بریده‌هایی از کتاب از ترس تا شوق زندگی

تجربیات ما چیزهایی نیستند که به‌راستی برای ما اتفاق افتاده‌اند بلکه چیزهایی هستند که ما از آن‌ها می‌سازیم

ضمیر ناخودآگاه ما در درجهٔ اول از عواطف و احساسات تأثیرپذیر است و در درجهٔ دوم از طریق اندیشه‌های منطقی و عقلی.

هرگاه لحظه‌ای را در اینجا و اکنون زندگی کنید و با هماهنگی، خویشتن خود را تحقق بخشید، دیگر نیازی نیست که برای آینده هیچ نگرانی به دل راه دهید.

کسی که بتواند به همه خدمت کند، باید بزرگ‌ترین و قدرتمندترین باشد، در غیر این صورت قادر نخواهد بود به کسی خدمت کند

خدمت این نیست که انتظار داشته باشیم دیگران آن را جبران کنند یا حتی "واژه‌ای محبت‌آمیز" بگویند، این امر بدون قصد و توقع اتفاق می‌افتد

کسی که دچار ترس از دوست داشتن و عشق ورزیدن است، باید بیاموزد که با خود و ضمیر ناخودآگاهش آشتی کند و عشق ورزیدن را از عمق درون آغاز کند و خود و همهٔ کسانی را که از محبتشان می‌ترسند، دوست داشته باشد.

"و گمان نکنید که می‌توانید جهت عشق را تعیین کنید زیرا این عشق است که جهت زندگی شما را تعیین می‌کند، اگر شما را لایق بداند." جبران خلیل جبران

هنگامی می‌توان ترسِ از دست دادن خوشبختی را کنار گذاشت که انسان، رسالت خود یعنی خودش را یافته باشد و بر اساس همان هم زندگی کند و این امر را به‌مثابهٔ خوشبختی بپذیرد.

"اوژن روت" می‌گوید: "انسان به گذشته نگاه می‌کند و می‌بیند که بدبختی او خوشبختی‌اش بوده است."

احساس‌هایی که بیان نمی‌شوند و بر ضد خود یا دیگری، ساخته و پرداخته می‌شوند، مانند سدی در برابر "یکی بودن" قرار خواهند گرفت.

در موارد نگرانی‌های اغراق‌آمیز باید به این شناخت برسیم که موضوع به فاجعه‌ای در گذشته‌ها باز می‌گردد که به آینده انتقال داده می‌شود.

انسان‌هایی وجود دارند که به دلیل حس بیهودگی و بی‌خاصیت بودن، "مشتاق ترس" می‌شوند تا به این وسیله حس تحریک‌پذیری را تجربه کنند.

اگر روح، از احساس ترس گذر کرده باشد، رشد و وسعت پیدا می‌کند، مهربان‌تر و شادتر می‌شود

در همان لحظه‌ای که درمی‌یابیم تنها زاییدهٔ طبیعت فیزیکی نیستیم بلکه از لحاظ آگاهی نیز در حال شکوفایی هستیم، ناگهان فایدهٔ ترس آشکار می‌شود.

ترس، ویژگی نادر و عجیبی دارد: اگر از او فرار کنم، بزرگ‌تر و تهدیدآمیزتر می‌شود، هر چه به او نزدیک‌تر شوم، کوچک‌تر می‌شود. اگر امروز از دست او فرار کنم، فردا بزرگ‌تر ظاهر خواهد شد، اگر امروز بر او چیره شوم، فردا کوچک‌تر خواهد شد!

بدترین‌ها را بپذیرید، بهترین‌ها را به‌دست آورید در برابر ترس، مجسم کنید که در بدترین حالت چه اتفاقی ممکن است بیفتد. بدترین حالت ممکن را بپذیرید اما منتظر بهترین نتیجه باشید سپس اقدام کنید.

سیار خطرناک است که فقط و فقط تحت تأثیر محرکه‌های خارجی باشیم و بگذاریم در مقام یک انسان کور، افراد کور دیگر ما را رهبری کنند. اگر خودمان ندانیم کیستیم، توسط کسانی رهبری می‌شویم که ادعا می‌کنند حقیقت را یافته‌اند

افرادی که دیدگاه‌هایی عجیب و نادر دارند، به‌خصوص کسانی که دچار ترس هستند، تمایل دارند دیگران را به‌سوی خود جذب کنند زیرا خود را در دنیای ترس‌های نادر و عجیبشان تنها احساس می‌کنند. اجازه ندهید شما را به‌سوی خود "بکشانند"

هنگام مواجهه با خشونت باید دو دستهٔ متفاوت را از هم تمییز داد: ۱. انسان آلفا: انسان‌هایی که از روی ترس عصبانی هستند. آنان می‌ترسند که اگر از ترس رهایی پیدا کنند، آنچه از زندگی و از دیگران انتظار دارند، به دست نیاورند. ۲. انسان امگا: این‌ها افرادی هستند که به علت ترس، دچار تزلزل و اختلال در عملکرد می‌شوند. (با کناره‌گیری از خشونت به‌خاطر ترس) آنان "جرأت و اعتماد به نفس" ندارند. برای این‌که از خشم و عصبانیت و بی‌پناهی پس از آن جلوگیری کنند، خود را با همه چیز انطباق می‌دهند.

اگر خودمان ندانیم کیستیم، توسط کسانی رهبری می‌شویم که ادعا می‌کنند حقیقت را یافته‌اند.