بریدههایی از کتاب اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن
نویسنده:باربارا دیآنجلیس
مترجم:هادی ابراهیمی
انتشارات:انتشارات نسل نواندیش
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴۷ رأی
۳٫۸
(۴۷)
این کافی نیست که فقط احساسات خود را بشناسیم، بفهمیم یا حتی ابراز کنیم، باید به خود اعتماد داشته باشید که میتوانید خود را از لابهلای کلاف سردرگم احساسات به سلامت به سر منزل مقصود برسانید و عمیقترین حقایق احساساتتان را کشف کنید. باید این توانایی را در خویش ایجاد کنید و سپس بهصورت یک عادت آن را پیشه خود کنید و در همه موقعیتها به دنبال عشق و هدف بزرگتر و برتر باشید.
هنگامیکه به خود اعتماد دارید و میدانید که حتماً از عهده این کار بر میآیید دیگر خود را قربانی احساسات و عواطف یا اتفاقات و پیشآمدهای زندگی خویش و دور و اطرافتان تلقی نمیکنید و درعوض احساس میکنید که همواره از درون به منبعی بیکران از روشنی و عشق و شور زندگی متصل هستید.
احمد زرگانی
۵. اعتماد و ایمان داشتن به اینکه چیزهای ارزشمند و فوقالعادهای برای تقدیم کردن به دیگر انسانها دارید.
شما انسان منحصربهفردی هستید. هیچ انسان دیگری را نمیتوانید بیابید که کاملاً شبیه شما باشد. در گذشته نیز هرگز کسی شبیه شما در این دنیا نبوده و در آینده نیز نخواهد بود.
احمد زرگانی
شناخت خویشتن و آنچه برای تقدیم به جهان و جهانیان دارید، بخشی از اعتمادبهنفس احساسی- عاطفی شما را تشکیل میدهد. هنگامیکه منحصربهفرد بودن خود را درک کنید و آن را محترم و گرامی بدارید، درمییابید که تا چه حدی برای آنان که شما را میشناسند، باارزش و بیهمتا هستید. خیلی به شما نیاز هست و دیگران نیز به آنچه میتوانید به آنان بدهید سخت محتاجاند.
مشخصات و ویژگیهای اعتمادبهنفس احساسی و عاطفی را برشمردیم. شاید برخی از آنها را در خود میبینید و برخی را نه. شاید روی ویژگیهای خود کار میکنید تا ویژگیهایی را که ندارید در خویش ایجاد کنید. ممکن است با مطالعه این بخش به ویژگیهایی که فاقدشان هستید، پی برده و سپس درک کرده باشید که چرا آنطور که باید و شاید احساس اعتمادبهنفس عاطفی نمیکنید.
احمد زرگانی
علائم و نشانههای کمبود یا نبود اعتمادبهنفس احساسی ـ عاطفی:
۱. بارها، خود را دربرابر احساسات و عواطفتان بیحس و کرخ میکنید و عملاً نمیدانید به لحاظ احساسی و عاطفی چه بر شما میگذرد. این جمله را زیاد بر زبان میآورید: «خیلی گیجم. احساس سردرگمی میکنم!» بسیاری از ما سردرگمی را وسیله و ابزاری برای محافظت از خودمان قرار میدهیم. زمانیکه گیج و مغشوش هستیم در قبال احساساتمان مسئول و پاسخگو نیستیم. سردرگمی و اغتشاش معمولاً احساسات و عواطف ناخوشایندتری را پنهان میکند؛ احساساتی که فعلاً آمادگی رویارویی با آنها را نداریم.
۲. احساسات و عواطف خود را سانسور یا ویرایش میکنید و صادقانه آنها را برای دیگران (یا حتی خود) بیان نمیکنید. معمولاً دیگران را وادار میکنید که احساسات شما را حدس بزنند و درواقع این روشی غیرمستقیم برای کنترل آنهاست. هیچکس خود واقعی شما را نمیشناسد. درواقع خویشتن حقیقی شما با آنچه از بیرون دیده میشود بسیار تفاوت دارد.
احمد زرگانی
۳. منزوی و گوشهگیر میشوید. از دیگران کناره میگیرید. هنگامیکه اعتمادبهنفس کافی برای برقراری ارتباط مؤثر و با معنی با دیگران ندارید کنج عزلت میگزینید و از موقعیتهای اجتماعی کناره میگیرید. درعوض خود را در دنیایی کاملاً شخصی با حد و مرزهایی بسیار محدود زندانی میکنید.
۴. مدام دنبال خوشحال کردن این و آن و گرفتن تأیید از دیگران هستید تا حدی که به آن اعتیاد پیدا میکنید. از آنجا که خودتان هیچگونه اعتمادبهنفس احساسی واقعی ندارید، نیازمند آن هستید که دیگران شما را تأیید و هویت و ارزش شخصیتان را برایتان تعریف کنند یا بر آن صحه بگذارند.
احمد زرگانی
۵. درباره دیگران و موقعیتها قضاوت میکنید، مدام آنان را محاکمه و به تفکر منفی و «منفیبافی» عادت میکنید. از هر آنچه کنترلش را بر خود درک یا احساس نمیکنید انتقاد میکنید. از آنجا که اعتمادبهنفس احساسی ندارید از احساسات و عواطف خودتان و نیز تأثیری که دیگران بر شما دارند به ستوه میآیید. تنها روش حمایتی شما از خودتان این است که به هرکسی یا هر چیزی که از ناحیه آنها احساس خطر میکنید با افکار منفی و دید منتقدانه حمله میکنید. هرچه در خود احساس ضعف بیشتری بکنید بیشتر دیگران را محاکمه میکنید.
اگر هریک از نشانهها و علائم بالا توصیفکننده حالاتی از شما هستند یا اگر مایلید اعتمادبهنفس احساسی- عاطفی خود را افزایش دهید، میتوانید توصیههای زیر را به کار برید:
احمد زرگانی
۱. بیاموزید که احساسات خود را شناسایی، بیان و حلوفصل کنید.
هرگز به خودتان نگویید: «نمیدانم چه احساسی دارم.» درعوض بگویید: «بسیار خب، میدانم که دچار احساساتی شدهام؛ چون حالم خوب نیست و معذب شدهام. همینجا مینشینم و تا وقتی که از آنها سر در نیاوردهام جایی نمیروم یا کاری نمیکنم؛ حتی اگر لازم باشد به کسی زنگ میزنم تا به من کمک کند.» ابزارها یا روشهایی را بیابید تا به شما کمک کنند که بیاموزید با احساساتتان تماس برقرار کرده و آنها را به شیوهای مؤثر، مناسب و شایسته بیان و سپس حلوفصل کنید. میتوانید از سیستم مطرحشده در کتاب دیگر من رازهایی درباره عشق، آنچه باید هر مرد و زنی بداند یا روشهای مطرحشده در کتابهای مشابه یا حتی روش شخصی خودتان استفاده کنید. هرچه میکنید مراقب باشید از به احساساتتان بیاطلاع یا ناآگاه نباشید. هربار که به جای سرکوب کردن احساساتتان آنها را بیان کنید و سپس حلوفصلشان کنید اعتمادبهنفس احساسی- عاطفیتان افزایش خواهد یافت.
احمد زرگانی
۲. بیاموزید احساساتتان را به دیگران بیان کنید.
این درواقع مشق دیگری از همان توصیه شماره (۱) است. پنهان کردن احساسات و عواطفتان از دیگران، فقط میان شما و آنان دیوارها و مانعهای روحی بنا میکند و احساس دوری و جدایی را میانتان تقویت میکند. هرگز صحبت درباره مسائل و موضوعهایی را که در روابطتان پیش آمده به تعویق نیندازید. با مسائل و موضوعهای خود روبهرو شوید. هرگز به آنها پشت نکنید و از آنها فرار نکنید. این کار فقط موجب تضعیف اعتمادبهنفس احساسی شما خواهد شد. هربار که موفق میشوید احساساتتان را حلوفصل کنید، اعتمادبهنفس احساسی را در خود تقویت کردهاید.
احمد زرگانی
۳. به دنبال خلق فرصتهایی برای برقراری ارتباط با دیگران باشید.
گوشهگیر نباشید. گوشهنشینی و انزوا یکی از مؤثرترین روشهای تخریب و تضعیف اعتمادبهنفس احساسی- عاطفی است. اگر تنها در خانه نشسته باشید، هرگز نخواهید آموخت چگونه به خودتان یا دیگران احساس خوبی داشته باشید. مرتب سراغ دوستان و عزیزان خود بروید و با آنان ارتباط برقرار کنید. خود واقعیتان را به آنان نشان دهید. اگر دوستان یا آشنایان زیادی ندارید، به گروههایی بپیوندید تا با دیگران آشنا شوید؛ سازمانهای داوطلبی، گروههای حمایتی، گروهدرمانیها، گروههای خدماتی. هرچه بیشتر در حضور دیگران «خودتان» باشید، اعتمادبهنفس احساسی بیشتری را در خود تجربه خواهید کرد.
احمد زرگانی
به خاطر داشته باشید:
اعتمادبهنفس احساسی چیزی نیست که آن را در بیرون از خودتان تولید کنید. اعتمادبهنفس احساسی را فقط میتوانید در «درون» خودتان خلق کنید. هرچه بیشتر با دیگران و مردم ارتباط برقرار کنید و درونیات خود را محترم شمرده و ارج بگذارید، اعتمادبهنفس احساسیِ بیشتری خواهید داشت و با اقتدار بیشتری با دیگران ارتباط برقرار خواهید کرد.
چگونه اعتمادبهنفس روحی- معنوی را در خود تقویت کنیم؟
بیگمان پیش از این هرگز عبارت «اعتمادبهنفس روحی- معنوی» را نشنیده بودید. به عقیده من، این مهمترین نوع اعتمادبهنفس است؛ زیرا تعریفکننده رابطه شما و جهان هستی- جایی که در آن زندگی میکنید- است.
احمد زرگانی
این اعتمادبهنفس سه ویژگی بارز دارد:
۱. اعتماد و ایمان داشتن به اینکه جهان هستی و موجودات پدیدههایی اسرارآمیز و اعجازگونهاند که همواره رو به تحول و تکامل دارند و جریان هستی خودبهخود، به سوی خوبی و کمال پیش میرود.
به هر سو بنگرید خواهید دید که در طبیعت همه اشکال حیات، برای تحول و تکامل طراحی شدهاند. نوزاد بهطرزی اسرارآمیز به سوی بزرگسالی، بلوغ و پختگی، بذر و دانه به سوی گیاهی کامل شدن و خلاصه هرچیز دیگر به سوی غایتی برتر، بزرگتر و بهتر در حرکت است.
احمد زرگانی
درون هر جسم فیزیکی، حال چه یک سلول یا یاخته باشد یا یک جنگل یا انسان، هوشی ذاتی، غریزی و درونی وجود دارد که آن ارگانیسم زنده را به سوی کمال و ظهور و نمودی کاملتر و متعالیتر میراند و پیش میبرد. شما نیز بخشی از این اعجاز هستید که خود به سوی کمالی اجتنابناپذیر در حرکتید.
اعتمادبهنفس معنوی از این درک برخاسته است که کل هستی همواره در جهت و مسیری مثبت امتداد دارد. اعتمادبهنفس معنوی ایمان به این حقیقت است که زندگی شما نیز مانند کل حیات به موازات همین جهتِ مثبت و «خیر» در حرکت است؛ حتی اگر در برخی اوقات این هدفمندی و مثبتبودن از دید و نظر شما پنهان باشد.
احمد زرگانی
۲. اعتماد و ایمان داشتن به نظم برتر نظام هستی و ایمان به اینکه معنی و مفهومی در آن نهفته است.
اگر برداشت و احساس شما این باشد که در دنیایی آشفته و مجنون و مغشوش زندگی میکنید که هیچگونه قانونمندی و نظمی ندارد، اعتمادبهنفس معنوی چندانی نخواهید داشت. از دید چنین انسانی همهچیز کورکورانه و تصادفی به وقوع میپیوندد. ازاینرو، او هرگز نمیتواند احساس امنیت داشته باشد.
احمد زرگانی
اعتمادبهنفس معنوی زمانی به دست میآید که شما مکانیزم منظم چرخههای طبیعت و خلقت را مشاهده کرد و به این حقیقت پی ببرید که هوشی برتر از واقعیت وجودی، ما را طراحی و سازماندهی کرده که تصور آن در هیچ مخیلهای نیز نمیگنجد. حضور این هوش غالب و برتر در جزئیات و ظرایف ساخت و خلقت از پَر یک پرنده گرفته تا چرخش ستارگان و اجرام آسمانی و کهکشانها به دور یکدیگر، کاملاً نمود داشته و به چشم میخورد.
هرگاه حقایق جهان هستی را، که توضیحدهنده تجربیات و ادراک و دریافتهای درونی شماست، درک میکنید، در این هنگام است که درمییابید حتی بزرگترین سختی و مصائب شما نیز مانند دیگر چیزهای این طبیعت و خلقت، هدف و مقصودی برتر را تعقیب میکنند و گرنه در غیراینصورت هرگز اتفاق نمیافتادند.
احمد زرگانی
۳. اعتماد و ایمان داشتن به اینکه شما نیز انسانی هستید که مظهر، نمود و مخلوقی از خداوند، روح و هوش برتر یا هرچیز دیگری که آن را مسئول و مبدأ آفرینش و خلقت جهان هستی میدانید، هستید.
اگر ژرف به آن فکر کنید، فقط حضور و وجود شما نیز یک اعجاز است. شما خود را به فرم کنونیتان میشناسید و میدانید که هستید و وجود دارید. خودآگاهی شما جایی در درون جسم فیزیکیتان جای داده شده است. شما میآموزید، احساس و رشد میکنید و عشق میورزید. شما درنهایت به هر ترتیب هم که باشد اینجایید و از این مکان، که آن را «زمین» مینامیم، دیدن میکنید. شما ظهور، بروز و نمودی منحصربهفرد از هرکس یا هرچیزی هستید که تمامی آنچه را که هست، بود و خواهد بود، خلق کرده و خواهد کرد. آیا این یک معجزه نیست؟
احمد زرگانی
به عنوان جزیی از «کُل»، شما خود نیز واجد تمامی عظمت و شکوهی هستید که هرگاه به کوهی سربهفلک کشیده خیره شدهاید در آن میبینید، میستایید و تحسین میکنید. شما خود نیز تمامی زیباییهایی را که در غروب خورشید مییابید دارید و حاوی بخشی از تواناییهایی هستید که شما را در ابتدا خلق کردهاند. اعتمادبهنفس معنوی برخاسته از این حقیقت است که به یاد بیاوردید «چهکسی» هستید؛ آن هم فراتر از بدن و جسم فیزیکی، شخصیت، ماسکها و صورتکهایی که بر چهره میزنید. این اعتمادبهنفس برخاسته و نشئتگرفته از گرامیداشت و بزرگداشت خودتان است؛ بهعنوان یکی از معجزههای این خلقت.
احمد زرگانی
علائم و نشانههای فقدان یا کمبود اعتمادبهنفس روحی و معنوی عبارت است از:
۱. سعی میکنید در زندگی همهچیز را کنترل کنید. باید کنترل همهچیز در دست شما باشد؛ چون به خداوند یا خلقت او اعتماد ندارید که بتواند بهخودیخود سمت و سویی مثبت را طی کند و به نتیجه و غایتی خیر و درست برسد. این بیاعتمادی و بدبینی، شما را از اینکه دستبهکار شوید و اقدامی کنید، بازداشته و درست هنگامیکه باید روابطتان را رها و اعتماد کنید، از این کار سرباز میزنید. بهسختی میتوانید با جریان حوادث و رویدادها همسو شوید و بگذارید شما را با خود به هر جایی که دلشان خواست ببرند. درنهایت، با مقاومت کردن، زندگی خود را از آنچه هست نیز دراماتیکتر و دردناکتر میکنید.
احمد زرگانی
۲. بهسختی میتوانید ماجراجو باشید و خطر کنید. هنگامیکه به دنیا اعتماد ندارید و فکر نمیکنید بهشکلی منظم، هدفمند و بامعنی میچرخد و کار میکند، احساس امنیت نخواهید کرد. ازاینرو، با احتیاط رفتار و کار میکنید و محتاط نیز عشق میورزید. زندگی محدودتر، دربستهتر و درعینحال بیانگیزهتر و خالی از شور و حال و درنتیجه ناخوشایندتری را تجربه خواهید کرد.
۳. از نظر روحی و عاطفی نیز احساس بیقراری و ناآرامی میکنید. هیچچیز شما را ژرف و عمیق و آنطور که باید خشنود نمیکند.
احمد زرگانی
هیچچیز خلأهای درونیتان را پر نمیکند؛ زیرا منتظرید زندگی، شما را ارزیابی کند و برایتان ارزش و اعتبار قائل شود. منتظرید، زندگی برای زندگی کردن و زنده بودن، به شما دلیلی ارائه دهد. بنابراین، از نکته اصلی غافل میمانید؛ اینکه شما این جایید و بهخودیخود یک معجزهاید. شما دوستداشتنی هستید و همینطوری که هستید کافی است و کفایت میکنید.
برای بالا بودن سطح اعتمادبهنفس روحی و معنوی خود میتوانید توصیههای زیر را به کار بندید:
احمد زرگانی
۱. دنبال نشانههایی بگردید که نشان میدهد جهان هستی، قانونمند و منظم بوده و هدفی مثبت، خیر و درست را دنبال میکند.
به زندگی خود و دیگران نگاه کنید و ببینید که چندبار موقعیتهایی را که مصیبت، بلا و مشکل میپنداشتید موهبتهایی از آب درآمدهاند که باید شکرشان را به جای میآوردید. زمانی را به یاد بیاورید که با ناامیدی به خودتان گفتید: «دیگر هیچکس را دوست نخواهم داشت.» اما عاشق و خوشبخت شدید. زمانی را به یاد بیاورید که همهٔ درها را بهروی خود بسته دیدید، اما ناگهان ازجاییکه فکرش را هم نمیکردید در رحمتی به رویتان باز شد. ببینید که زندگی و زندگانی چگونه همواره روبهرشد و تکامل است.
احمد زرگانی
حجم
۵۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۶۵,۹۰۰
۱۹,۷۷۰۷۰%
تومان