بریدههایی از کتاب فلسفهای برای زندگی
۴٫۲
(۱۳۷)
به نظر من آنچه واقعا احمقانه است این است که وقتی میتوانید با تغییر دیدگاه بهراحتی به رضایت خاطر برسید عمرتان را صرف یک جور نارضایتی خودخواسته بکنید. اگر هدف رسیدن به رضایت باشد، به کم راضی شدن نه تنها عیب نیست بلکه موهبت هم هست.
Mohammad Bakhshipour
یکی از آن چیزهایی که داریم، لحظه حال است و انتخاب مهمی در مورد آن پیش رویمان قرار دارد: میتوانیم آن را با فکر کردن به این بگذرانیم که کاش این لحظه جور دیگری میبود، یا میتوانیم آن را همانطور که هست بپذیریم. اگر از روی عادت راه اول را انتخاب کنیم بیشتر عمرمان را در نارضایتی به سر خواهیم برد؛ اما اگر بر حسب عادت راه دوم را انتخاب کنیم، از زندگیمان لذّت میبریم. به همین دلیل است که رواقیون توصیه میکنند حال را جبری ببینیم. و به همین خاطر است که مارکوس تأکید میکند همه آنچه در اختیار ماست همین لحظه حال است و برای همین است که توصیه میکند در «همین دم کوتاه و گذرا» زندگی کنیم.
احسان رضاپور
اتفاقی که میافتد این است که احساسات منفیمان کمتر میشود و زمان کمتری را هم صرف فکر کردن به این میکنیم که چه میشد اگر سیر اتفاقات جور دیگری میبود. در عوض، وقت بیشتری را صرف لذتبردن از چیزها چنانکه هستند میکنیم. بهطور کلی احساس آرامشی را تجربه میکنیم که زندگی قبلیمان فاقد آن بود. با کمال تعجب میبینیم که زندگیمان پر شده از لذتهای عمیق و کوچک: ناگهان حس میکنیم از آنچه هستیم خوشحالیم، از زندگیمان راضی هستیم و از جهانی که در آن زندگی میکنیم لذت میبریم.
البته گواه نهایی موفقیتمان در رواقیزیستن موکول میشود به لحظه مرگمان. به گفته سنکا، تنها آن وقت است که میتوانیم بفهمیم رواقیزیستن ما واقعی بوده است یا نه.
Pouyan.Arami
مهمترین نشانه پیشرفت در رواقیزیستن، تغییر در زندگی عاطفی ماست.
Pouyan.Arami
به این دلیل تأخیر مرگ را میخواهند که به واسطه فلسفه زندگی سرهمبندیشدهشان گمان میکنند تنها چیز ارزشمند در زندگی، داشتن و هرچه بیشتر داشتن است و خب، با فرارسیدن مرگ دیگر نمیتوانند به این سیر داشتنها ادامه بدهند.
Pouyan.Arami
کسی که فلسفه زندگی منسجمی دارد میداند چه چیزی در زندگی ارزش به دست آوردن دارد، و چون وقت و عمرش را صرف رسیدن به آن چیز کرده است، احتمالاً تا آنجا که برایش مقدور بوده، به آن دست یافته است. در نتیجه وقتی زمان مرگش فرامیرسد احساس فریبخوردگی و بازنده بودن نمیکند.
Pouyan.Arami
«حواستان باشد لذّت بردن از این چیزها ممکن است شما را آنقدر به آنها دلبسته کند که با از دست دادنشان، آرامش درونیتان را هم از دست بدهید.» سنکا هم چیزی شبیه به همین میگوید. بعد از اینکه توصیه میکند از زندگی لذّت ببرید هشدار میدهد که «مبادا به چیزهایی که مایه لذّت شماست زیاده از حد دل ببندید.» ما باید «از مواهب سرنوشت استفاده کنیم، نه اینکه برده آنها باشیم.»
Pouyan.Arami
به اعتقاد رواقیون یکی از راههای حفظ آرامش این است که نسبت به اتفاقاتی که برایمان میافتد، رویکردی تقدیرگرایانه داشته باشیم. به گفته سنکا، ما انسانها باید خودمان را در اختیار سرنوشت بگذاریم؛ چون «باور به اینکه ما جزئی از این کیهان هستیم و سرنوشتمان با آن گره خورده، مایه دلگرمی و تسکین خوبی است.»
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
به نظر مارکوس آورلیوس هم شرط داشتن یک زندگی خوب این است که برای چیزهایی که واقعا ارزشمندند، ارزش قائل باشیم و نسبت به چیزهایی که فاقد ارزشند بیاعتنا باشیم. او نتیجه میگیرد چون ارزشمند یا بیارزش دانستن چیزها دست خود ماست، پس داشتن یک زندگی خوب هم در اختیار خودِ ماست. بهطورکلی، مارکوس معتقد است اگر عقایدمان را بهدرستی سر و سامان دهیم، یعنی ارزش هر چیزی را درست تعیین کنیم، میتوانیم از حجم عظیمی از رنج و اندوه و نگرانیها خلاص شویم و در نتیجه به آرامشی که رواقیون در طلبش هستند برسیم.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
«حواستان باشد لذّت بردن از این چیزها ممکن است شما را آنقدر به آنها دلبسته کند که با از دست دادنشان، آرامش درونیتان را هم از دست بدهید.» سنکا هم چیزی شبیه به همین میگوید. بعد از اینکه توصیه میکند از زندگی لذّت ببرید هشدار میدهد که «مبادا به چیزهایی که مایه لذّت شماست زیاده از حد دل ببندید.» ما باید «از مواهب سرنوشت استفاده کنیم، نه اینکه برده آنها باشیم.»
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
فکر کردن به اینکه چیز بدی ممکن است اتفاق بیفتد با نگرانِ آن بودن فرق میکند. تأمل کردن یک عمل ذهنیست، و میتوان به چیزی فکر کرد بیآنکه عواطف و احساساتمان درگیر آن بشود. مثلاً یک هواشناس بدون اینکه نگران مرگ ناشی از توفان و گردباد باشد، میتواند روزها درباره این چیزها فکر بکند. به همین صورت، یک فرد رواقی هم میتواند بدون اینکه دچار اضطراب و نگرانی شود به اتفاقات بدی که ممکن است بیفتد فکر کند.
نهایتا اینکه فکر کردن به اتفاقات ناگوار نه تنها آدم را غمگین و افسرده نمیکند، بلکه چون اجازه نمیدهد به چیزها عادت کنیم، امکان لذّت بردن از جهان اطراف را بیشتر هم میکند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
به نظر من آنچه واقعا احمقانه است این است که وقتی میتوانید با تغییر دیدگاه بهراحتی به رضایت خاطر برسید عمرتان را صرف یک جور نارضایتی خودخواسته بکنید. اگر هدف رسیدن به رضایت باشد، به کم راضی شدن نه تنها عیب نیست بلکه موهبت هم هست. و اگر دنبال چیزی غیر از رضایت خاطر هستید با کمال میل مشتاقم بدانم چه چیزی برای شما از رضایت خاطر هم خواستنیتر است؟ سؤالم این است که رسیدن به چه چیزی ارزش فدا کردن رضایت خاطر را دارد؟
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
فکر کردن به اتفاقات ناگوار راه فوقالعادهای برای فهمیدن دوباره ارزش زندگی و در نتیجه احیای توان لذت بردن از آن است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
یکی از دلایل خوشی بچهها این است که تقریبا به هیچ چیز دنیا عادت نمیکنند. دنیا برای آنها به طرز شگفتآوری تازه و حیرتانگیز است
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
خوگیری به لذت آنقدر قوی است که میتواند توانایی لذت بردن از زندگی و جهان را در ما بکشد. این فرایند باعث میشود به جای لذّت بردن از زندگی و چیزهایی که داریم، اصلاً یادمان برود که چنین چیزهایی را داریم. اما فکر کردن به اتفاقات ناگوار راهحل قدرتمندی برای مقابله با خوگیری به لذت است. اگر به از دست دادن داشتههایمان فکر کنیم، میتوانیم دوباره آنها را کشف کنیم و با تجدید احساس قدردانی از داشتن آنها توان لذت بردن از آنها را هم در وجودمان احیا کنیم.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
شاید اینها کمی مسخره به نظر بیاید امّا برای کسانی که توانایی لذتبردن را از دست ندادهاند، جهان جای شگفتی است. برای همه لیوان لیوان است و تازه نصفش هم خالیست اما برای چنین کسی لیوان چیزی جالب و شگفتانگیز است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
رواقیون گمان میکردند پاسخی برای این پرسش دارند. آنها توصیه میکردند که تصور کنیم همه چیزهای مورد علاقهمان را از دست دادهایم؛ به این فکر کنیم که همسرمان ما را ترک کرده، از کار اخراج شدهایم و ماشینمان را هم دزد برده است. به عقیده رواقیون با تصور چنین چیزهایی بیش از پیش قدر همسر، کار و ماشینمان را خواهیم دانست. رواقیون دستکم از زمان خروسیپوس به بعد، از این شگرد که آن را فکر کردن به اتفاقات ناگوار مینامیم، استفادهکردهاند. به نظر من این شگرد ارزشمندترین شگرد در جعبه ابزار روانشناختی رواقیون است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
«در آغاز هر روز با خودت بگو: امروز با مزاحمت، بیاحترامی، قدرنشناسی، خیانت، کینهتوزی و خودخواهی دیگران روبرو میشوم و همه اینها ریشه در جهل آدمها نسبت به خوب و بد دارد.»
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
«حکیم رواقی عاری از غرور و تکبر است. چون حرف خوب و بد دیگران برایش یکی است.» او هیچگاه غمزده نمیشود چون میداند اندوه «تحلیل رفتن غیرعقلانی روح» است. رفتار او الگوست. هیچ چیز او را از عمل به وظیفهاش بازنمیدارد. شراب مینوشد ولی نه برای مست شدن. کوتاه سخن اینکه، حکیم رواقی انسانی «خداگونه» است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
در واقع ممکن است خیلیها یک زندگی خوب را معادل درآمدی مناسب و شغلی با حقوق بالا بدانند. حال آنکه رواقیون معتقد بودند ممکن است کسی درآمد بسیار بالایی داشته باشد ولی زندگی بدی را بگذراند؛ مثلاً با اینکه حقوق زیادی میگیرد، از کارش متنفر باشد یا شغلش او را وادار به کاری کند که به نظرش نادرست میرسد و در نتیجه باعث کشمکش درونی و آشفتگی او شود.
با این حساب اگر کسی بخواهد یک زندگی خوب، به معنای رواقی کلمه، داشته باشد، چه باید بکند؟ توصیه رواقیون این است: فضیلتمند باش.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان