بریدههایی از کتاب سیروسلوک؛ منزل دوّم: توبه
نویسنده:آیتالله العظمی مظاهری
انتشارات:موسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء (س)
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۷از ۱۵ رأی
۴٫۷
(۱۵)
چنانکه پیش از این نیز گفتیم کلمهٔ «سیئه»، در قرآن کریم در مقابل کبیره بیان شده است و بسیار بعید است گناهان کبیره و اعمال زشت، با انجام حسنه از بین برود. امّا به هر تقدیر باید دانست که انجام اعمال نیک، جزو سلسلهٔ اسباب و علل آمرزش است و ممکن است خداوند متعال کبائر را نیز با آن ببخشد، هرچند ما به عمق علّت آن دست نیابیم. البته در این صورت نیز نبایدکسی خود را بینیاز از توبه بداند و جرأت گناهکردن پیدا کند؛ زیرا هیچکس اطمینان ندارد که همهٔ گناهان او با «حسنات» زدوده شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کسی که پیوسته به انجام کارهای نیک بپردزاد و بر آن مداومت ورزد، تدریجاً از گناه و معصیت دور میشود و به جایی میرسد که دیگر گناهی از او سر نخواهد زد و شاید این معنا را نیز برای آیهٔ شریفه بتوان در نظر گرفت که: انجام حسنات، موجب میشود پس از مدّتی انسان مرتکب گناه نشود، از این جهت فرموده است که حسنات، گناهان را از بین میبرد.
در واقع، «حسنات» باعث دستیابی به توفیق ترک معاصی و فاصله گرفتن از گناه میشود و همین امر علاوه بر اینکه مانع افتادن انسان به ورطهٔ گناهان جدید میشود، گناهان قبلی او و گناهان و خطاهای فراموش شده یا لغزشهایی که از آن توبه نکرده است را از بین میبرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اساس منزل توبه، رسیدن به حالت خشوع در برابر خدای سبحان است و چنین حالتی در نمازِ همراه با حضور قلب و در نماز حقیقی برای انسان پدیدار میگردد. حالتی که انسان خود را در مقابل خداوند متعال، ذلیل و حقیر بیابد و در پیشگاه او احساس شرمندگی نماید.
نکتهٔ دوّم که نباید از آن غافل شد، این است که نماز، خودبهخود انسان را به راه مستقیم هدایت میکند و او را از انجام معاصی باز میدارد:
"وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ"
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مهمترین حسنهای که قرآن شریف نیز بدان اشارهٔ مستقیم دارد، نماز است. به این صورت که ابتدا، امر به اقامهٔ نماز میفرماید و زمان آن را نیز مشخّص میکند، سپس میفرماید که حسنات، سیئات را نابود میسازد:
"وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَی النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ ذلِک ذِکری لِلذَّاکرینَ"
و در دو طرف روز و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار، زیرا خوبیها (که نماز در رأس آنهاست) بدیها را از میان میبرد. این تذکری است برای یادکنندگان.
نماز، برکات و اثرات فروانی در زندگی و در سلوک معنوی انسان دارد و از جمله، موجب نابودی و حبط گناهان میشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۱. اجتناب از گناه
بر اساس آیهای از قرآن شریف، اجتناب از کبائر، سیئات را میپوشاند:
"إِنْ تَجْتَنِبُوا کبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ وَ نُدْخِلْکمْ مُدْخَلاً کریما"
اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی میشوید دوری گزینید، ما گناهان کوچک شما را از شما میزداییم و شما را به جایگاهی گرامی درمیآوریم.
اجتناب از گناه و معصیت، به معنای دوری گزیدن از فعل حرام است و تفاوت آشکاری با گناه نکردن دارد. در حقیقت، اجتناب از گناه، هنگامی رخ میدهد که زمینهٔ گناه برای انسان فراهم باشد و مانعی در کار نباشد، امّا برای رضای خداوند متعال و به امر حقتعالی، از گناه دوری کند و به اصطلاح «اجتناب» ورزد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هر بندهای با هر میزان گناهی که دارد، شایستهٔ آمرزش الهی نیست و همهٔ اسباب آمرزش، بهانهٔ دستیابی به لیاقت میباشد.
به عبارت رساتر، انسان باید یک حدّاقل تلاشی کرده باشد و به نحوی شایستگی خود را به اثبات رسانیده باشد تا لیاقت آمرزش را بیابد. اگر چنین باشد، میتوان گفت: سعی بنده و فعلی که انجام داده است، سبب جذب رحمت الهی و برخورداری از نعمت مغفرت و آمرزش برای او شده است. در حقیقت بندهای که آمرزیده میشود، با تلاش خود، سلسلهٔ علل و اسباب آمرزش را طی کرده است؛ وگرنه خداوند متعال اهل تبعیض و بی عدالتی نیست که بنابر دلخواه خود، گروهی از بندگان را به بهانهای ببخشد و گروهی دیگر را به عذاب جهنّم گرفتار نماید. ولی حقیقتاً به آمرزش بندگان تمایل دارد و از این جهت برای دستیابی آنان به لیاقت آمرزش، زمینهسازی میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
جامعهای که به نماز اهمیّت نمیدهد و در وقت نماز، غافل از نماز است، جامعهای که خدمت به خلق خدا در آن جامعه، فرهنگ عمومی نیست و از فقرا و مستضعفین دستگیری نمیشود، مورد شفاعت اهلبیت (ع) واقع نخواهد شد.
قرآن شریف در آیهٔ دیگری میفرماید:
"ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یطاعُ"
ستمکاران را نه خویشاوندی هست و نه شفاعتگری که گفتارش پذیرفته شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۲. لیاقت
دوّمین رکن شفاعت، لیاقت کسی است که از او شفاعت میشود. شفاعت نیاز به زمینهسازی دارد، از اینرو قرآن و عترت و سایر شفیعان قیامت، بدون زمینه، بدون آمادگی و بدون لیاقت، از کسی شفاعت نخواهند کرد.
باران رحمت الهی برای حاصلخیزی زمین بسیار مفید است، امّا همین باران در زمین شورهزار اثر نمیکند؛ زیرا شورهزار، استعداد و لیاقت دریافت برکات باران را ندارد. قرآن کریم در آیات تکان دهندهای، ضرورت وجود زمینه برای ورود به بهشت را بیان میفرماید:
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بلکه حکمت وضع و پذیرش شفاعت، به خاطر آن است که اوّلاً: آن ذوات مقدّس، واسطهٔ فیض هستند، چنانکه توضیح داده شد؛ و ثانیاً: از آنجا که خداوند سبحان برای آمرزش بندگان و رستگاری ابدی آنان به دنبال بهانه است، از سر تدبیر، بندگان را به درگاه با عظمت قرآن و عترت میفرستد تا با آن دو گوهر ارزشمند انس بگیرند و ضمن پیروی از دستورات آن دو ثقل گرانبها، راه مستقیم را بیابند و سعادتمند گردند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شفاعت، دو رکن اساسی دارد که در صورت تحقّق آن دو رکن، محقّق میشود و چنانچه آن دو رکن یا یکی از آن دو محقّق نشود، از شفاعت خبری نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
از منظر آیات بینات قرآن کریم و روایات شریفهٔ حضرات معصومین (ع)، شفاعت، امری مسلّم، قطعی و مورد تأیید است:
"مَنْ ذَا الَّذی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ"
کیست آن که جز به خواست و فرمان او نزد وی شفاعت کند؟
"وَ لا یشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی"
و جز برای کسی که (خدا) رضایت دهد، شفاعت نمیکنند.
"لا یمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً"
اختیار شفاعت را ندارند، جز آن کس که از جانب (خدای) رحمان پیمانی گرفته است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در پاسخ باید گفت: آری، خداوند سبحان، قادر مطلق است و میتواند عالم را بدون واسطه اداره فرماید؛ امّا عالم و جود، ظرفیّت و گنجایش دریافت فیض مستقیم از سوی حقتعالی را ندارد. به عبارت روشنتر، عالم وجود و مخلوقات، برای دریافت فیض از خداوند متعال، نیاز به واسطه دارند وگرنه، او که قادر مطلق و فیّاض علیالاطلاق است، هیچ نیازی به واسطه و وسیله ندارد.
بنابراین، تردیدی در ضرورت وجود واسطهٔ فیض در عالم هستی وجود ندارد. پس از پی بردن به این نکتهٔ اساسی، باید دانست که واسطهٔ فیض برای هدایت، رستگاری و تکامل بشریّت و نیز استجابت دعا و پذیرش توبه، اهلبیت (ع) میباشند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بهطور کلی باید گفت: هر فیض و رحمتی که از جانب پروردگار متعال به بندگان میرسد، با واسطه میرسد و فیض بدون واسطه و بدون وسیله به هیچ مخلوقی نخواهد رسید. وحی الهی نیز باید توسّط جبرئیل به پیامبران و حتّی به اشرف انبیاء حضرت محمد (ص) برسد و امکان ندارد کسی بدون واسطه به رحمتی از سوی خداوند دست یابد.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا خداوند قادر نیست برای رساندن فیض خود به بندگان، واسطهها را حذف کند و به صورت مستقیم فیّاضی نماید؟ مثلاً غذای آماده را در معدهٔ بندگان قرار دهد؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند نزد تو میآمدند، آن گاه از خداوند آمرزش میخواستند و رسول خدا نیز برای آنان طلب آمرزش میکرد، بیتردید خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان مییافتند.
بر این اساس، پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، در دعاهای خود، یکدیگر را واسطه قرار میدادند؛ پیامبر گرامی (ص) در نماز میفرمودند:
«اللَّهُمَّ بِحَقِّ عَلِی بن أبِی طاَلِب عَبْدِک اغْفِرْ لِلْخَاطِئِینَ مِنْ أُمَّتِی»
خدایا به حقِّ بندهات علی بن ابیطالب، گناهکاران از امّت مرا بیامرز.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
همچنین معنای توسّل و شفاعت این نیست که حاجت کسی به ناحق برآورده شود، یا افرادی در روز رستاخیز با فریب، پارتی، رشوه و زور، بهشتی یا جهنّمی شوند، یا ظالمی از آتش نجات یابد و کسی به جای دیگری عذاب گردد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
علی (ع) را در حالی دیدم که شب، پردههای خود را افکنده بود، و او در محراب ایستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزیده به خود میپیچید و محزون میگریست و میگفت: ای دنیا!! ای دنیا! از من دور شو، آیا برای من خودنمایی میکنی؟ یا شیفتهٔ من شدهای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مبادا؛ غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ نیازی نیست. تو را سه طلاقه کردهام، تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو کوتاه، ارزش تو اندک، و آرزوی تو پست است. آه از توشهٔ اندک، و درازی راه، و دوری منزل، و عظمت روز قیامت!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
سرداب مقدّس سامرّاء به محضر حضرت ولیعصر «ارواحنافداه» شرفیاب شد و مشاهده کرد که آن حضرت، با خداوند تعالی مناجات میکنند و با گریه و زاری میفرمایند: «خدایا، ما از گناه شیعیان شرمنده هستیم. خدایا آنان به شفاعت ما خاندان امید دارند و از این جهت گناه میکنند و ما سر به زیر و سرافکندهایم.»
اهل معرفت به شاگردان خود توصیه میکنند که مراقب باشید امام زمان «ارواحنافداه» را نزد خداوند سرافکنده نکنید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بر اساس احتمال مشهور دیگری، توبهٔ اهلبیت (ع)، در واقع به سبب گناهان امّت و پیروان آنان است. از آنجا که آن بزرگواران، رئیس و رهبر و مرشد دلسوز قوم هستند، از گناهان امّت تحت امر خویش، به درگاه خداوندسبحان توبه میکنند.
در برخی از روایات، کلمهٔ «ذَنب» در آیات اوّل سورهٔ مبارکهٔ فتح، به عنوان «ذنب امّت» معنا شده است:
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مولا و آقای من به عزّتت سوگند ... و اگر مرا در آتش جهنّم وارد کنی، به دوزخیان خواهم گفت که من تو را دوست دارم.
بنابر این باید بگوییم که این همه اظهار قصور و تقصیر و سایر توبهها و انابههایی که در کلمات ائمّۀطاهرین (ع) نقل شده است، ناشی از شدّت محبّت اهلبیت (ع) به ذات باری تعالی است. آن ذوات نورانی، حقیقتاً خود را در مقابل خداوند سرافکنده میدیدند و دلهایشان در محبّت پروردگار متعال میتپید. خضوع آنان در مقابل خداوند، بسیار بیشتر از خضوع گناهکاران است و این میزان خضوع، از شدّت و عظمت معرفت ایشان سرچشمه میگیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
دو رکعت نماز در دل شب، نزد من از دنیا و آنچه در آن است، دوست داشتنیتر میباشد.
امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در دل شب، جدّاً چنین حالاتی داشتهاند. چنانکه پیش از این نیز گفتیم گاهی تجلّی خداوند بر دل ایشان با صفت «خشیت» صورت میگرفته است و گاهی با صفت «رحمت»؛ گاهی ظهور رحمت بوده است و گاهی ظهور خشیت، و هر دو برای آن حضرت لذّتبخش است. آنگاه که ظهور خشیت پدید میآمد، گریه و فغان و ناله و تضرّع امان نمیداد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۲۶۸٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
حجم
۲۶۸٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان