بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی | صفحه ۱۴ | طاقچه
کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی اثر گروس عبدالملکیان

بریده‌هایی از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۱ رأی
۴٫۳
(۱۸۱)
یکی دیگر هم بود که یک شب خود را پنهان کرده بود پشتِ خاک‌ریز و حالا هر چه می‌گشت نمی‌توانست پیدایش کند.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
یکی بود خیلی‌ها نبودند یکی دیگر هم بود که هم بود هم نبود یکی دیگر هم بود که یک شب خود را پنهان کرده بود پشتِ خاک‌ریز و حالا هر چه می‌گشت نمی‌توانست پیدایش کند.
لیلی
رفت بیرون که زخم‌های پاییز را ببندد لکه‌های خون را از ابرها پاک کند پوست شب را بشکافد و استخوانِ ماه را جا بیندازد
آیلین :):
سربازی دستش گلوله خورده سربازی سینه‌اش من اما گلوله از پوستم گذشته خورده است به گوشه‌ی خیالم برای همین است که در تمام شعرهام خون جاری‌ست
آیلین :):
تو مُرده‌ای و فاصله‌ات از تمام شهرها یکی‌ست ماهی‌ها به سطح آب آمده‌اند عید به سطح آب آمده است عمق به سطح آب آمده است و تنهایی‌ام در آب حل نمی‌شود
farzanepoursoleiman
اخبار، اخبار را می‌گوید که خبرها را پنهان کند
ابوالفضل
آی زندگی! این‌ها نفس کشیدن نیست نفس کشیدن نیست نفس کشیدن نیست ما از مرگ خالی وُ پُر می‌شویم
|ݐ.الف
و اعتراف می‌کنم که آب مُرده است و رودخانه دارد جنازه‌اش را به دریا می‌برد
کمیل
جنگ تمام شده بود و حالا صلح داشت آدم می‌کُشت
مسلم عباسپور
دیگر نه اصراری به زندگی دارم نه اصراری به مرگ! یعنی اگر گلوله‌ای به سمتم شلیک شود سرم را هم خم نخواهم کرد یعنی اگر برای بُریدنِ این رگ تیغ در خانه نباشد تا مغازه هم نخواهم رفت چرا که دیگر نه اصراری به زندگی دارم نه اصراری به مرگ!
🌬
از زخم بازویم اشک بیرون می‌زند از شکاف دندان‌هایم اشک بیرون می‌زند از خواب‌ها، خنده‌هایم اشک بیرون می‌زند مگر چه‌قدر عمیق گریه کرده‌ام که رودخانه‌ی کنار خانه‌ام خشک است؟
mina
هنوز تنهایی‌ات ترکت نکرده است که معنای تنهایی را بفهمی
mina
رفت دست را گذاشت روبه‌روی خدا گفت: دستی که آزادی را فهمیده است دیگر به بازوی انسان بازنمی‌گردد
🌬
در خرابه‌ها قدم می‌زنم و فکر می‌کنم اناری که بر شاخه خشکیده باید همین زمین باشد که خدا از کنارش عبور می‌کند و حتی میلی به چیدنش ندارد
🌬
نشسته‌ام با شب قمار می‌کنم و هر چه می‌برم تاریک‌تر می‌شوم
امیررضا
شادی‌های بزرگ ترکم کرده‌اند و مادرم می‌خواهد شادی‌های کوچک را هم کنار بُگذارم.
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
ما رو به آسمان دعا می‌کردیم و از آسمان بُمب می‌بارید
Travis
غریبگی نکن نکن غریبگی پسرم! این‌جا خاورمیانه است و هر کجای خاک را بکَنی دوستی، عزیزی، برادری بیرون می‌زند
مهران کاسب‌وطن
می‌نویسم زمان و می‌خوانم هر آن‌چه پیر نمی‌شود ما را پیر کرده است
مریم بانو
از زنان چیزی جز مرد نمانده است ما با مردها ازدواج می‌کنیم
El Santo

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان