بریدههایی از کتاب چشمهایش
۴٫۰
(۹۸۱)
آنهایی که نان را به نرخ روز میخوردند، از آنهایی که جز شکم و تن خودشان هدف دیگری در زندگی نداشتند، بیزار بود
زهرا گرگی
عوام میگفتند که عشق زنی او را از پا درآورد. فهمیدهها معتقد بودند که عشق به زندگی او را تا پای مرگ کشاند.
Afsaneh Habibi
میدانید من چه جور آدمی هستم؟ من آن چیزی هستم که مردم معمولاً آدم ظالم مینامند. تمام نیروی من فقط تا وقتی است که با از خود ضعیفتری روبرو هستم. وقتی با شخصیتی بزرگتر از خود مواجه میشوم، دیگر هیچ چیز ندارم و ناتوانی خود را تا به حدی که باید به بیچارگی من رقت بیاورید احساس میکنم
Hosssein
همه زنهای این شهر به حال من غبطه میخورند. مردها در دست من مثل موم هستند. با دو کلمه شیرین میتوانم آنها را فریب بدهم. با آنها هرچه میخواهم میتوانم بکنم. مثل مگس دور من پرپر میزنند. اما خیال میکنید خوشبختی همین است؟ من هیچکس را ندارم که با او درد دل بکنم. من با هیچ کس محرم نیستم. همه فریفته و شیفته زیبایی من هستند. هنوز هم به من دل میبازند، ولی من با هیچکس دوست نیستم.
همتا
«این چرخ فلک بهر هلاک من و تو
قصدی دارد به جان پاک من و تو
بر سبزه نشین، پیالهکش، دیر نماند
تاسبزه برون دمد ز خاک من وتو!
ketabbaz
ای ناظم، بعضی چیزها را نمیشود گفت. بعضی چیزها را احساس میکنید. رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند، اما وقتی میخواهید بیان کنید میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را میفشارد، در آن نیست.
mahlagha
آقای ناظم، نمیدانید وقتی شوق ایجاد و آفرینش در شما هست اما استعداد و پشتکار ندارید، چطور یأس و ناامیدی در لابلای وجود شما میخزد و دنبال لانه میگردد.
parisa kh74
من هیچجا آرامش ندارم. لانهای ندارم که به آنجا دل ببندم. تمام تفریحات دنیا برای من عذاب است. کاش مانند مادرم ابله به دنیا آمده و ابله در کربلا مجاور میشدم. کاش گدا بودم و موجودی مرا دوست میداشت. آن وقت جانم را فدا میکردم.
شیوا
«دختر، اینطور به من نگاه نکن! این چشمهای تو بالاخره مرا وادار به یک خبط بزرگی در زندگی خواهد کرد.» گفتم: «این خبط شما آرزوی من است.»
پاییزِ🌱
ببینید، این مصیبت عظیم زندگی اوست. میدانید آتشی که زیر خاکستر میماند چه دوام و ثباتی دارد؟ عشق پنهانی، عشقی که انسان جرأت نمیکند هرگز با هیچکس درباره آن گفتگو کند، به زبان بیاورد، به هر دلیلی که بخواهید ـ از لحاظ قیود اجتماعی، از نظر طبقاتی، به سبب اینکه معشوق ادراک نمیکند و به هر علت دیگری آن عشق است که درون آدم را میخورد و میسوزاند و آخرش مانند نقره گداخته شفاف و صیقلی میشود.
Mehr
اژدهایی در من نهفته است، تمام عمر با او در زد و خورد بودهام. اوست که از داخل مرا میخورد و در ظاهر خوی درنده را بر من تحمیل میکند...
ali farhadi
چه شیرین است، چه شیرین میتواند باشد. افسوس که ما تلخی آنرا میچشیم
ali farhadi
به من گفت: «دختر، اینطور به من نگاه نکن! این چشمهای تو بالاخره مرا وادار به یک خبط بزرگی در زندگی خواهد کرد.» گفتم: «این خبط شما آرزوی من است.»
faeze
کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده، کسی که از سرما نلرزیده، کسی که شب تا سحر بیخواب نمانده، چگونه ممکن است از سیری، از گرما، از پرتو آفتاب صبح لذت ببرد.
𝑬𝒍𝒏𝒂𝒛
من بادبادکی بودم که در هوا شنا میکردم غافل از آنکه سرنخ در دست بچه ولگرد شروری است. میفهمید چه میخواهم بگویم؟
همتا
«در چشمهای من دقیقتر نگاه کن! جز تو هیچ چیزی در آن نیست.»
ftmz_hd
یافتمش، صاحب چشمها را پیدا کردم. این آن چشمهایی است که استاد مرا عذاب داده. اما هنوز خود چشمها را ندیده بودم.
ketabbaz
چه شیرین است، چه شیرین میتواند باشد. افسوس که ما تلخی آنرا میچشیم.
rezaat98
با دیپلم، با پول، با شوهر، با این چیزها آدم خوشبخت نمیشود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور خوشبختی به آدم چشمک بزند.
Fatemeh Ka
اما آنچه بیشتر مرا عذاب میداد این بود: «از کجا معلوم است که او مرا دوست دارد؟ او که اصلاً مرا دوست ندارد. مگر هزار بار ثابت نکرده که از همهچیز بیشتر در زندگی به آرزو و آرمان خود علاقهمند است. او که به هیچچیز پابند نیست. آیا اگر در کارهای خطرناک او شرکت نمیکردم، مرا دوست داشت؟ همه مردها از زیبایی من صحبت میکردند. او یکبار هم زیبایی مرا به رخم نکشید.» آخ، چقدر آرزو داشتم بدانم که من برای او دلپسند هستم. نگفت، در صورتی که او، هنرمند بااستعداد، میبایستی بیش از هرکس دیگری متوجه افسون رخ زیبای من باشد. برای او زیبایی من وجود نداشت. او فقط دلیری مرا میپسندید. از خونسردی من در کارهای خطرناکی که به من رجوع میکرد، لذت میبرد و شما میدانید که این دلیری من مصنوعی بود. من ایمان نداشتم.
mahlagha
حجم
۲۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۹۳,۰۰۰
۶۵,۱۰۰۳۰%
تومان