بریدههایی از کتاب سهگانهی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی
۴٫۳
(۱۸۱)
شب است
و مورچهها دارند
اندوه زمین را جابهجا میکنند
هانیه
جنگ تمام شده بود
و حالا
صلح داشت آدم میکُشت
هانیه
شب است
و مورچهها دارند
اندوه زمین را جابهجا میکنند
Reza Yousefpor
زخمی بر سینهی من است
که با من حرف نمیزند
با دوستانم حرف نمیزند
با دکترم حرف نمیزند
زخمی
که منتظر مانده است شب شود
Reza Yousefpor
خیرهام
به شب
به تنهایی
و هر دو نیمهی ماه
تاریک است
Reza Yousefpor
جنگ تمام شده بود
و حالا
صلح داشت آدم میکُشت
Reza Yousefpor
نشستهام
با شب قمار میکنم
و هر چه میبرم
تاریکتر میشوم
هانیه
دوستم
از دمشق زنگ زده بود،
میگفت:
امروز عصر
ماهواره داشت دائمالخمرهای لندن را نشان میداد
که خوابگاهشان کوچک بود
آنها
جایی برای زندگی نداشتند
ما
جایی برای مرگ
Reza Yousefpor
من دیدهام
که اول پوست میپوسد
بعد گوشت
بعد استخوان
آخرین لایه امید است
که تو را زنده نگه میدارد
HooraNasari
تو اما
از عمیقترین درههایم پایین رفتی
تو را دوست دارم
و قلبم باتلاقیست
که هر چه را دوست میدارد
غرق میکند
phi.lo.bib.lic
هنوز تنهاییات ترکت نکرده است
که معنای تنهایی را بفهمی
دکتر بی مریض
به خانهام برو
چشمهایم را ببند
شمعها را خاموش کن
و در نور شمعدانیها بخوان:
تنم را با شعر بشویید
آخرین تلاشهایم را
از زیرِ ناخنهایم پاک کنید
سکوتم را ادامه دهید
آنقدر
که شکستنِ تار مویی را
چون سقوطِ درختی در جنگل
بشنوید
چند دقیقه همان جا بنشینید
و بعد...
بعد
مرا در شکم مادرم خاک کنید
" رابو "
بلند شدی، گفتی:
به دیدنم نیا،
چرا که من قرنها از تو دور شدهام
و تو چگونه میخواهی
قرنها راه را
با یک تاکسی طی کنی؟
دکتر بی مریض
دوستم
از دمشق زنگ زده بود،
میگفت:
امروز عصر
ماهواره داشت دائمالخمرهای لندن را نشان میداد
که خوابگاهشان کوچک بود
آنها
جایی برای زندگی نداشتند
ما
جایی برای مرگ
دکتر بی مریض
این کتاب سه فصل دارد؛
اما آغاز فصلهایش مشخص نیست،
هر جا که احساسشان کنید، آغاز میشوند.
کتابی که میخوانید، مجموعهشعری پیوسته است. به این معنا که سطرها وُ بندها وُ شعرهایش هم مستقلاند و هم پیوسته، درست مثل انسانها در هستی؛ که مختار خویشتناند و مجبور دیگران. و تا ابد در این مبارزه معنا مییابند.
Pooria Mardani
نشستهام
با شب قمار میکنم
و هر چه میبرم
تاریکتر میشوم
Pooria Mardani
برادرم میگفت:
بیا غروب کنیم
ندیدهای که خورشید
هر صبح بیرون میآید
پشیمان میشود
و بازمیگردد.
Pooria Mardani
شب است
و چهرهام بیشتر به جنگ رفته است
تا به مادرم
Arezuwishi
بچهها به بندنافهایشان چنگ میزدند
تا به دنیا نیایند
saye:)
در میان درختها
بیدم
که جاذبهی خاک را
بیشتر فهمیده است
یونا
حجم
۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه
حجم
۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۳ صفحه
قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان