بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن

بریده‌هایی از کتاب اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن

۳٫۸
(۴۷)
آیا با منتظر ماندن، فرصت‌های خود را از دست می‌دهید؟ مطمئن هستم که شما در زندگی خود، رؤیاهایی دارید. شاید می‌خواهید شغل مستقلی را راه‌اندازی کنید یا به دانشگاه بروید و تحصیل کنید تا بتوانید شغلتان را عوض کنید.
احمد زرگانی
شاید می‌خواهید نمایش‌نامه‌ای بنویسید و با تمام وجود، این امیال و آرزوها را در خود احساس می‌کنید و در شوق رسیدن به آن‌ها می‌سوزید؛ اما حقیقت دردناک این است که هنوز کاری برای رسیدن به آن انجام نداده‌اید؛ چرا؟ پاسخ شما غرور و بهانه‌هایی نظیر موارد زیر است: «خب، راستش خودم هم نمی‌دانم چطور باید شروع کنم؟» «حالا زمان مناسبی نیست.» «منتظر زمان مناسب‌تری هستم.» و البته این پاسخ همیشگی: «هنوز احساس اعتمادبه‌نفس کافی نمی‌کنم!» اغلب آن‌هایی که می‌شناسم، آن‌قدر صبر می‌کنند تا اعتمادبه‌نفس کافی را در خود احساس کنند. سپس پروژه‌ای را شروع کنند یا به دنبال یکی از رؤیاهایشان بروند و به این ترتیب، مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند.
احمد زرگانی
اگر بخواهید صبر کنید تا برای تعقیب رؤیاهایتان اعتمادبه‌نفس کافی به دست آورید، ممکن است مجبور باشید تا ابد صبر کنید. اگر حتی یک خط هم ننویسید، چطور می‌توانید در نویسندگی مهارت کسب کنید؟ چگونه می‌توانید برای ادارهٔ کار و تجارت خود اعتمادبه‌نفس کافی به دست آورید، درحالی‌که تمام وقت‌تان را صرف تماشای تلویزیون می‌کنید؟ اگر تمام‌مدت در خانه بنشینید و با هیچ‌کس ارتباطی برقرار نکنید، چگونه می‌توانید ازدواج یا رابطه موقتی داشته باشید؟
احمد زرگانی
بسیاری از ما به‌شکلی مرموز، معتقدیم که سرانجام یک روز دستخوش تغییر و تحولی اعجازگونه خواهیم شد و جرئت و اعتمادبه‌نفس و شهامت آن را خواهیم یافت تا شغل و تجارت خود را آغاز کنیم، روابطمان را متحول کنیم یا در کاری خطر کنیم. گویی همیشه منتظریم تا واقعه نامنتظره‌ای به شکلی معجزه‌آسا جرئت عمل کردن را به ما بدهد. می‌خواهم به شما بگویم که تا همین حالا هم خیلی صبر کرده‌اید. این اتفاق هرگز به وقوع نخواهد پیوست. این اتفاق مستلزم سنی خاص یا شیوه قرار گرفتن ستارگان یا صور فلکی نیست تا سرانجام ستاره بخت آسمان شما بدرخشد و موفقیت‌هایتان آغاز شود. این‌طور نیست که یک روز از خواب بیدار شوید و احساس کنید که حال دیگر اعتمادبه‌نفس کافی را در خود احساس می‌کنید. واقعیت امر آن است که در بیشتر مواقع نقطه مقابل آنچه انتظارش را می‌کشید به‌وقوع خواهد پیوست.
احمد زرگانی
هرچه بیشتر منتظر تعقیب رؤیاهایتان بمانید، اعتمادبه‌نفس خود را بیشتر از دست خواهید داد و در عوض بر ترس‌ها و نگرانی‌های شما افزوده خواهد شد. این ترس که شاید هرگز به خواسته‌ها وآرزوهایتان نرسید. این‌گونه ممکن است فرصت‌های خود را از دست بدهید بی‌آنکه حتی متوجه باشید. هرچه انجام دادن کاری را به تعویق بیندازید؛ حال چه این کارها شخصی و چه شغلی باشد، بیشتر از حرکت محروم می‌شوید و هرچه بی‌تحرک و منفعل‌تر باشید، بیشتر ترس به شما چیره می‌شود و از اعتمادبه‌نفستان کاسته خواهد شد.
احمد زرگانی
در زیر چند نمونه از این جمله‌های شرطی را آورده‌ام: فقط هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که... شغل خودم را شروع کرده باشم. ده کیلوگرم لاغر شوم. ازدواج کرده باشم. پنجاه هزار دلار در سال درآمد داشته باشم. تمامی بدهی‌های خود را داده باشم. مقابل مادرم، شوهرم، زنم... بایستم. با شوهرم دوباره احساس نزدیکی و صمیمیت کنم. در کارم ترفیع بگیرم. به عبارت دیگر فقط هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت، اعتمادبه‌نفس خواهم داشت، خودم را دوست خواهم داشت و ... که این شرایط و مقتضیات فراهم شده باشد و تا آن زمان که هنوز این شرایط محرز نشده‌اند احساس خوبی به خودم نخواهم داشت!
احمد زرگانی
اشکالی ندارد دنبال چیزهایی باشیم که احساس خوبی به ما می‌دهند. خودباوری یکی از عوارض جانبی موفقیت و دست‌یابی است؛ ولی اگر احساس خوب داشتن را مدام به زمانی موکول کنید که به هدف‌های مشخص، خاص و از قبل تعیین‌شده‌ای رسیده باشید، کم‌لطفی بزرگی در حق خودتان کرده‌اید. این همان عشق شرطی و مشروط به خویشتن است. بدین معنی که: اگر به اهداف مشخص و خاصی برسم، احساس خوبی خواهم داشت، اما تا آن موقع دوست دارم خودم را آزار دهم و به خودم «کم‌لطفی» کنم.
احمد زرگانی
فرض کنید برای کسی کار می‌کنید که به شما وعده داده است که اگر از پس بعضی کارها بربیایید، حقوقتان را اضافه می‌کند. او از این کارها فهرستی تهیه می‌کند و شما به محض دریافت آن، سریع دست‌به‌کار می‌شوید تا هر آنچه از شما خواسته انجام دهید. طولی نمی‌کشد که همه آن کارها را انجام می‌دهید و نزد رئیستان برمی‌گردید. او به شما می‌گوید: «راستی یادم رفت بگویم یک لیست دیگر هم هست که باید آن‌ها را هم انجام دهی، تا حکم اضافه‌حقوق تو را امضا کنم.» اگر کسی با شما چنین رفتاری می‌کرد، چه احساسی به شما دست می‌داد؟ بسیار عصبانی می‌شدید، این‌طور نیست؛ اما این درست همان کاری است که همیشه با خودمان می‌کنیم. مدام به خودمان وعده می‌دهیم: «هر وقت که دیپلمم را گرفتم یا شغلم را شروع کردم یا بچه‌دار شدم یا...»
احمد زرگانی
و بعد از آنکه تمامی این کارها را انجام دادیم و حتی به اهداف خود نیز رسیدیم، منتظریم تا آن حال خوب یا خوشحالی یا اعتمادبه‌نفسی را که به خود وعده داده بودیم تجربه کنیم. به خودمان می‌گوییم: «می‌دانم گفته بودم که اگر این کارها را انجام دهی، دیگر تو را خیلی دوست خواهم داشت، اما قبل از آنکه خیلی دوستت داشته باشم و احساس خوبی به تو پیدا کنم، یک کار کوچک دیگر هم هست که باید انجام دهی.» *** آیا تابه‌حال با کسی رابطه داشته‌اید که خیلی «مشروط» شما را دوست داشته باشد؟ رابطه با این افراد مانند رابطه با کسی است که موانعی را، یکی پس از دیگری، مقابل شما قرار می‌دهد تا از روی آن‌ها بپرید که پس از آن دوست‌تان داشته باشد و سرانجام عشق و تأیید خود را به شما بدهد. برای مثال، می‌گوید: «نمی‌توانم به تو قول ازدواج بدهم مگر این ده کیلو اضافه وزنی را که داری از دست بدهی.»
احمد زرگانی
شما رژیم می‌گیرید، ورزش می‌کنید و خوش‌هیکل و متناسب می‌شوید و منتظرید که او به وعده‌اش عمل کند؛ اما به شما می‌گوید: «خیلی خوبه که تونستی لاغر بشی، اما من فکر نمی‌کنم عقاید و ارزش‌های مشترک زیادی با هم داشته باشیم، به‌خصوص در مورد سلامتی و تندرستی، به‌راستی باید رژیم غذایی خود را تغییر بدی.» شما نیز رژیم غذایی خود را مطابق خواسته او تغییر می‌دهید و سپس می‌شنوید: «خب، راست است که من گفته بودم که اگر عادت‌های سلامتی و تندرستی خود را تغییر دهی با تو ازدواج خواهم کرد، اما حالا که خوب فکرش را می‌کنم می‌بینم تو به لحاظ احساسی و عاطفی زیاد روی خودت کار نکردی.» واضح است که این شخص شما را سرکار گذاشته و می‌تواند به این معنا باشد که شما نیز خودتان را سرکار گذاشته‌اید؛ زیرا خود را با چنین شخصی درگیر کرده‌اید.
احمد زرگانی
اگر این داستان را یکی از دوستانتان برایتان تعریف می‌کرد، شاید به او توصیه می‌کردید که هرچه زودتر با این فرد به هم بزند؛ چون او فریب‌کاری است که ارزش انتظار را ندارد. به او می‌گفتید: «من یکی که هرگز چنین رفتاری را با خودم تحمل نمی‌کردم. آیا نمی‌توانی ببینی هر کاری که می‌کنی باز بهانه دیگری پیدا می‌کند.» حقیقت تلخ این است: «هربار احساس خوب و اعتمادبه‌نفس و خودباوری را از خود دریغ می‌کنید و آن را به تعویق می‌اندازید، درست همان‌گونه با خودتان رفتار کرده‌اید.» به‌تازگی یکی از دوستان خوبم داستانی از شوهرش برایم تعریف کرد که به شیوه‌ای ایده‌آل همین مطلب را به تصویر می‌کشد. باب وکیلی است که عاشق دویدن است. او می‌خواهد یک مایل را در چهار دقیقه بدود و باور دارد به محض آنکه به هدفش برسد احساس بسیار خوبی به خودش پیدا خواهد کرد. او درحال‌حاضر، نمی‌تواند به این رکورد دست یابد و در عوض یک مایل را در پنج دقیقه می‌پیماید.
احمد زرگانی
هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شود می‌رود تا بدود و هربار که به ساعت خود نگاه می‌کند ناامید و افسرده می‌شود. باب همیشه احساس شکست می‌کند. حتی از دویدن هم لذتی نمی‌برد؛ زیرا تمام هم و غم او این شده که روزی بتواند یک مایل را در چهار دقیقه بدود. همسر باب از این موضوع شکایت داشت که هدف شوهرش روی روابط و ازدواج آن‌ها تأثیر گذاشته است. او گفت: «باب همیشه مثل شکست‌خورده‌هاست، هربار که به او می‌گویم از دست این نارضایتی و افسردگی‌اش خسته شده‌ام به من می‌گوید: «فقط اگر بتوانم یک مایل را در چهار دقیقه بدوم، دیگر هیچ غمی در زندگی نخواهم داشت.
احمد زرگانی
باید این کار را برای خودم بکنم تا بتوانم دوباره خوشحال باشم.» باب از این موضوع غافل است که خودش را خیلی مشروط دوست دارد. او دل به چیزی خوش کرده که ممکن است به آن برسد یا نرسد؛ اما به جای اینکه خوبی‌های خود را ببیند و اعتمادبه‌نفس داشته باشد که هر روز با جدیت تمام ورزش می‌کند، سالم است و هیکل و اندامی متناسب دارد، مدام حال خودش را بد می‌کند. باب با این کار هم به خود و هم به همسرش کم‌لطفی می‌کند. او کاملاً استحقاق آن را دارد که خوشحال باشد و خودش را دوست داشته باشد. مشکل باب این است که نمی‌داند اعتمادبه‌نفس واقعی چیست. او نمی‌تواند درک کند که مجبور نیست حتماً به هدفی مشخص برسد تا احساس اعتمادبه‌نفس داشته باشد. او می‌تواند همین حالا اعتمادبه‌نفس و خودباوری را در خود احساس کند و از آن لذت ببرد.
احمد زرگانی
چگونه اعتمادبه‌نفس خود را تخریب می‌کنید؟ حال، شما به چه روش‌هایی احساس خوب را در خود به تعویق انداخته و به بعد موکول می‌کنید؟ چه قید و شرط‌های نامرئی و نامحسوسی برای خود قرار داده‌اید تا خود را لایق اعتمادبه‌نفس داشتن و حال خوب بدانید. آیا به‌راستی چنین فکر می‌کنید که اگر به هدفی خاص برسید یا کار مشخصی انجام دهید به حال خوبی خواهید رسید؟ آیا این حال خوب در شما ادامه خواهد یافت؟ هرگز! زیرا همان‌گونه که دیدیم شما هرگز قادر نخواهید بود هر دقیقه و هر روز در همه کارها موفق باشید؛ افزون بر آن، همین که به یکی از اهداف خوب برسید، قله دیگری را برای فتح در نظر خواهید گرفت! در زیر، تمرینی پیشنهاد شده است که به شما کمک می‌کند تا دریابید چگونه حال خوب خود را خراب می‌کنید و عشق به خویشتن را به تعویق می‌اندازید، جاهای خالی را با اولین پاسخی که به ذهنتان می‌رسد پر کنید. سعی کنید که کاملاً با خود صادق باشید.
احمد زرگانی
هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: ......................................................................... هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: ......................................................................... هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: ......................................................................... هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: .......................................................................... هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: .......................................................................... هنگامی احساس خوبی به خودم خواهم داشت که: ...........................................................................
احمد زرگانی
حیرت‌انگیز است! بی‌آنکه خود نیز آگاه باشیم، خوشحالی‌ها و حس عزت‌نفس و ارزش شخصی خود را پایمال می‌کنیم. آیا از این کار خسته نشده‌اید؟ آیا وقت آن نرسیده که از به تعویق انداختن و «وعده» دادن دست بردارید و خودتان را دوست داشته باشید؟ می‌توانید از همین امروز و از همین حالا تغییر کنید؛ حتی مجبور نیستید خواندن این کتاب را تمام کنید. در اینجا به شما توصیه می‌کنم: این فکر را «همین حالا احساس بسیار خوبی به خودم دارم؛ زیرا...» جانشین این فکر «هنگامی احساس خوبی به خود خواهم داشت که...» کنید. می‌توانید جمله اول را با موارد زیر کامل کنید: همین حالا احساس خوبی به خودم دارم؛ زیرا... با خودم صادق هستم. امروز مواظب سلامتی و تندرستی خودم بودم.
احمد زرگانی
خودم را دوست داشتم و از دوستم تقاضای کمک کردم. امروز صبح احساساتم را با همسرم در میان گذاشتم. از دخترم پشتیبانی و حمایت کردم. شهامت آن را دارم که این کتاب را بخوانم و با مسائل و مشکلات خودم روبه‌رو شوم. می‌خواهم بیاموزم چگونه خودم را دوست داشته باشم، آن هم همین‌جا و همین حالا؛ همین‌طور که هستم. آیا بهتر نیست همین حالا خودتان را دوست داشته باشید. خودتان را همین‌طور که هستید بپذیرید تا اینکه به خویشتن وعده سرخرمن بدهید؟ شما شایستگی این را دارید که همین حالا خودتان را دوست داشته باشید. هربار که خودتان را همین‌جوری که هستید محترم و گرامی بدارید به خودتان نیرو بخشیده‌اید تا قدم بعدی را در راه رشد و موفقیت با احساس بهتری بردارید.
احمد زرگانی
فصل سوم: چگونه اعتمادبه‌نفس و خودباوری را از همین اکنون در خود تقویت کنیم؟ اولین قدم در راه تقویت اعتمادبه‌نفس و خودباوری این است که وانمود نکنیم اعتمادبه‌نفسمان از آنچه به‌راستی حقیقت دارد بیشتر است. بدین معنی که در ناامنی‌ها و بی‌اعتمادی‌هایمان با خودمان صادق باشیم. باید بدانید چندان سخت نیست که خودمان را گول بزنیم و تظاهر کنیم که اعتمادبه‌نفس خوبی داریم. فراموش نکنید اعتمادبه‌نفس، یک احساس درونی است نه یک «ادعا» یا «لاف». اما به چه روش‌هایی خودمان را گول می‌زنیم؟
احمد زرگانی
بزرگی رؤیاهایمان را محدود می‌کنیم تا احتمال نرسیدن به آن‌ها را پایین آورده و بدین وسیله احساس ناتوانی و ضعف نکنیم. درباره نیازهای واقعی‌مان، با خودمان صادق نیستیم که اگر در برآورده ساختن آن‌ها ناتوان ماندیم، حالمان بد نشود. فقط به کارهایی دست می‌زنیم که مستلزم رویارویی با سختی‌های زیادی نباشد. از رویارویی با موقعیت‌ها یا افرادی که ما را به مبارزه دعوت می‌کنند، سرباز می‌زنیم. به خودمان می‌گوییم: «اهمیتی ندارد. برای من یکی اصلاً هم مهم نیست.» تصور کنید رؤیاهای زیادی در ذهن شما جمع شده‌اند که هنوز به آن‌ها جامه عمل نپوشانده‌اید. تحقق برخی از این رؤیاها فقط خواهان سطح اعتمادبه‌نفس متوسطی است.
احمد زرگانی
برخی دیگر، رؤیاهای بزرگی هستند که به مراتب اعتمادبه‌نفس بالاتری را طلب می‌کنند. اگر اعتمادبه‌نفس و خودباوری بالایی نداشته باشید، به انبوه این رؤیاها نگاهی می‌اندازید و به خودتان می‌گویید: «خب، این رؤیاهای طول و دراز، خواب و خیالی بیش نیست، به‌علاوه برایم اهمیت چندانی نیز ندارد. رؤیاهای عملی و واقع‌بینانه همین چندتا هستند و می‌دانم که می‌توانم به آن‌ها برسم.» از این رو، رؤیاهای کوچکی را، که ساده‌تر می‌توان به آن‌ها دست یافت، تعقیب می‌کنید؛ سپس پیش خودتان نتیجه‌گیری می‌کنید: «به‌راستی اعتمادبه‌نفس بالا و خوبی دارم و هیچ مشکلی نیز در این زمینه ندارم.» اما حقیقت آن است که خودتان را گول زده‌اید.
احمد زرگانی

حجم

۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۵۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۶۵,۹۰۰
۱۹,۷۷۰
۷۰%
تومان