بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قهرمانان تاریخ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قهرمانان تاریخ

بریده‌هایی از کتاب قهرمانان تاریخ

نویسنده:ویل دورانت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۸ رأی
۳٫۵
(۲۸)
عوام فرصت کمتری داشتند که به کتاب‌های بزرگ اختصاص بدهند و آن‌ها را بیشتر به چشم انجام وظیفه‌ای ناخوشایند می‌دیدند تا لذتی بی‌شتاب.
پویا پانا
اگر بیش از زمان مفید بودنم زنده بمانم بیشتر شرمنده خواهم بود.
A L I
ایتالیا آن‌قدر عاشق زیبایی عینی و ملموس بود که آن را فدای حقایق غیرقابل دسترس نمی‌کرد
Jafar
زندگی در مصر باستان برای فراعنه بسیار لذتبخش بود. این را می‌توان از تصاویر و سنگ‌نبشته‌ها فهمید و در کتیبه‌ها، ثروت، شکوه و قدرت آن‌ها را خواند. روحانیون با آن‌ها همکاری و آنان را خدایان معرفی می‌کردند، و با این کار موجب اطاعت بی‌چون‌وچرای مردم از فراعنه شده، سهمی از ثروت چشمگیر پادشاه به چنگ می‌آوردند.
احسان رضاپور
ای جهان، آنچه با من در تعادل است، تو را به تعادل می‌رساند. هرچه تو برای من بخواهی، برایم زود یا دیر نیست. او به ناگهان پذیرفت که در دنیا انسان‌های بد وجود دارد. نحوهٔ برخورد با آنان این است که بپذیریم آن‌ها نیز انسان‌اند؛ که به دلیل شرایط، قربانیان بیچارهٔ اشتباهات خویش‌اند. «اگر کسی با تو بدی کرد، آن بدی به او برمی‌گردد... او را ببخش.» آیا این فلسفه‌ای غیرعملی به نظر می‌رسد: در مقابل، هیچ‌چیز به اندازهٔ خلق خوش شکست‌ناپذیر نیست، اگر خالصانه باشد. یک مردِ به‌راستی خوب در مقابل بدبختی ایمن است زیرا هر بدی که برایش اتفاق بیفتد، روح او را تغییر نمی‌ده
کاربر ۳۴۰۰۳۹۴
بعضی از پسران سناتورها لباس روسپیان را می‌پوشیدند، خود را با زیورآلات می‌آراستند، عطر می‌زدند و احساسات همجنس‌خواهانهٔ یونانی‌ها را تداعی می‌کردند.
Bardia
هرازگاهی بردگان سر به شورش برمی‌داشتند که مهم‌ترین آن‌ها در زمان اولین جنگ داخلی (۱۳۹ و سال‌های ۷۳ تا ۷۱ ق.م.) به رهبری اسپارتاکوس بود. زمانی که این شورش بزرگ شکست خورد، شش هزار اسیر از روم تا کاپوا به دار آویخته شدند. اجساد پوسیده ماه‌ها در جای خود باقی ماند تا اربابان نفس راحتی بکشند و بردگان عبرت بگیرند.
Bardia
لوکرتیوس دربارهٔ رشد تمدن، خلاصه‌ای از مردم‌شناسی کهن ارائه می‌دهد. سازماندهی اجتماعی به انسان قدرت فایق آمدن بر حیواناتی بسیار قوی‌تر از خودش را داد. انسان کشف کرد که چگونه با استفاده از اصطکاک شاخ و برگ گیاهان آتش به‌وجود بیاورد، زبان را از حرکات بدن و آواز را از پرندگان آموخت، حیوانات را برای استفادهٔ خود اهلی کرد و خویش را با استفاده از قانون و ازدواج اهلی نمود، و با مشاهدهٔ آسمان، زمان را اندازه‌گیری کرد و جهت‌یابی را آموخت.
Bardia
ای انسان‌های تیره‌بخت که خدایان را با چنین اعمال و چنین قهر تلخی متهم می‌کنید!... تقوا نه در دیدن هرازگاه سرهای تراشیده‌شده از سنگ... و نه با افتادن بر خاک... در معابد... و نه در محراب‌های آغشته به خون جانوران... بلکه در توانایی نگریستن به تمام دنیا با ذهنی آرام به دست می‌آید... ترس و تیرگی‌های ضمیر با نور خورشید زایل نمی‌گردد... بلکه با فهم قوانین طبیعت از بین می‌رود.
Bardia
او داستان مردی را می‌گوید که با آموختن هنر آتش‌افروزی و تمدن به انسان، خدایان را به چالش می‌کشد؛ سپس زئوس او را محکوم می‌کند که به سنگی زنجیر شود و قلبش هر روز خوراک لاشخور شود، و باز جگرش از نو ساخته شود و باز خورده شود و... در نتیجه‌گیری مبهم سه‌گانه‌ای آخیلس نشان می‌دهد که پرومته با زئوس به صلح می‌رسد، اما تمِ شوریدن انسان علیه خدایان ظالم در طول بیست و دو قرن باقی می‌ماند و خود را در بیان طوفانی شلی در آزادی پرومته نشان می‌دهد.
Bardia
شدند. نظام آموزشی ما به‌واسطهٔ جنگ‌های طبقاتی و نژادی، با «تقاضاهای غیرقابل مذاکرهٔ اقلیت‌های مسلح، با نافرمانی مالیات‌دهندگانی که از پرداخت مالیات عاجز بودند و نیز با فروریختن پل میان پیر و جوان، و آزمون و تجربه، از ادامهٔ راه دلسرد شد.
Hadis_Goudarzi
عطش سیری‌ناپذیر یونانیان برای ثروت، تنها با عشق بی‌حدشان به زیبایی مهار می‌شد. یکی از شخصیت‌های ضیافت اثر گزنفون می‌گوید: «به تمام خدایان سوگند می‌خورم که قدرتی همسنگ پادشاه ایران را به زیبایی ترجیح نمی‌دهم.»
Bardia
بیشتر یونانیان با حیوانات مهربان و با انسان‌ها سنگدل بودند. معمولاً برده‌ها را شکنجه می‌کردند تا از آن‌ها اطلاعات بگیرند و پس از قلع‌وقمع شهری پر از مردمان غیرنظامی با آسودگی به خواب می‌رفتند، با این‌حال ستمدیدگان و تعقیب‌شدگان، آتن را مأمنی دلسوز می‌یافتند. به‌نوعی، جنگ، در هلاس یک وضعیت طبیعی به شمار می‌رفت. یونانی در جنگ‌هایی بی‌شمار به جنگ یونانی می‌رفت و یک قرن پس از نبرد ماراتن، باشکوه‌ترین تمدن دنیای باستان خود را درگیر جنگی بیست و هفت ساله کرد که تقریباً به یک خودکشی ملی شباهت داشت.
Bardia
جامعهٔ یونان تک‌جنسیتی بود و عاری از شکوه؛ شکوه، هیجان و انگیزه‌ای که روح و جذابیت زن به ایتالیای رنسانس و فرانسهٔ عصر روشنگری بخشید. درنتیجه، آتنی‌ها معمولاً از صفات ملایم‌تر شخصیتی بی‌بهره بودند؛ به‌جز شش سال ابتدایی زندگی، باقی حیات آن‌ها با دیگر مردان می‌گذشت. و شخصیت بالغانه‌شان در بازار به‌وسیلهٔ رقابت در تجارت، مشکلات سیاسی، فلسفی و جنگ، با واکنش‌های تند ذهن‌های منطقی و به دور از اخلاقیات مذهبی شکل می‌گرفت.
Bardia
در آتن (مانند ایالات متحده تا سال ۱۸۶۳) بازارهایی وجود داشت که در آن بردگان برهنه وارسی و به فروش رسانده می‌شدند. حتی فقیرترین شهروندان نیز بردگانی داشتند، آیسخینس برای نشان دادن فقر خانواده‌اش گلایه می‌کرد که خانواده‌اش تنها هفت برده دارند! تمام معدنچیان، حتی سرپرست‌ها و مهندسان، برده بودند و همهٔ معادن و معدنچیان آتیکا متعلق به دولت بودند.
Bardia
جنبه‌هایی در عصر طلایی وجود دارد که ممکن است ما را به هم بریزد یا برنجاند، اما برای پرهیز از ایده‌آل‌سازی احساسی این دوران، باید به این جنبه‌های چشم‌انداز بشری و کاملاً بشری اشاره‌ای گذرا داشته باشیم. اول، از ۳۱۵۰۰۰ ساکن شبه‌جزیرهٔ کوچکی که آتیکا نام داشت، تنها ۴۳۰۰۰ نفر از حقوق شهروندی برخوردار بودند و ۱۱۵۰۰۰ نفر برده حساب می‌شدند.
Bardia
درحالی‌که در دیگر شهرهای یونان، منازعات میان‌گروهی، بیشتر انرژی شهروندان را می‌گرفت و ادبیات را پژمرده کرده بود، در آتن به یمن ثروت روزافزون و آزادی برآمده از دموکراسی و همراهی این رهبر روشنفکر، عصر طلایی یونان در حال زایش بود.
Bardia
هنگامی که پریکلس، آسپاسیا، آناکساگوراس و سقراط همگی به تماشای نمایشی از اوریپید در جشنوارهٔ تئاتر دیونوسیوس می‌نشستند، آتن می‌توانست به معنای واقعی کلمه، اتحاد زندگی یونانی، حکومت، هنر، دانش، فلسفه، ادبیات، مذهب و اخلاقیات را ببیند که در یک مسیر همچون برگه‌های کتاب در کنار هم می‌زیند اما بر پارچهٔ چندرنگ تاریخ یک ملت بافته شده‌اند.
Bardia
سولون با دارایی اندکی که داشت، خود را تسلی داد: «ثروت اغنیا بهتر از دارایی‌های من که شکم، شُش و پاهایی هستند که برایم شادی، و نه درد، می‌آورند نیستند؛ فوایدِ داشتن نوکر و کلفت با هارمونی تغییر فصول زندگانی قابل‌قیاس نیست.»
Bardia
هراکلیتوس، سیصد سال پیش از افلاطون، به زبان رمز و راز، فلسفه‌ای از تکامل را مطرح کرد که می‌تواند الهامبخش هگل، داروین، اسپنسر و نیچه بوده باشد. دو نظریه، او را مجذوب خود کرد: تغییر همیشگی و تنها لوگوس فناناپذیر و ابدی است. هیچ، هست و همه‌چیز می‌شود؛ همه‌چیز در تلاش است تا به آنچه هست، تبدیل شود و آن چیزی می‌شود که خواهد بود: «همه‌چیز سیال است و نمی‌توان از یک رودخانه دوبار عبور کرد و آب همانی باشد که بار اول بوده است.» جهان، یک «شدن» عظیم، خستگی‌ناپذیر و دائمی است.
Bardia

حجم

۵۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

حجم

۵۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

قیمت:
۲۱۰,۰۰۰
۱۰۵,۰۰۰
۵۰%
تومان