بریدههایی از کتاب عقاید یک دلقک
۳٫۵
(۱۵۷)
گمان نمیکنم هیچ انسانی در دنیا قادر باشد یک دلقک را درک کند، حتی یک دلقک هم نمیتواند دلقک دیگری را خوب بشناسد، چون در این رابطه پای رشک یا غرضورزی در میان است.
Hamid_R_khani
" فکر میکنم مرحلهای وجود دارد که انسانها میتوانند، حتی اگر به دلایل عقیدتی باشد، دستکم با هم رفتاری انسانی داشته باشند."
Hamid_R_khani
جملهٔ موردعلاقهٔ مادرم این بود: " هر کدام از ما مسائل را از دیدگاه خودش به شکلی متفاوت میبیند."
Hamid_R_khani
وقتی تصور میکنم که هنوز چیزی به نام " وظیفهٔ زناشویی" وجود دارد دچار دلواپسی میشوم. و اگر این کار را دولت و کلیسا طبق قرارداد به عنوان یک وظیفه برای زن تعیین کرده باشد، آن وقت باید روابط زناشویی را هم چیزی شبیه به جنایت اخلاقی دانست. محبت و صمیمیت را نمیتوان به کسی تکلیف کرد.
Vahid&Maryam
فقیر بودن چیز وحشتناکی است
soroosh7561
" از تو خواهش میکنیم به ما قدرتی بدهی که برابری و مساوات را، چه برای گذشتگان و چه برای آیندگان، به دور از تبعیض به اجرا درآوریم."
soroosh7561
به ماری فکر کردم؛ به صدایش، به سینههایش، به دستهایش، به موهایش، به حرکاتش و تمام کارهایی که با هم کرده بودیم.
soroosh7561
برای دلقکی که به پنجاهسالگی نزدیک میشود، تنها دو امکان وجود دارد: نکبت یا مکنت.
soroosh7561
من دلقکم. عنوان رسمی این شغل کمدین است
soroosh7561
مرحلهای وجود دارد که انسانها میتوانند، حتی اگر به دلایل عقیدتی باشد، دستکم با هم رفتاری انسانی داشته باشند.
عبدالله قهری
من فکر میکنم، برعکسِ اعتقاد مسیحیها و کاتولیکها، خیلی از انسانهای زنده در واقع مُردهاند و آنها که جان باختهاند زندگی میکنند.
terozhan
دلم به حال زنان بدکارهای که او پیش آنها میرفت میسوخت، این دلسوزیِ من مثل احساس همدردیام با زنانی بود که طبق قرارداد مجبور بودند وظایف زناشوییشان با یکی از این حیوانصفتها را ادا کنند. به دخترانی بیشمار، جوان و زیبا فکر میکردم که سرنوشتشان اینطور رقم خورده بود که مجبور بودند یا در مقابل پول با افرادی چون کالیک و یا بدون پول با شوهری همبستر شوند و " آن کار" را، بدون اینکه هیچ تمایلی به آن داشته باشند، انجام دهند.
Kourosh Moradian
شما سالهاست که در امور شخصی من دخالت میکنید، ولی وقتی من موضوع کماهمیتی را مطرح میسازم و شما را با حقیقت مواجه میکنم برایتان ناخوشایند جلوه میکند و از کوره درمیروید.
زهرا
وقتی که ماری دوباره از من پرسید آیا به نظر من او زیباست و اینکه آیا او را دوست دارم، گفتم مسلم است، اما او گفت که خیلی میل دارد این چیز مسلم را از زبان من بشنود.
Mr Parsa
دلقکی که به میخوارگی بیفتد خیلی سریعتر از یک شیروانیسازِ مست سقوط خواهد کرد.
mhdse
برای آلمانیها همهٔ پسربچهها بیتربیتاند،
پویا پانا
میدانی تو چه کم داری؟ تو فاقد آن خصلتی هستی که آدم را تبدیل به مرد میکند، و آن تحمل کردن و کنار آمدن با شرایط است." گفتم " این مسئله را امروز یکبار دیگر هم شنیدم."
گفت " پس برای بار سوم هم بشنو، بساز و بپذیر."
پویا پانا
یک هنرمند بیوجدان هزاربار بیشتر از یک مدیر باوجدان، انصاف و وجدان دارد و آنها سلاحی در اختیار دارند که هیچکس قادر به مقابله با آن نیست
پویا پانا
برایم همیشه غیرقابلدرک بوده است که چرا هر کس که میل دارد خودش را باهوش جلوه دهد
پویا پانا
فقیر بودن چیز وحشتناکی است، اما فقط به قدر بخورونمیر داشتن هم رنجآور است، و این همان وضعیتی است که اکثر انسانها دچار آن هستند.
پویا پانا
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۳۰۱ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان