بریدههایی از کتاب مردی به نام اوه
۴٫۳
(۲۲۶)
«بزرگترین پاداش، انجام کار خوبه.»
Ali Esmaeili
دنیایی شده که آدم قبل از اینکه بیمصرف شود، کنار گذاشته میشود.
Ali Esmaeili
«میدونید... به همین دلیل ایرانیها رو خیلی دوست دارم. اونها عاشق آشپزی کردن هستند و من هم عاشق...» زبانش بند میآید.
اُوِه با بیعلاقگی به او نگاه میکند.
دستوپاچلفتی جملهاش را کامل میکند؛ «... خوردن.»
Ali Esmaeili
ایرانیها همیشه با خودشون خوراکی میآرن.
Ali Esmaeili
«فقط یک احمق تصور میکنه که حجم و نیرو باهم مساوی هستند؛ این رو به خاطر بسپر.»
Ali Esmaeili
توانایی دیگر ارزش به حساب نمیآمد.
Ali Esmaeili
مملکت پُر شده از افرادی که تمام روز فقط به وقت ناهارشان فکر میکنند.
Ali Esmaeili
او فقط میخواهد با خیال راحت بمیرد. چرا این احمقها به این مسئله احترام نمیگذارند؟
Shamoy
«فقط یک احمق تصور میکنه که حجم و نیرو باهم مساوی هستند؛ این رو به خاطر بسپر.»
سپهر
آنها که اینترنت و اسپرسوساز دارند، چه از مسئولیتپذیری میفهمند؟
سپهر
اُوِه گفت «مردونگی به عمله، نه به حرف.»
Moonlight
زیرلب میگوید «خُب، خُب، پس این شیرینیها عربی هستند. مزهٔ خوبی هم دارند؟»
زن گفتهٔ او را تصحیح میکند «ایرانی.»
«چی؟»
«من ایرانیام، پس شیرینیها هم ایرانی هستند.»
اُوِه میگوید «ایرانی؟ اهل همون سرزمین فوقالعاده؟»
«بله درسته.»
اُوِه میگوید «اگر درست باشه که خیلی خوبه!»
Moonlight
دستوپاچلفتی به ظرف اشاره میکند و چشمانش برق میزند.
«میدونید، از ایران اومده، ایرانیها همیشه با خودشون خوراکی میآرن.»
Moonlight
یکی از دردآورترین لحظات زندگی، لحظهای است که آدم میبیند در وضعیت فعلیاش، احتمالاً میتواند بیشتر به گذشته نگاه کند تا به آینده. و وقتی آدم فرصت چندانی نداشته باشد، بعد باید چیزهایی را پیدا کند که زندگی کردن برای آنها ارزش داشته باشد؛
kianosh
«اُوِه، وقتی آدم به یک نفر چیزی میبخشه، گیرنده که طرف رحمت قرار نمیگیره، بلکه این بخشنده است که موردلطف الهی قرار میگیره.»
kianosh
«رگهای از نور خورشید کافیه تا زوایای تاریک زیادی رو روشن کنه.»
maryam mirzaei
بههم زل میزنند: یک نفر که از فراموش کردن گذشته امتناع میکند، و آن یکی که جز این، کار دیگری نمیتواند بکند.
mahta
ولی به غم نمیشد اعتماد کرد. اگر آدمها غم را باهم تقسیم نکنند، غم آدمها را تقسیم میکند.
mahta
در جایی که کارگران علّاف ایستادهاند، موز میخورند و کل روز را به یک سوراخ زل میزنند، عجیب نیست اگر دنیا به خاطر یک بحران مالی دستخوش آشوب شود.
kianosh
همسرش همیشه به طعنه میگوید اُوِه تنها کسی است که او میشناسد که در مراسم خاکسپاری ترجیح میدهد جای مردی باشد که در تابوت دراز کشیده تا جای کسانی که با صندلیهای چرخدار به آنجا آورده میشوند، و در این مورد احتمالاً حق با اوست.
Moonlight
حجم
۳۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه
حجم
۳۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان