بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی | صفحه ۸ | طاقچه
کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی اثر گروس عبدالملکیان

بریده‌هایی از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۱ رأی
۴٫۳
(۱۸۱)
چرا هر چه خاک را می‌کَنم به ریشه‌هایم نمی‌رسم؟
Reza
غریبگی نکن نکن غریبگی پسرم! این‌جا خاورمیانه است و هر کجای خاک را بکَنی دوستی، عزیزی، برادری بیرون می‌زند
dmmzn58
دوستم از دمشق زنگ زده بود، می‌گفت: امروز عصر ماهواره داشت دائم‌الخمرهای لندن را نشان می‌داد که خوابگاه‌شان کوچک بود آن‌ها جایی برای زندگی نداشتند ما جایی برای مرگ
مهران کاسب‌وطن
در سرزمین من زیبایی و زشتی یکی‌ست و هر دو به یک اندازه به درد نمی‌خورند شعری به قلبم چسبیده است که برای نوشتنش باید قلبم را دربیاورم
آترین🍃
آدم‌ها می‌روند می‌روند می‌روند اما دور نمی‌شوند ما با کدام امید به ساعت‌های‌مان نگاه می‌کنیم وقتی زمان برای مرگ کار می‌کند
مریم!
پلنگی زخمی‌ام که بازگشته‌ام تا در آغوشت منقرض شوم
زن
شب است و آن‌که تاریکی را با هزار میخ به آسمان کوبیده انتقام چه چیز را از ما می‌گیرد؟
نسا
به آخرین دانه‌های برف نگاه می‌کنم به آخرین سطرهایی که بر من می‌بارند آه، زمستان کاغذها! شعری که در من است شما را آب خواهد کرد؟
semicolon
می‌نویسم زخم و آن را با زخمی دورتر می‌بندم چرا که دیده‌ام وقتی آسمان را شکنجه می‌کنند آبی‌تر می‌شود وقتی دریا را شکنجه می‌کنند عمیق‌تر
Mohammad Ali Zareian
کسی می‌گوید «این حرف‌ها را تمام کن کاری می‌کنیم که در خونت شنا کنی» من در خونم شنا می‌کنم! و از ساحلی دیگر بیرون می‌زنم
abolfazlzareikm
این‌جا خاورمیانه است و هر کجای خاک را بکَنی دوستی، عزیزی، برادری بیرون می‌زند
S E T A C
در سرزمین من آوازها به کجا کوچ می‌کنند؟ رقص‌ها کجا پنهان می‌شوند؟ شعرها کجا می‌میرند؟
S E T A C
من امید را پذیرفته‌ام و این درست به آن معناست که ناامیدی را پذیرفته‌ام
Sophie
خدا نزدیک‌تر شده آن‌قدر که وقتی درخت را می‌تکانم ابرها بر زمین می‌ریزند
|ݐ.الف
در سرزمین من آوازها به کجا کوچ می‌کنند؟ رقص‌ها کجا پنهان می‌شوند؟ شعرها کجا می‌میرند؟
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
و بمب در مدرسه افتاد می‌خواستیم کمک بگیریم می‌خواستیم نام کودکان‌مان را صدا کنیم اما الفبا آتش گرفته بود
گاز رادون:))به سبب سنگینی افکار
چرا، چه‌طور، چگونه سفر کنم؟ تو مُرده‌ای و فاصله‌ات از تمام شهرها یکی‌ست ماهی‌ها به سطح آب آمده‌اند عید به سطح آب آمده است عمق به سطح آب آمده است و تنهایی‌ام در آب حل نمی‌شود
ahmad
از زنان چیزی جز مرد نمانده است
Raana
به کاغذی مچاله نگاه می‌کنم که آرام در باد می‌چرخد آیا زمین را هم کسی نوشته است وُ دور انداخته؟ می‌نویسم زخم و آن را با زخمی دورتر می‌بندم چرا که دیده‌ام وقتی آسمان را شکنجه می‌کنند آبی‌تر می‌شود وقتی دریا را شکنجه می‌کنند عمیق‌تر
صدیقه
جنگ تمام شده بود و حالا صلح داشت آدم می‌کُشت
Nazanin

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان