بریدههایی از کتاب شرکت خلاقیت
۳٫۹
(۱۱۹)
دنبال افرادی بگردید که حاضرند با شما صادق باشند و وقتی آنها را یافتید، محکم کنار خود نگهشان دارید.
Mithrandir
تمرکز روی افراد ـ عادتهای کاریشان، استعدادهایشان، ارزشهایشان ـ است که برای هر اقدام خلاقی کاملاً ضروری است.
محدثه
اگر یک ایدهی خوب را به یک تیم متوسط بدهید، آنرا خراب خواهند کرد. اگر یک ایدهی متوسط را به یک تیم بااستعداد بدهید، آنها یا ایده را اصلاح میکنند یا اینکه آنرا دور میاندازند و به چیز بهتری میرسند.
محدثه
، متعلق به آنهاست. حتا با اینکه مشکلاتی جدی داشتیم، فرهنگ حاکم بر ما ـ اینکه حاضر باشیم بهخاطر شرکت، شلوارهایمان را بالا بکشیم و در میان گل قدم بگذاریم ـ زندهتر از همیشه حس میشد.
Aidin Nikoo
پیکسار محلی بود که به هنرمندان آزادی عمل میداد، به کارگردانها کنترل تمام میداد، و برای حل مشکلات به افرادش اعتماد میکرد. من همیشه نگران اصول یا قواعد کلی بودم چون اغلبِ اوقات گفتاری توخالیای میشدند که جلوی تفکرکردن را میگیرند
Aidin Nikoo
ایدهها از افراد میآیند، از اینرو افراد مهمتر از ایدهها هستند.
m.r.zare
با وجود آنکه فیلمسازانی تازهکار در استودیویی نوپا بودیم و در شرایط مالی دشواری به سر میبردیم، به ایدهای ساده ایمان داشتیم: اگر بتوانیم چیزی درست کنیم که خودمان از دیدنش لذت ببریم، دیگران هم تمایل خواهند داشت آنرا ببینند.
miss_yalda
اگر درحال تجربهی شکست نیستید، در این صورت درحال مرتکبشدن اشتباه بسیار بدتری هستید: شما با تمایل به اجتناب از آن، هدایت میشوید. و برای رهبرها خصوصاً، این استراتژی ـ تلاش برای اجتناب از شکست، با زیرکتربودن از آن ـ شما را محکوم به شکست خواهد کرد.
Hrays
از سن بسیار پایین، این پیام در ذهن ما گنجانده میشود: شکست بد است؛ شکست به این معنی است که مطالعه نکردیم یا آمادگی نداشتیم؛ شکست یعنی کمکاری کردیم یا بدتر از آن! بهاندازهی کافی باهوش نیستیم. در نتیجه شکست چیزی است که از آن شرمسار میشویم. این ذهنیت تا مدت زیادی در بزرگسالی هم همراه انسان خواهد بود، حتا در کسانی که یاد گرفتهاند دلایلِ اغلب تکرارشده دربارهی جنبههای مثبت شکست را طوطیوار تکرار کنند.
Hrays
اگر یک ایدهی خوب را به یک تیم متوسط بدهید، آنرا خراب خواهند کرد. اگر یک ایدهی متوسط را به یک تیم بااستعداد بدهید، آنها یا ایده را اصلاح میکنند یا اینکه آنرا دور میاندازند و به چیز بهتری میرسند.
sarah_khani
هیچ چیزی به اندازهی ترکیبِ ندانستن و نیاز مبرم به موفقیت، منجر به یادگیری سریع نمیشود.
sarah_khani
داروی ترس، اعتماد است و همهی ما تمایل داریم که در این دنیای نامعلوم، چیزی برای اعتماد پیدا کنیم. ترس و اعتماد نیروهایی قوی هستند و درحالیکه دقیقاً متضاد هم نیستند، اعتماد بهترین وسیله برای بیرونراندن ترس است. چیزهای بسیار زیادی برای ترسیدن وجود دارد، خصوصاً وقتی کار جدیدی میکنید. اعتماد به دیگران به این معنی نیست که آنها اشتباه نمیکنند. بلکه به این معنی است که اگر اشتباه کنند ـ یا شما اشتباه کنید ـ اعتماد دارید که آنها برای رفع آن تلاش میکنند. ترس میتواند سریع ایجاد شود؛ اعتماد نه. رهبران باید اعتمادپذیریشان را در طول زمان، از طریق اعمالشان نشان دهند و بهترین روش برای این کار، عکسالعمل خوب به شکست است.
sahar
آن موقع و حالا، اصطلاحی که برای چنین انتقاد سازندهای به کار میبریم، "یادداشتهای خوب" است.
یک یادداشت خوب بیان میکند که چه چیزی درست نیست، چه چیزی کم است، چه چیزی واضح نیست، چه چیزی با عقل جور درنمیآید. یک یادداشت خوب در زمانِ مناسب ارائه میشود، نه قبل از آنکه برای رفع مشکل خیلی دیر شده باشد. یک یادداشت خوب هیچ تقاضایی نمیکند، حتا لازم نیست یک راهحل پیشنهادی داشته باشد، اما اگر داشته باشد، این راهحل تنها برای نشاندادن یک راهحل احتمالی ارائه میشود، نه برای تجویز یک پاسخ. و اما مهمتر از همه، یک یادداشت خوب باید بهروشنی تعریف شده باشد. «دارم از بیحوصلگی به خودم میپیچم» یک یادداشت خوب نیست.
sahar
فرآیند رسیدن به ذهنی روشن نیاز به صبر و روراستی دارد.
sahar
افراد تمایلی ندارند به چیزهایی که آزارشان میدهد زیاد توجه کنند، چرا که میترسند انگِ معترض به آنها بخورد.
sahar
کارگران به جای تکرار یک وظیفهی مشخص، میتوانستند تغییر ایجاد کنند، مشکلات را شناسایی کنند و ـ این یک مورد برای شخص من خیلی مهم است ـ وقتی در رفع مشکلی که تشخیص دادهاند همکاری کنند، احساس غرور خواهند کرد. این روش به پیشرفت مداوم، برطرفشدن خطاها و بالابردن کیفیت منتهی میشد.
sahar
با اینکه حل این مشکلات چالش به حساب میآمد، در مقایسه با یک مانع بزرگتر و دائمی دیگر که در برابر پیشرفت ما قرار داشت، رنگ میباختند: مقاومت بشر در مقابل تغییر.
sahar
هر چقدر هم که اعتمادبهنفس داشته باشید، پیش از آنکه صحبت کنید، خودتان را ارزیابی خواهید کرد: آیا این یک ایدهی خوب است یا یک ایدهی احمقانه؟ چند بار میتوانم چیز احمقانهای بگویم، پیش از اینکه دیگران شروع به تردید در من بکنند؟ آیا میتوانم به کارگردان بگویم شخصیت اصلی فیلمش دوستداشتنی نیست یا اینکه پردهی دوم فیلمش قابلفهم نیست؟ موضوع این نیست که نمیخواهید صادق باشید یا اینکه حرفتان را به دیگران نزنید. در این لحظه شما حتا به روراستی هم فکر نمیکنید. به این فکر میکنید که چطور احمق به نظر نرسید.
sahar
تلاش خود را صرف یادگرفتن این کردم که چگونه میتوان نهتنها شرکتی کامیاب، بلکه فرهنگی خلاق و دوامپذیر ساخت.
AMiR
در تمام زندگیام وقتی به مردم میگفتم هنر را رها کردم و سراغ فیزیک رفتم، لبخند میزدند، چون از نظر آنها چنین انتخابی عجیب بود
محمدجواد کیش بافان
حجم
۸۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۸۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۷۰%
تومان