بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شرکت خلاقیت | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شرکت خلاقیت

بریده‌هایی از کتاب شرکت خلاقیت

۳٫۹
(۱۱۹)
یک نفر به ایده‌ی خلاقانه‌ای دست می‌یافت، سرمایه‌ای جذب می‌کرد، آدم‌های باهوش زیادی دورِ خودش جمع می‌کرد و محصولی تولید می‌کرد که همه‌ی نگاه‌ها را به‌سوی خود می‌کشاند.
AMiR
در دوران تحصیل در مقطع کارشناسی‌ارشد، بی‌سروصدا هدفِ ساختن اولین فیلم بلند انیمیشن با کامپیوتر را برای خودم تعیین کردم و مدتِ بیست سال خستگی‌ناپذیر برای تحقق آن تلاش کردم. اکنون هدفی که نیروی محرکه‌ی زندگی‌ام بود، تحقق یافته بود و بی‌نهایت احساس آسودگی و شعف می‌کردم؛ دستِ‌کم در ابتدا.
sara
مثل ورزشکاری المپیکی که سال‌های زیادی رو به تمرین گذرونده تا فقط یه لحظه اشتباهی رو مرتکب نشه. اگه بیش از حد در موردش فکر کنه، نمی‌تونه کاری رو انجام بده که می‌دونه چطور باید انجام بده.»
sam b
خلاقیت نیازمند این است در مسیرهایی سفر کنیم که کسی نمی‌داند به کجا می‌رسد. این امر نیازمند آن است که حدود آن‌چه می‌دانیم و نمی‌دانیم را مشخص کنیم. با این‌که همه‌ی ما توانایی خلاق‌بودن را داریم، بعضی از افراد عقب می‌کشند، و بعضی به جلو پیش می‌روند.
sam b
«وقتی داری با دیدن ستاره آرزو می‌کنی، فرقی نمی‌کنه کی هستی.»
HaleH.Eb
افراد مهم‌تر از ایده‌ها هستند.
Yasminee
مسئولیت پیداکردن و حل مشکلات باید به عهده‌ی تمامی کارکنان باشد؛ از مدیران ارشد تا پایین‌ترین رده‌ی کارگران خط تولید. به عقیده‌ی دمینگ اگر کسی در هر جایگاهی، مشکلی را در فرآیند تولید شناسایی کند، باید از او درخواست کرد ـ و انتظار داشت ـ که خط تولید را متوقف کند.
sahar
وقتی با یک چالش روبه‌رو شدی، باید باهوش‌تر شوی.
mreza.soleimani
رهبران این شرکت‌ها چنان درگیر رقابت می‌شدند که هیچ نگرش عمیقی از سایر نیروهای مخربی که در کار بودند، پیدا نمی‌کردند.
AMiR
آن‌چه پیکسار را متمایز می‌سازد این است که ما تصدیق می‌کنیم همواره مشکلاتی خواهیم داشت و بسیاری از آن‌ها هم از نگاه ما دور خواهد بود؛ این‌که ما سخت تلاش می‌کنیم تا این مشکلات را کشف کنیم، حتا اگر این کار به معنی ناراحت‌کردن خودمان باشد؛ و این‌که در زمان روبه‌روشدن با یک مشکل، تمامی توان خود را برای رفع آن به خدمت می‌گیریم.
sara
گویدو به ما گفت: «کافیه به افراد کمی وقت بدین، و اونا براتون ایده‌هایی پیدا می‌کنن. زیبایی‌ش به اینه که ایده‌ها از طرف اونا می‌آد.»
sam b
اندرو در ادامه‌ی استعاره‌ی دریایی‌اش می‌گوید: «اگه داری روی اقیانوس کشتیرانی می‌کنی و هدفت اینه که از آب‌وهوای بد و امواج دوری کنی، اصلاً چرا کشتیرانی می‌کنی؟ باید قبول کنی سوارِ‌کشتی‌بودن یعنی نمی‌تونی عناصر رو کنترل کنی و روزهای خوب و بد وجود خواهد داشت، و هرچی پیش بیاد، باهاش روبه‌رو می‌شی، چون هدفت اینه که سرانجام به اون‌طرف اقیانوس برسی. قادر به کنترل این‌که دقیقاً چطور به اون‌طرف برسی نیستی. این بازی‌ایه که تصمیم گرفتی درش حضور داشته باشی. اگه هدفت اینه که اونو آسون‌تر و ساده‌تر کنی، پس اصلاً سوار کشتی نشو.»
sam b
همان‌طور که اندرو می‌گوید: «افراد دنبال قاطعیت هستن، اما وقتی گند می‌زنی انتظار صداقت هم دارن. این درس بزرگیه: نه فقط راه‌حل‌هاتون، بلکه مشکلات‌تون رو هم با مردم در میون بذارین.»
sam b
- اعتماد به این معنا نیست که اطمینان داشته باشید کسی مرتکب اشتباه نمی‌شود، به این معناست که حتا وقتی مرتکب اشتباه می‌شوند هم به آن‌ها اعتماد دارید.
marz.fa
راه‌حل پیشنهادشده در جلسه‌ی فکراعتماد، راه‌حل درستی نبود و بااین‌حال برد می‌گوید که همین کمک زیادی به او کرد.
sahar
این یکی از کلیدی‌ترین عناصر حفظ انعطاف‌پذیری است که سعی کنیم ضمن حفظ زیرکی مغزمان، سراغ چیزهایی برویم که تا کنون سراغش نرفته‌ایم
sam b
اقتصاد ژاپن به زانو درآمده بود، تولید در کشور در بازه‌های زمانی متناوب پایین می‌آمد، و به‌خاطر بدنامی در تولید محصولاتی بی‌کیفیت اقتصاد کشور فلج شده بود. یادم هست در دهه‌ی پنجاه در امریکا محصولات ساخت ژاپن به‌عنوان محصولِ به‌دردنخور و حتا آشغال شناخته می‌شد. این وضعیت ابداً مصداق امروزی ندارد. بار منفی برچسب «ساختِ مکزیک» یا «ساختِ چین» روی یک محصول به هیچ عنوان به پای معنایی که «ساختِ ژاپن» در آن روزها داشت، نمی‌رسد.
isaac
مایکل آرنت که داستان اسباب‌بازی ۳ را نوشت، می‌گوید به عقیده‌ی او برای ساختن یک فیلم عالی سازندگان آن بایستی در لحظه‌ای از کار، از ساختن فیلمی برای خودشان، به ساختن فیلم برای دیگران تغییرِ جهت دهند. برای او فکراعتماد این تغییر جهت را فراهم می‌سازد و این لزوماً دردناک است. او می‌گوید «بخشی از رنج آن به‌خاطر رهاکردن کنترل است. ممکن است فکر کنم خنده‌دارترین جوک دنیا را می‌گویم، اما اگر هیچ‌کس در اتاق به آن نخندد، باید آن‌را حذف کنم. دانستن این‌که آن‌ها چیزی را می‌بینند که من نمی‌بینم، دردناک است.»
sahar
وقتی‌که به فرآیند اعتماد کنیم ـ یا شاید دقیق‌تر این باشد که وقتی به افرادی که از فرآیند استفاده می‌کنند، اعتماد کنیم ـ خوش‌بین و درعین‌حال واقع‌بین هستیم. اعتماد از این دانسته می‌آید که ما ایمن هستیم و همکاران‌مان ما را به‌خاطر اشتباهات‌مان قضاوت نمی‌کنند، بلکه ما را تشویق می‌کنند که مرزها را بشکنیم. اما به نظر من، مهم این است که نگذاریم این اعتماد، این باورمان، ما را به رهاکردن مسئولیت‌های شخصی‌مان بکشاند.
sahar
اشتباه من در مشاوره‌گرفتن از این افراد باتجربه در این‌جا بود که برای سؤال‌های پیچیده دنبال جواب‌های ساده بودم ـ این کار را بکنید، آن کار را نکنید ـ علت هم این بود که اعتمادبه‌نفس نداشتم و الزامات شغل جدید به من استرس شدیدی وارد کرده بود.
sahar

حجم

۸۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

حجم

۸۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۷۰%
تومان