بریدههایی از کتاب فلسفهای برای زندگی
۴٫۲
(۱۳۷)
رواقیون از هر «چیز خوبی» که زندگی سر راهشان قرار میداد بهره میبردند اما همیشه هم آماده بودند که در صورت لزوم دست از این چیزها بشویند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
همچنین باید دریابیم که دیگران به چه راحتی میتوانند آرامش ما را برهم بزنند و در نتیجه سعی کنیم با به کار گرفتن استراتژیهای رواقی نگذاریم دیگران ناراحتمان کنند.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
علیالخصوص این مدعای رواقی را باید از دل و جان درک کنیم که بسیاری از چیزهایی که در طلبشان هستیم بهویژه شهرت و ثروت، ارزش دنبال کردن ندارند. در عوض توجهمان را معطوف رسیدن به آرامش و آنچه رواقیون فضیلت مینامند، کنیم. باید بفهمیم که منظور رواقیون از فضیلت تقریبا هیچ وجه مشترکی با آنچه امروزه از این کلمه مراد میشود، ندارد. همینطور باید درک کنیم که آرامش مد نظر رواقیون از جنس آن آرامشی نیست که با خوردن قرصهای آرامبخش به دست میآید. به عبارت دیگر، آرامشی که رواقیون در طلبش بودند، نشئگی و گیجی نیست. آنان به دنبال حالتی بودند که مشخصهاش فقدان احساسات منفی از قبیل خشم، اندوه، اضطراب و ترس و وجود احساسات مثبت و مشخصا احساس لذت است.
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
هدف رواقیون نه حذف عواطف از زندگی بلکه غلبه بر احساسات منفی است
کاربر ۱۱۷۲۴۹۵
به گفته اپیکتتوس، اگر میخواهیم زندگی خوبی داشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم اتفاقات مطابق میل ما پیش بروند بلکه باید امیال و خواستههایمان را با اتفاقات همسو کنیم
احسان رضاپور
یک بار کسی از آنتیستنس پرسید چه جور زنی به درد ازدواج میخورد؟ آنتیستنس جواب داد، فرقی نمیکند، با هر زنی که ازدواج کنی از ازدواج کردن پشیمان میشوی؛ «چون اگر زیبا باشد برای تو نمیماند و اگر زشت باشد باید مدام خرج زیبا شدنش کنی.»
کاربر ۳۳۹۱۶۳۷
به عقیده سنکا «آدم همانقدر بیچاره است که خودش فکر میکند.» به همین دلیل توصیه میکند: «نالیدن از رنجهای گذشته را رها کنید و از گفتن چنین جملاتی برای همیشه دست بردارید: هیچکس حالش به بدی من نیست. چه درد و رنج و مصیبتی کشیدهام. هرچه باشد معنی ندارد غمگین باشید فقط چون پیشتر زمانی غمگین بودهاند.»
سپیده اسکندری
به عقیده رواقیون، انسان باید از هر چیز خوبی که زندگی پیش پایش میگذارد مانند دوستی و ثروت بهره ببرد ولی به این شرط که دلبسته آنها نشود.
hasan behjoo
هر وقت چیزی را میخواهیم که در ید قدرت ما نیست، آرامشمان بر هم میخورد: اگر به چیزی که میخواهیم، نرسیم ناراحت میشویم و در صورتی هم که آن را به دست آوریم، در طی فرایند به دست آوردنش مضطرب و نگران خواهیم بود.
احسان رضاپور
وقتی افراد بهواسطه بهرهمندی از زندگی پرزرقوبرق مشکلپسند میشوند، اتفاق عجیبی میافتد. به جای اینکه برای از دست دادن توان لذت بردنشان از چیزهای ساده و معمولی غصه بخورند، به این ناتوانی جدید افتخار هم میکنند و از اینکه جز چیزهای عالی هیچ چیز نظرشان را جلب نمیکند، به خودشان میبالند. اما رواقیون دلشان به حال این افراد میسوزد. به عقیده رواقیون، این افراد با از بین بردن توان لذت بردنشان از چیزهایی که بهراحتی در دسترس هستند ــ مثلاً یک ظرف ماکارونی با پنیرــ توانشان برای لذت بردن از زندگی را تا حد زیادی از دست میدهند.
sociologist
سنکا میگوید: «چه ثروتی در اختیار داشته باشم و چه نداشته باشم به یک اندازه آن را خوار میشمارم. اگر ثروت در سرای دیگری باشد اندوهگین نخواهم شد و اگر پیرامونم را سراسر فراگرفته باشد، بدان غره نمیشوم.»
sociologist
«هنرِ زندگی بیش از آنکه به رقص شباهت داشته باشد، شبیه کشتی گرفتن است.»
کاربر ۴۰۰۴۰۵۷
به عقیده اپیکتتوس، مهمترین انتخاب پیش روی ما در زندگی این است که آیا خودمان را به امور درونی مشغول کنیم یا به امور بیرونی. اغلب آدمها چون فکر میکنند سود و زیان از بیرون به آنها میرسد، ترجیح میدهند به امور بیرونی بپردازند. به نظر اپیکتتوس، فیلسوف دقیقا خلاف این کار را میکند و البته منظور او از فیلسوف، فرد آشنا با فلسفه رواقی است. چنین کسی «هر سود و زیانی را برخاسته از درون خودش میداند. او موهبتهای جهان بیرون را رها میکند تا به آرامش، آزادی و سکوت» برسد.
علی ناصری مقدم
با فکر کردن به سرشت ناپایدار این جهان، ناگزیر درمییابیم که هر بار دست به کاری میزنیم، ممکن است آخرین بارمان باشد. پیبردن به این موضوع، اهمیت و شور و حرارتی به آن کار میدهد که در غیر این صورت هرگز حسش نمیکردیم. دیگر مثل خوابگردها زندگی نمیکنیم. ظاهرا بعضی از آدمها فکرکردن به ناپایداری را یأسآور و حتی هولناک بدانند. اما من عمیقا اعتقاد دارم که تنها راه برای اینکه بتوانیم به معنای دقیق کلمه زنده باشیم این است که هر از چندی به این چیزها فکر کنیم.
علی ناصری مقدم
رواقیون هم مثل بوداییها ما را به فکر کردن به سرشت ناپایدار جهان فرامیخوانند. سنکا تأکید میکند که «هر چیزِ انسانی زودگذر و ناپایدار است.» مارکوس هم همین نکته را به ما گوشزد میکند که همه چیزهای ارزشمند ما انسانها «همچون برگ درختان به وزش بادی بندند.» او تأکید میکند که ناپایداری و تغییر در جهان پیرامون ما امری تصادفی نیست بلکه جزء ضروری آن است.
علی ناصری مقدم
«در آغاز هر روز با خودت بگو: امروز با مزاحمت، بیاحترامی، قدرنشناسی، خیانت، کینهتوزی و خودخواهی دیگران روبرو میشوم و همه اینها ریشه در جهل آدمها نسبت به خوب و بد دارد.» این کلمات، نوشتههای بردهای چون اپیکتتوس نیست که قاعدتا با بدخواهی مواجه بوده است؛ اینها را کسی نوشته که در زمانه خودش قدرتمندترین فرد جهان بوده: مارکوس آورلیوس، امپراطور روم.
علی ناصری مقدم
مکتب رواقی برخلاف مکتب کلبی پیروانش را به زندگی زاهدانه دعوت نمیکند. برعکس، به عقیده رواقیون بهره بردن از چیزهای خوبی که زندگی سر راه انسان قرار میدهد، تا زمانی که حواسمان به چگونگی بهره بردن از آنها باشد، هیچ ایرادی ندارد. مهم این است که آمادگی داشته باشیم که اگر شرایطمان تغییر کرد همه این چیزهای خوب را بدون کوچکترین افسوس رها کنیم.
علی ناصری مقدم
وقتی درباره امیال تحقیق میکردم به این باور تقریبا همگانی و مشترک میان اندیشمندان جهان رسیدم که اگر نتوانیم بر سیریناپذیری غلبه کنیم، بعید است زندگی خوب و معناداری داشته باشیم. باور دیگری که همه بر سر آن متفقالقول بودند این بود که یکی از بهترین راهها برای مهار بیشخواهی مدام، ترغیب خودمان به خواستن و بهادادن به چیزهایی است که هماکنون داریم.
علی ناصری مقدم
به عقیده سنکا، رواقیون به دنبال پی بردن به این نکته هستند که «نفس چگونه میتواند همواره حال پایدار و خوشی داشته باشد، با خویشتنِ خویش در آشتی باشد و خودش را همواره در حال خوشی و لذت بیابد.»
علی ناصری مقدم
هرچند رواقیگری یک فلسفه است، سویه روانشناختی پررنگی هم دارد. فیلسوفان رواقی دریافته بودند که زندگیِ آکنده از احساساتی منفی همچون خشم، اضطراب، ترس، اندوه و حسادت، نمیتواند زندگی خوبی باشد. به همین دلیل، روان آدمی و عملکرد آن را بهدقت مورد توجه و بررسی قرار میدادند و همین مشی و منش، آنها را در زمره بصیرتبخشترین روانشناسان جهان باستان قرار داده بود.
علی ناصری مقدم
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
حجم
۳۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۷ صفحه
قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان