بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول) | صفحه ۵۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

امتیاز:
۴.۰از ۳۷۹ رأی
۴٫۰
(۳۷۹)
چرا با نگاه آرام و ملایمت چنین خاموش و نافذ براندازم می‌کنی؟ من محبت تو را نمی‌خواهم، آن را با خودت ببر، چون خودم دوستت ندارم. چه چیزی دارم که از تو پنهان کنم، هرچه برای گفتن داشته باشم، خودت پیشاپیش آن را می‌دانی. این را در چشم‌هایت می‌خوانم.
zohreh
آیا می‌توان باور کرد که ما، با چنین فروتنانه پذیرفتن ضعف بشری، با سبک‌کردن بارش به‌وسیلهٔ عشق و با اجازه‌دادن به ذات ناتوانش که حتی با اجازهٔ ما مرتکب گناه شود، بشریت را دوست نداشته‌ایم؟
zohreh
اصل، تصمیمِ آزادانهٔ قلب‌شان نیست، عشق نه؛ بلکه همان راز است که باید به‌رغم مخالفت وجدان‌مان، کورکورانه از آن پیروی کنیم.
zohreh
آیا تو فقط برای برگزیدگان فرستاده شده‌ای؟ در این صورت ما با رازی سر و کار داریم که قادر به درک آن نیستیم؛ ولی اگر رازی در میان باشد، ما هم این حق را به خودمان می‌دهیم، بااستفاده از راز به مردم بگوییم که اصل، تصمیمِ آزادانهٔ قلب‌شان نیست، عشق نه؛ بلکه همان راز است که باید به‌رغم مخالفت وجدان‌مان، کورکورانه از آن پیروی کنیم. این همان کاری است که ما کرده‌ایم. کارت را اصلاح کرده و براساس «معجزه»، «راز» و «اقتدار» پایه‌گذاری کرده‌ایم. درنتیجه انسان‌ها از این‌که یک‌بار دیگر همچون گله‌های گوسفند هدایت می‌شوند و در نهایت، بار این هدیهٔ ترس‌آوری که مایهٔ رنج و شوربختی‌شان بوده از روی قلب‌شان برداشته شده، از شادی در پوست نمی‌گنجند.
zohreh
طبعاً وقتی روحی ضعیف تحمل این آزمایش و شکنجه را نکند گناهکار است؛ ولی آیا تو فقط برای برگزیدگان فرستاده شده‌ای
zohreh
آیا مردمان سست‌عنصری که نتوانستند آن‌چه را انسان‌های متعالی تحمل کردند، به‌دوش بکشند، گناهکارند؟
zohreh
نگرانی، سرگشتگی و شوربختی آن چیزی است که پس از آن‌همه رنجی که تو به‌خاطر آزادی‌شان تحمل کردی نصیب‌شان شده است!
zohreh
ذات انسان کفر را برنمی‌تابد و در پایان کار، همواره از خودش انتقام می‌گیرد.
zohreh
پرستشگاه‌ها را ویران و زمین را غرق در خون خواهند کرد؛ ولی این کودکان سبکسر سرانجام پی خواهند برد که هرقدر هم یاغی باشند، یاغیان سست‌عنصری هستند، ناتوان برای به‌دوش‌کشیدن بار طغیان‌شان، بنابراین با چهره‌های غرق در اشک‌های ابلهانه تصدیق خواهند کرد کسی که آنان را به طغیان واداشته به‌طور حتم می‌خواسته مسخره‌شان کند.
zohreh
انسان ضعیف و بدنهاد است.
zohreh
آن‌کس که او را بیش‌تر از خودش دوست داشته است! اگر ارزش کم‌تری برایش قایل می‌شدی، توقع کم‌تری از او می‌داشتی و این موضوع خیلی به عشق نزدیک‌تر بود، چون بارش را سبک‌تر می‌کرد.
zohreh
سوگند می‌خورم که بشر ضعیف‌تر و بدنهادتر از آن‌چه فکر می‌کردی آفریده شده است!
zohreh
انسان هرچند هم یاغی آفریده شده باشد، باز ذاتاً برده است.
zohreh
تو با شور و حدت طالب عشق آزادانه بودی، نه خلسه‌های خاضعانهٔ برده‌ای دربرابر قدرتی که یک‌بار برای همیشه او را ترسانده است؛ ولی در این مورد هم تصوری بیش از اندازه متعالی از بشر داشتی.
zohreh
وقتی که تو را بر فراز صلیب هو و مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «از صلیب پایین‌آ، آنگاه ما به تو ایمان می‌آوریم.» پایین نیامدی، باز به این دلیل پایین نیامدی که نخواستی بشر را با معجزه به بردگی بکشانی و تو تشنهٔ ایمان آزاد بودی، نه ایمان ریشه‌گرفته از معجزه.
zohreh
این را نمی‌دانستی که بشر به‌محض این‌که معجزه را انکار کرد، خدا را هم انکار خواهد کرد، چون بشر بیش‌تر درپی معجزه‌هاست تا خدا و از آن‌جا که انسان نمی‌تواند از معجزه چشم بپوشد
zohreh
تو امیدوار بودی بشر با سرمشق‌گرفتن از تو، بی‌آن‌که نیازی به معجزه داشته باشد، با خدا بماند؛ ولی این را نمی‌دانستی که بشر به‌محض این‌که معجزه را انکار کرد، خدا را هم انکار خواهد کرد، چون بشر بیش‌تر درپی معجزه‌هاست تا خدا و از آن‌جا که انسان نمی‌تواند از معجزه چشم بپوشد، خودش معجزه‌های جدید اختراع می‌کند، معجزه‌هایی این‌بار ساخته و پرداختهٔ خودش و دربرابر معجزهٔ شارلاتان‌ها، جادوگران مکار، حتی اگر صدبار یاغی‌تر، مرتدتر و خدا ناشناس‌تر باشد، سر تعظیم فرود خواهد آورد.
zohreh
آیا سرشت انسان چنین آفریده شده که بتواند معجزه را انکار کند و در چنین لحظه‌های رعب‌آوری از زندگی، در لحظهٔ وحشتناک‌ترین مسایل روحی اساسی، فقط به تصمیم آزادانهٔ دلش تکیه کند؟
zohreh
با فرا نگذاشتن یک قدم؛ یعنی حرکتی برای پرت‌کردن خودت به پایین، بی‌درنگ خدا را وسوسه کردی و ایمانت را نسبت به او ازدست دادی، تو خودت را روی زمین که نجات داده بودی پرت نکردی و روح روشن‌بین که وسوسه‌ات می‌کرد از این کار تو خوشحال شد. ولی من برایت تکرار می‌کنم، آیا کسانی مانند تو زیادند؟ آیا برای یک‌لحظه هم که شده، توانستی فرض کنی که چنین وسوسه‌ای در توان نیروهای بشری باشد؟ آیا سرشت انسان چنین آفریده شده که بتواند معجزه را انکار کند و در چنین لحظه‌های رعب‌آوری از زندگی، در لحظهٔ وحشتناک‌ترین مسایل روحی اساسی، فقط به تصمیم آزادانهٔ دلش تکیه کند؟
zohreh
آیا قبیلهٔ ضعیف یاغی، یعنی آدم‌ها، خدایانند؟
zohreh

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰
۵۰%
تومان