفقیت در مرحله عمل، به خود مغرور می‌شوید، در برابر حقه‌های هاید بسیار مستعد و در معرض گول خوردن هستید. هاید چگونه در مرحله حفظ و نگهداری علیه شما کار می‌کند؟ هاید از همان حقه‌هایی که در دیگر مراحل استفاده می‌کرد، استفاده می‌کند. به استثنای اینکه در طول این مرحله از موفقیت شما هم علیه‌تان استفاده می‌کند. «من کل آخر هفته را روی گزارش کار کردم، پس امشب حق دارم به خودم مرخصی بدهم، درست است؟» یا، «هی، من سه هفته است که لب به سیگار نزدم، چرا امشب یه سیگار نکشم؟» «در حقیقت، هاید چه از اتفاقات خوب و چه از اتفاقات بد استفاده می‌کند تا مانع خودانضباطی شما شود. «من آنقدر در مورد فلان کس ناراحتم که دوست ندارم امشب روی آن گزارش احمقانه کار کنم یا آنقدر از آنچه با جو پیش آمده خوشحالم، که می‌خواهم امشب جشن بگیرم. بعداً روی گزارش کار خواهم کرد.»

مرحله حفظ و نگهداری وقتی به این مرحله می‌رسید، درواقع یک سری از مراحل را جهت رسیدن به هدفتان کامل کرده‌اید. شاید به هدفتان رسیده باشید و نیاز به حفظ و نگهداری آن داشته باشید؛ مانند مواقعی که پانزده کیلوگرم وزن کم کرده‌اید و به خودانضباطی نیاز دارید تا آن را حفظ کنید یا، ممکن است به هدفتان مانند خرید یک اتومبیل جدید رسیده باشید و بخواهید آن را حفظ کنید. اما صرف نظر از اینکه باید هدفتان را حفظ کنید یا آن را تمام کنید، این مرحله شامل آگاهی، رویکرد و عملکرد پیوسته می‌باشد. این مرحله را سرسری نگیرید. من می‌خواهم تأکید کنم مرحله حفظ و نگهداری به اندازه مرحله عمل اهمیت دارد و به همان اندازه به توجه و تلاش نیاز دارد. در حقیقت، اضافه وزن بعد از یک رژیم موفق، یا انباری‌ای که تمیز می‌شود و بعد از شش ماه دوباره پر از آشغال می‌شود، مثالی از عمل بدون حفظ و نگهداری است.

مرحله حفظ و نگهداری وقتی به این مرحله می‌رسید، درواقع یک سری از مراحل را جهت رسیدن به هدفتان کامل کرده‌اید. شاید به هدفتان رسیده باشید و نیاز به حفظ و نگهداری آن داشته باشید؛ مانند مواقعی که پانزده کیلوگرم وزن کم کرده‌اید و به خودانضباطی نیاز دارید تا آن را حفظ کنید یا، ممکن است به هدفتان مانند خرید یک اتومبیل جدید رسیده باشید و بخواهید آن را حفظ کنید. اما صرف نظر از اینکه باید هدفتان را حفظ کنید یا آن را تمام کنید، این مرحله شامل آگاهی، رویکرد و عملکرد پیوسته می‌باشد. این مرحله را سرسری نگیرید. من می‌خواهم تأکید کنم مرحله حفظ و نگهداری به اندازه مرحله عمل اهمیت دارد و به همان اندازه به توجه و تلاش نیاز دارد. در حقیقت، اضافه وزن بعد از یک رژیم موفق، یا انباری‌ای که تمیز می‌شود و بعد از شش ماه دوباره پر از آشغال می‌شود، مثالی از عمل بدون حفظ و نگهداری است.