بریدههایی از کتاب به آواز باد گوش بسپار
۳٫۷
(۳۷)
داشتن چیزی برای برقرار کردن ارتباط، میتوانست اثبات این باشد که من واقعاً وجود دارم.
پروا
هیچکس نمیداند چرا مُردن را انتخاب کرد. حتا شک دارم که خودش هم میدانست.
Massoume
حرف زدن از کسانی که در شرایط طبیعی مُردهاند، به اندازهٔ کافی سخت است، اما صحبت کردن دربارهٔ دختران جوانی که در جوانی مردهاند، سختتر است؛ آنها با مُردن تا ابد جوان میمانند.
ما، از طرف دیگر، هر سال، هر ماه، هر روز، سنمان بالاتر میرود. زمانهایی هست که بالا رفتنِ ساعتبهساعت سنم را حس میکنم. مسئلهٔ وحشتناک حقیقت داشتن این موضوع است.
صبا
نوعی وسواس فکری. مرا وادار کرد همهچیز زندگیام را به اعداد تبدیل کنم. این وضعیت حدود هشت ماه طول کشید. هشت ماهی که مجبور بودم از لحظهای که سوار قطار میشدم تعداد آدمهای داخل واگن را بشمرم، تعداد پلههای هر پلکانی را که از آن بالا میرفتم و حتا اگر وقت کافی داشتم، ضربان قلبم را. مطابق آمارم، از ۱۵ اوت ۱۹۶۹ تا ۳ آوریل سال بعد، در سیصد و پنجاه و هشت سخنرانی شرکت کردم، پنجاه و چهاربار رابطه داشتم و شش هزار و نهصد و بیست و یک نخ سیگار کشیدم.
خیلی جدی معتقد بودم شاید با تبدیل زندگیام به اعداد، بتوانم به درون مردم راه پیدا کنم. داشتن چیزی برای برقرار کردن ارتباط، میتوانست اثبات این باشد که من واقعاً وجود دارم. هیچکس به تعداد سیگارهایی که کشیده بودم یا تعداد پلههایی که بالا رفته بودم یا اندازهٔ ابعادم، کمترین علاقهای نداشت. وقتی این را فهمیدم، علت وجودیام را از دست دادم و بهکلی تنها شدم.
صبا
«شام خوب بود؟»
«عالی بود.»
لب پایینش را گاز گرفت و گفت «پس چرا زودتر این رو نگفتی؟»
«یه عادتِ بده. همیشه چیزهای مهم یادم میره.»
«میتونم یه توصیه بهت بکنم؟»
«حتماً.»
«اگه درستش نکنی، بازنده میشی.»
صبا
دروغها چیزهای وحشتناکی هستند. میتوان گفت، بزرگترین گناهانی که جامعهٔ مدرن را میآزارند افزایش دروغ و سکوت است. گستاخانه دروغ میگوییم و بعد زبانمان را قورت میدهیم.
بههرحال، اگر تمام طول سال صرفاً حقیقت را بگوییم، احتمالاً حقیقت، ارزشش را از دست بدهد.
یك رهگذر
اگر کسی طبق این اصل عمل کند که همهچیز میتواند تجربهای برای یادگیری باشد، پس پابهسن گذاشتن نباید آنقدرها هم دردناک باشد.
mahsa
بزرگترین گناهانی که جامعهٔ مدرن را میآزارند افزایش دروغ و سکوت است.
samane
زندگی انسانی، دروغی پوچ است.
samane
«چگونه ممکن است، کسانی که در نور روز زندگی میکنند عمق شب را درک کنند؟»
Farhad Yarian Koupaei
دروغها چیزهای وحشتناکی هستند. میتوان گفت، بزرگترین گناهانی که جامعهٔ مدرن را میآزارند افزایش دروغ و سکوت است. گستاخانه دروغ میگوییم و بعد زبانمان را قورت میدهیم.
Farhad Yarian Koupaei
زندگی انسانی، دروغی پوچ است. آری، رستگاری ممکن است. در نقطهٔ آغاز، پوچیمان ناتمام بود. این ما بودیم که با تلاش سخاوتمندانهمان تکمیلش کردیم. آنقدر ستیزه روی هم انباشتیم که آخرین رشتههای معنا هم پوسید. هیچ قصدی ندارم که از نوشتهام برای تشریح جزئیاتِ هر گام زحمتکشانه در این فرسایش استفاده کنم. وقت تلف کردن است
wraith
دنیا میآیم؛ انگاری همهمون باهم سوار یه هواپیمای خرابیم. البته، بعضیهامون خوششانسترن. بعضی ضعیفن و بعضیا قوی. بعضیا پولدار و بعضیا فقیر. اما هیچکی سوپرمن نیست، از این نظر همه ضعیفیم. اگه چیزی داشته باشیم، میترسیم از دستش بدیم؛ اگه هیچی نداشته باشیم نگران اینیم که همیشه همینطوری بمونیم. همهمون یهجوریم. هر چی زودتر این رو بفهمی، میتونی تلاش کنی خودت رو قویتر کنی، اگه شده یهذره. اشکالی نداره اگه بهش تظاهر کنی. درسته؟ هیچ آدم واقعاً قویای در کار نیست. فقط آدمهایی هستن که ادای قویها رو درمیآرن.»
wraith
«باشه، یه ساعت دیگه بیا. اگه تا اون موقع نرسیده باشی، همهش رو میریزم تو آشغالا. فهمیدی؟»
«ولی...»
«من از انتظار کشیدن متنفرم. میبینمت.»
صبا
ادامه داد «حرف زدن پشتسر خانوادهٔ خودم اصلاً فکر خوبی نیست. حسابی پکرم میکنه.»
«نذار ناراحتت کنه. هر کی مصایب خودش رو اینور اونور میکشه.»
صبا
گفت «ولی... خانوادهٔ من خیلی فقیرتر بودن.»
«از کجا میگی؟»
«بو میکشم. همونطوری که پولدارها میتونن بوی همدیگه رو تشخیص بدن، فقرا هم میتونن بو بکشن که کی فقیره.»
صبا
هر چه بیشتر تلاش کنم که صادق باشم، کلماتم بیشتر در تاریکی غرق میشوند.
صبا
«چیزی به نام نوشتهٔ کامل وجود ندارد؛ درست همانطور که چیزی به نام یأسِ کامل وجود ندارد.»
صبا
وقتی تصور میکنم که پیر شدهام و با مرگ روبهرو میشوم، ترس برم میدارد. منظورم این است که بعد از اینکه جسدم را خاکستر کردند، چه باقی میماند؟
mahsa
«چرا مردم میمیرن؟»
«به خاطر تکامل. ارگانیسمهای یه نفر، توان تحمل مقدار انرژی موردنیاز تکامل رو نداره؛ تکامل باید از طریق نسلها کارش رو بکنه. البته این فقط یه نظریهست.»
«پس ما هنوز هم داریم تکامل پیدا میکنیم؟»
«ذرهذره.»
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
حجم
۱۱۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
حجم
۱۱۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰۵۰%
تومان