بریده‌های کتاب دورتر از شاخه نیلوفر
کتاب دورتر از شاخه نیلوفر اثر محمود درویش

کتاب دورتر از شاخه نیلوفر

نویسنده:محمود درویش
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۳۲ رأیخواندن نظرات
اشتیاق رنگ سفید در توصیف غنچهٔ بادام به برف و پنبه شباهت ندارد اگر نویسنده‌ای بتواند قطعه‌ای در توصیف غنچهٔ بادام بنویسد همهٔ مردم خواهند گفت: این همان است که می‌خواستیم این قطعه سرود ملی ما است
A~
به جای خالی اشیاء نگاه کردم، هیچ ردی از من نبود ... شاید هرگز اینجا نبوده‌ام. هیچ عکسی در آیینه نیست. با خود اندیشیدم: من کجا هستم؟
Mohammad
اگر به گلی نگاه کردی و بدون آنکه احساسی در تو برانگیزد شادمان شدی، به قلبت بگو: سپاسگزارم اگر صبح بیدار شدی و دیدی هیچ‌کس دور و برت نیست و هیچکس چشمانت را نمی‌مالد، به بینایی بگو: سپاسگزارم اگر حرفی از حروف نامت و نام وطنت را به خاطر آوردی پسر خوبی باش! به پروردگارت بگو: سپاسگزارم
مادربزرگ علی💝
یکی از ویژگی‌های دیده نشدن این است که می‌بینی اما نمی‌بینی
Mohammad
هنوز امیدی هست که از شن‌ها بیرون بیایم
مادربزرگ علی💝
در رختخوابت دراز می‌کشی و ستاره‌ها را می‌شماری به دیگران بیندیش مردمی که جایی برای خواب ندارند
ادریس
پیروز نشد که بمیرد نشکست تا زندگی کند
Mohammad
صبحانه‌ات را که روی میز می‌گذاری، به فکر دیگران باش غذای کبوتران را فراموش نکن به جنگ می‌روی به دیگران فکر کن به یاد بیاور مردمی را که دوست‌دار صلح‌اند  وقتی که قبض آب را پرداخت می‌کنی به کسانی فکر کن که ابرها را می‌مکند به خانه برمی‌گردی، به خانهٔ خودت. به دیگران فکر کن به مردمی که در خیابان‌اند در رختخوابت دراز می‌کشی و ستاره‌ها را می‌شماری به دیگران بیندیش مردمی که جایی برای خواب ندارند
مسلم عباسپور
با خودت بگو: ای کاش شمعی در دل تاریکی بودم
ادریس
پشت این خشکسالی  خشکسالی است
Pooria Mardani

حجم

۳۲٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۸۱ صفحه

حجم

۳۲٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۸۱ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۹صفحه بعد