بریده‌هایی از کتاب خودانضباطی در ده روز

همه می‌دانند برای به دست آوردن یک چیز خاص و خوب باید بهایی بپردازند.

هیچ چیز در جهان نمی‌تواند جایگزین پشتکار شود حتی استعداد! هیچ چیز شایع‌تر از استعدادهای نشکفته نیست. تحصیلات به‌تنهایی نمی‌تواند استعداد را شکوفا کند. جهان پر از تحصیل‌کرده‌های شکست‌خورده است. پشتکار تنها ابزار پیروزی و موفقیت است.

کار نیکو کردن از پر کردن است: اعتمادبه‌نفس و خودانضباطی مکمل یکدیگرند. اگر یکی نباشد، آن دیگری نیز وجود ندارد. فلان رژیم سخت را شروع نمی‌کنید زیرا فکر می‌کنید آن را ادامه نمی‌دهید. فلان کسب و کار را شروع نمی‌کنید زیرا فکر نمی‌کنید از پس آن بربیایید. در حقیقت، بخش بزرگی از خودانضباطی مستلزم این است که به‌راستی به خودتان ایمان داشته باشید.

به خود می‌گوییم اگر یک برنامه تمرینی روزانه، رژیم یا هر برنامه سازمان‌یافته منظمی داشته باشیم، لذت زندگی را از دست می‌دهیم و همه چیز کسل‌کننده خواهد شد.

ت، شخص بدبین همواره دلیلی برای عیب‌جویی می‌یابد. به‌محض پیدا کردن ایراد، آن را بزرگ می‌کند تا اینکه این نقص تمام چیزهای اطراف را تحت‌الشعاع قرار دهد. یک شخص بدبین در توجیه کردن اینکه چرا یک برنامه، ایده یا انتخاب به درد نمی‌خورد و نتیجه نخواهد داد، نابغه است.

یک شخص عیب‌جو و بدبین دلش می‌خواهد درباره ارزش و درستی هر چیزی سؤال کند و از آنجا که هیچ چیز در زندگی بی‌نقص نیست، شخص بدبین همواره دلیلی برای عیب‌جویی می‌یابد

مهم......مهم..... مهم هاید را دشمن خود قلمداد نکنید. بعضی افکار، ذهن شما را به حالتی تهاجمی و تضادی درونی با خودتان می‌کشاند. زمانی‌که با خودتان در ستیز هستید، انرژی باارزشتان را از دست می‌دهید، در حالی‌که می‌توانید از آن برای رسیدن به اهدافتان استفاده کنید

تکرار، کلید موفقیت است. هر چه بیشتر پیامتان را تکرار کنید، ذهن ناخودآگاهتان سرسختانه‌تر در جهت آرزوهایتان کار می‌کند.

گاهی دلایلی می‌آورد تا کار را پشت گوش بیندازد. «من تا زمانی‌که دستگاه ورزشی مناسب نخریده‌ام نمی‌توانم برنامه کاهش وزن را شروع کنم.» اینجاست که هاید موفق شده است مانعی میان شما و هدفتان بگذارد.

با وجودی‌که عقل و منطق به شما می‌گوید بسیاری از مردم با استفاده از تکنیک‌های این کتاب پیشرفت کرده‌اند، هاید در مقابل می‌گوید: «اما تو فرق داری». آنگاه یک دلیل یا شاید صدها دلیل می‌آورد تا روحیه من موفق نمی‌شوم را در شما پرورش دهد.

هاید تلاش می‌کند با دست گذاشتن روی کمبودهایی که در خود می‌شناسید، اشتیاقتان را کور کند

«چند روان‌درمانگر لازم است تا یک آدم را تغییر دهند؟ فقط یکی، ولی آن آدم باید واقعاً خودش بخواهد که تغییر کند.» نکته در اینجاست! هیچ کس نمی‌تواند دیگری را مجبور کند که بخواهد تغییر کند؛ میل به تغییر باید از درون اتفاق بیفتد. به‌طور خلاصه، اگر یک شخص قرار است تغییر کند، اول باید انتخاب کند که تغییر کند، چه آگاهانه چه ناآگاهانه باید انتخاب کند که افزایش قدرت خودانضباطی در او، به‌سادگی به معنای تغییر است. این پیشرفت چه برای یک کار کوچک باشد و چه برای یک پروژه بزرگ؛ به هر حال تغییر محسوب می‌شود.

خلاصه پنج سم مورد علاقه آقای هاید: بدبینی منفی‌گرایی یأس و ناامیدی فرار کردن به تأخیر انداختن اکنون که با پنج روش هاید برای تخریب خودانضباطی آشنا شدید، این را هم درک می‌کنید که هر کدام از این روش‌ها، یک نوع گفتگوی درونی گول‌زننده و خودتخریبی است.

به خاطر کمبودهایتان سوگواری نکنید، تلاشتان را دوبرابر کنید. خودباوری همراه با خودانضباطی (که اگر به هاید اجازه ندهید شما را گول بزند، به دست خواهید آورد) بدون توجه به اینکه قرار است چه کاری انجام دهید، یک معامله برد ـ برد است. باور کنید!

آنگاه می‌توانید از خود سؤالات چرا دار بپرسید «چرا من می‌خواهم به جای نوشتن این گزارش چیزی بخورم؟»، «چرا من می‌خواهم یک برنامه تلویزیونی احمقانه را تماشا کنم؟»، «چرا من فکر می‌کنم پر کردن این فرم خیلی سخت است؟»، «چرا من این‌گونه واکنش نشان می‌دهم؟» در حالی که این سؤالات خاص را از خود می‌پرسید نوع برخورد شما با مسئله تغییر می‌کند، ولی طبیعت سؤالات یکسان باقی می‌ماند. شما نیاز دارید این سؤالات چرا دار را از خود بپرسید. این سؤالات به‌سرعت به شما کمک می‌کنند دلایل فرارتان را تشخیص دهید. این دلایل قطعاً با یک یا چند یک از سموم و موانع هاید ارتباط دارند.

آگاه باشید که هاید چگونه می‌خواهد سرتان کلاه بگذارد و شما را از انجام کار دور کند. سپس اثر هاید را با گفتن طرف دیگر داستان به خود، خنثی کنید. متقاعدکننده، پرقدرت اما آرام باشید.

توانایی شما در پیشرفت، به کار بردن و حفظ خودانضباطی به‌طور مستقیم به میزان آمادگی شما برای پذیرفتن مسئولیت شرایط فعلی خودتان ارتباط دارد.

«من به‌شدت به شانس معتقدم، هر چه بیشتر کار کنم، خوش‌شانس‌تر خواهم بود.»

کسی که نمی‌خواهد برای آنچه می‌خواهد بهایی بپردازد، هیچ‌گاه نمی‌تواند امید داشته باشد برنامه خودانضباطی را در زندگی روزانه خود جای دهد.

نظام پاداش یک عنصر کلیدی در خودانضباطی شماست.