بریدههایی از کتاب عقاید یک دلقک
۳٫۵
(۱۵۷)
اگر عصر ما شایستهٔ یک لقب و نام باشد آن نام باید " عصر فحشا" باشد.
عبدالله قهری
شکلهای عجیبوغریب و ناشناختهای از فحشا وجود دارد که در قیاس با آنها، فحشای واقعی، حرفهای شرافتمندانه و درست به حساب میآید: چون در آنجا حداقل در مقابل پول چیزی هم عرضه میگردد.
پویا پانا
یک واژهٔ بسیار زیبا وجود دارد: هیچ. به هیچ فکر کن.
پویا پانا
خیلی از انسانهای زنده در واقع مُردهاند و آنها که جان باختهاند زندگی میکنند.
fatemeh77
هیچکس در این دنیا، چون در بطن موقعیت خاص انسانی دیگر قرار ندارد، نمیتواند احساس صحیح و درستی در مورد بدی یا خوبی مسئلهای داشته باشد، حالا خواه این مسئله به خوشبختی و بدبختی، به درد عشق و یا " افت هنری" ربط داشته باشد.
bahar
هی! اینجا خانهٔ خودت نیست." اتهامی سهگانه، چون نخست فرض بر این گذاشته میشود که انسان در خانهٔ خودش رفتارش مثل خوک است، دوم اینکه آدم فقط زمانی احساس خوشایند و خوبی دارد که رفتارش درست مثل یک خوک باشد، سوم اینکه آدم به هیچ قیمتی وقتی کودک است نباید خودش را خوش و شاد احساس کند.
Hamid_R_khani
با خودم فکر کردم که خانه شاید بیش از یک وسیلهٔ خودفریبی است. من در جایی بند نشدهام و هرگز هم نخواهم شد
Hrays
هیچکس در این دنیا، چون در بطن موقعیت خاص انسانی دیگر قرار ندارد، نمیتواند احساس صحیح و درستی در مورد بدی یا خوبی مسئلهای داشته باشد، حالا خواه این مسئله به خوشبختی و بدبختی، به درد عشق و یا " افت هنری" ربط داشته باشد
Zohreh Deljoo
خودم را از نزدیک نگاه میکردم تا قبل از اینکه خودم برای خودم کاملاً بیگانه شوم، به خودم کاملاً نزدیکتر شوم.
محمدمهدی یوسفی
یک هنرمند همچون زنی است که چیزی غیر از ابراز محبت و عشق نمیداند و فریب هر مرد بیسروپای الاغی را میخورد. هنرمند و زن بهترین وسیله برای استثمارند و هر مدیری هم بین یک تا نود و نُه درصد نقش دلال محبت را بازی میکند.
پویا پانا
ماری به من گفته بود که ما هرگز، هرگز از هم جدا نخواهیم شد. " تا مرگ ما را از هم جدا سازد." من هنوز نمُرده بودم، خانم وینکن همیشه میگفت " کسی که آواز بخواند، هنور زنده است." و " به کسی که غذا مزه دهد، هنوز از دست نرفته است.
" من آواز میخواندم و گرسنه بودم.
فاطمه
این اشتباه خودِ ما بود که اساساً دربارهٔ این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم به این ترتیب به آن لحظه جاودانگی ببخشیم. میبایست خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت میبردیم، اینکه ادگار صد متر را در ۱۰.۱ ثانیه دویده بود. طبیعی است که او بعدها همیشه صد متر را در ۱۰.۹ ثانیه و یا ۱۱ ثانیه میدوید و هیچکس ادعای ما را باور نمیکرد، آنها به ما میخندیدند. حرف زدن دربارهٔ چنین لحظاتی اشتباهِ محض است و تکرار آن چیزی جز انتحار و خودکشی نیست.
Mahsa Bi
دانستن اینکه انسانها زیر فشار و تحتتأثیر نوع جهانبینیشان دست به چه کارهایی خواهند زد اصلاً کار سادهای نیست
Mahsa Bi
دلقکی که به میخوارگی بیفتد خیلی سریعتر از یک شیروانیسازِ مست سقوط خواهد کرد.
▪︎ sᴀʟᴠᴀᴅᴏʀ
خواب چیزی مثل وقت استراحت است، یک وجه اشتراک بزرگ مابین انسان و حیوانات، اما آنچه استراحت را استراحت میکند این است که انسان با آگاهی کامل آن را تجربه کند. حتی پزشکان و اخیراً کشیشها نیز وقت استراحت دارند.
parastoo
من مشاهده میکنم، مشاهداتم را با هم جمع میکنم، آنها را به توان میرسانم و ریشه میگیرم، اما با یک فاکتور بهغیر از فاکتوری که به وسیلهٔ آن به توان رساندم.
parastoo
گفتم بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. ولی ماری منظور مرا متوجه نشد و من هم از توضیح کنایه نفرت دارم. مردم یا متوجه منظور من میشوند یا نمیشوند. من که مفَسر نیستم.
parastoo
هیچکس در این دنیا، چون در بطن موقعیت خاص انسانی دیگر قرار ندارد، نمیتواند احساس صحیح و درستی در مورد بدی یا خوبی مسئلهای داشته باشد، حالا خواه این مسئله به خوشبختی و بدبختی، به درد عشق و یا " افت هنری" ربط داشته باشد.
parastoo
مردی که اوایل با ماهی پانصد مارک دستمزدش میتوانست زندگیاش را بهخوبی اداره کند، سپس درآمدش به هزار مارک افزایش پیدا کرد و احساس کرد مشکلاتش بیشتر شده و وقتی که حقوقش به دو هزار مارک رسید، دچار دردسرهای شدیدتر شد و سرانجام وقتی دستمزدش به سقف سه هزار مارک رسید، متوجه شد که همهچیز دوباره مرتب شده است. او تجارب خودش را در یک جمله اینطور خردمندانه جمعبندی کرد. " با پانصد مارک در ماه میتوان کاملاً خوب زندگی کرد؛ اما دستمزد بین پانصد تا سه هزار مارک یعنی بدبختی محض."
parastoo
شما باید از آن سگهای بیخیالی تعجب کنید که به زنانشان به چشم مایملک قانونی خودشان نگاه میکنند.
نسیم رحیمی
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان