بریدههایی از کتاب ده روز با داعش
۴٫۴
(۲۰۱)
همیشه موقعیتهایی هست که در آنها وسایل رفاهی چندان اهمیتی ندارند.
MhmD
به هرحال، جولانی میخواست شعبهای بزرگ از یک مرکز باشد و نه شعبهای از یک شعبه.
unze
سلاحهایی که باعث شدند از دل یک رشته تظاهرات مسالمتآمیز، یک جنگ داخلی بیرحم و افسارگسیخته سربرآورد، با موافقت صمیمانهی آمریکا، در کانتینرها و محمولههای عظیم با کشتی یا هواپیما روانهی ترکیه شده بودند. از آنجا هم آنها را به سوریه صادر میکردند و تحویل شورشیان میدادند. مسیرهای کوچکتر قاچاق اسلحه از لبنان و بعدها از عراق شکل گرفت.
unze
به ازای هر کودکی که در بمبارانهای غرب کشته میشود، دستکم ده تروریست سربرمیآورد.
sepehr
بنا به گفتهی وزیر امور خارجهی اسبق آمریکا، هنری کسینجر، نفت در حال حاضر بسیار با ارزشتر از آن است که آن را به عربها واگذاریم.
رفتنی
انگار در الشدادی فروش موتور رونق دارد. خیابانها پر است از موتورسواران. اینجا واقعاً زندگی جریان دارد.
arash
جنگ، ترورِ ثروتمندان و ترور، جنگِ فقراست. تا امروز کسی نتوانسته تفاوت کیفی بین این دو را نشان بدهد.
arash
زورگویی و قساوت غرب، تمام حد و مرزها را درنوردیده است و حتی فراتر از آن چیزی است که در حال حاضر تروریسم بیرحم داعشی به نمایش میگذارد.
arash
مسلمانان جوان در آلمان و عراق میبینند که هر روز و هر سال چگونه در افغانستان، پاکستان، عراق، یمن، سومالی یا فلسطین، سلاحهای غرب، همپیمانان غرب و سربازان غربی، زنان، کودکان و مردان مسلمان را بهسختی زخمی میکنند یا میکشند تا اینکه بعضی از آنها یک زمانی و در یک جایی واکنش نشان میدهند. هیچکس تروریست به دنیا نمیآید.
تقاص پسدهندگان و بلاگردانهای اصلی این تروریسم که ظاهراً هدفش رهایی خاورمیانه است، غیرنظامیان نگونبختی هستند که در آن مناطق زندگی میکنند؛ مسلمانان و مسیحیان، هر دو به یک اندازه.
H
تروریستها حملههایشان را پاسخی به حق به سیاست خشن استثمارگرانهی آمریکا میدانند که به کشورهایشان بهعنوان پمپ بنزین آمریکاییها مینگرد و برای رسیدن به این هدف از خشنترین روشها استفاده میکند.
H
این مسلمانان نبودند که «جنگ مقدس» را به راه انداختند و در جنگهای صلیبی بیش از چهار میلیون مسلمان و یهودی را قتل عام کردند. این مسیحیان بودند که در اورشلیم تا قوزک پا فرو رفته در خون، از معابر گذشتند تا عاقبت گریان اما خوش اقبال به آرامگاه نجاتدهندهشان قدم گذاشتند. این مسلمانان نبودند که به نام تشکیل مستعمره در آفریقا و آسیا ۵۰ میلیون انسان را قتل عام کردند. این مسلمانان نبودند که در جنگهای جهانی اول و دوم، کموبیش ۷۰ میلیون کشته بهجا گذاشتند و این مسلمانان نبودند که ده میلیون اسلاو و شش میلیون یهودی، هموطن، همسایه و دوست را ناجوانمردانه و مفتضحانه به قتل رساندند، بلکه ما آلمانیها بودیم. سیاستمداران به اصطلاح مسیحی ما، کی به مسیحیت، این دین بینظیر عشق و رحمت، احترام گذاشتهاند؟ کی و کجا ما با برادران دینیمان اعم از یهودی و مسلمان با احترام و عشق رفتار کردهایم؟
H
ویکتورهوگو، یک فرانسوی دیگر درباره سربازانی مینویسد که بچهها را به طرف هم پرتاب میکردند و با نوک سرنیزههایشان آنها را در هوا میگرفتند. در ازای هرگوش در نمک خوابانده، ۱۰۰ سو (معادل پانصد سنت امروزی) ، به عامل آن میدادند.
واضح است که سرهای بریده، سود بیشتری داشتند. تا پایان جنگ الجزایر در سال ۱۹۶۲، گردن زدن نیروهای آزادیبخش الجزایر کاری هرروزه و بسیار معمولی بود. سرانجام سرهای بریده را در ملأعام به نمایش درمیآوردند؛ همانند آنچه اکنون در دولت اسلامی اتفاق میافتد.
H
تلویزیونها دارند ویدیوهای تبلیغاتی مربوط به فعالیتهای خیریهی داعش را نشان میدهند: در آن فیلمها، پیکارجویان داعش در حال تقسیم اسباببازی و وسایل مدرسه بین دخترها و تقسیم غذا بین فقرا هستند. این نوع از ویدیوهای داعش را تا حالا ندیده بودیم. فکر نمیکردیم چنین کارهایی هم بکنند، اما گویا در اینجا خیال ندارند در دل مردم ترس و وحشت ایجاد کنند.
Alireza
اشغالگران آمریکایی، با دست و دلبازی تمام، کموبیش هر حملهای را که در هر جای عراق انجام میگرفت به حساب زرقاوی مینوشتند
H
آنها همهچیز را پشت سر گذاشتهاند، از همهچیز چشم پوشیدهاند. بعضاً شاهد اتفاقات وحشتناکی بودهاند. چه کسی میداند آنها کِی و آیا هرگز به خانه برخواهند گشت؟ بیشترشان از موصل که هم اکنون در تصرف داعش است گریختهاند. تا وقتی تغییری در وضعیت رخ ندهد، کماکان اینجا خواهند ماند.
Alireza
ژان کوکتو نویسندهی فرانسوی میگوید: «پاکی یک انقلاب، حداکثر تا دو هفته دوام دارد.»
reza
زندگی، بسیار کوتاهتر از آن است که انسان بخواهد برای همیشه از حقیقت طفره برود و آن را کتمان کند.
Sobhan Naghizadeh
خشم فروخورده در چرخشی دایرهوار تغییر ماهیت میدهد، وارونه میشود و در میان خودِ زیردستان و تحت فشار قرارگرفتگان، به شکل خودْ ویرانگرانهای بروز پیدا میکند؛ بهطوری که آنان برای خلاصی خود از دست آن، به کشتار بیرحمانهی یکدیگر دست میزنند. قبیلهها با یکدیگر میجنگند، چون نمیتوانند به دشمن اصلی حمله کنند
ریحانه عابدینی
آیا به قدر کافی در این مسئله تأمل کردهایم که در درون کسی که کمربند انفجاری به خودش میبندد و به هوا میرود، پیش از این اقدام چه اتفاقی افتاده است؟
Samaneh J
ویکتورهوگو، یک فرانسوی دیگر درباره سربازانی مینویسد که بچهها را به طرف هم پرتاب میکردند و با نوک سرنیزههایشان آنها را در هوا میگرفتند. در ازای هرگوش در نمک خوابانده، ۱۰۰ سو (معادل پانصد سنت امروزی) ، به عامل آن میدادند.
واضح است که سرهای بریده، سود بیشتری داشتند. تا پایان جنگ الجزایر در سال ۱۹۶۲، گردن زدن نیروهای آزادیبخش الجزایر کاری هرروزه و بسیار معمولی بود. سرانجام سرهای بریده را در ملأعام به نمایش درمیآوردند؛ همانند آنچه اکنون در دولت اسلامی اتفاق میافتد.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۳۰%
تومان