بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب صراط | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب صراط

بریده‌هایی از کتاب صراط

امتیاز:
۴.۴از ۱۰۹ رأی
۴٫۴
(۱۰۹)
کسانی که شغل ثابتی برای خود دارند، نمی‌توانند دستورهای تغییر دهنده را بپذیرند. باید با نقش ثابت و بدون هیچ گونه پیش جستن و شغل ثابت گرفتن، آماده‌ی دستور بود و مهم‌ترها را مشخص کرد تا بتوان ولایت را پذیرفت.
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
راستی کسانی که برای خود به اندازه‌ی نیم ساعت خط کشیده‌اند و برنامه گذاشته‌اند، نمی‌توانند ولایت الله را تحمل کنند و این است که از یقین‌ها و حتی انتظارهای خود هم چشم می‌پوشند تا چه رسد به فرعون‌هایی که تمام تاریخ را برای خود خط کشی کرده‌اند و با آرزوها، خودشان را بسته‌اند و حتی به ظلم و علو هم رسیده‌اند، که اینها با ولایت حق چه می‌کنند و هدی را چگونه تحمل خواهند کرد و چگونه ایمان خواهند آورد.
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
کسانی که برای خود رؤیاها را و قدرت طلبی‌ها را حاکم کرده‌اند، اینها حتی از یقین و شناخت خویش بهره نمی‌برند. کسانی که برای خود، خط‌هایی کشیده‌اند و راههایی مشخص کرده‌اند، ولایت الله را تحمل ندارند.
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
گفتم کفر به خدا، از کفر به انسان مایه گرفته. تو که خودت را در همین سطح از تکرار و ابتذال و تنوع دیده‌ای، دیگر به حرکتی دست نخواهی زد و به تحرکی دست نخواهی یافت و این است که جهتی نامحدود نخواهی خواست. که تو را با این اشتهای کور، یک لقمه‌ی دنیا هم کافی است و زیادی است و بیشتر از رفاه برای تو ضرورتی ندارد؛ هدی و جهت یابی نمی‌خواهی، بشری و ادامه نمی‌خواهی.
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
ایمان و کفر به معاد و ایمان و کفر به الله، از ایمان و کفر به خود انسان مایه می‌گیرد. کفر به انسان، کفر به ادامه‌ی انسان و کفر به الله را همره می‌آورد.
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
تو اگر بخواهی یک مهره باشی می‌توانی پس از آگاهی به نقش خودت در هر شغلی و در هر دسته‌ای نفوذ کنی و اگر بخواهی مهره ساز باشی، دیگر فرصتی نداری جز اینکه بار بگیری و بار بگذاری.
خانوم صاد
تو با اینکه نیاز به خلوت و سکوت و اشکی را احساس می‌کنی، به برنامه‌های به اصطلاح عملی و اجتماعی و سیاسی روی می‌آوری و همچون ماشینی برای ارباب تکفیر گویت، کار می‌کنی و دود می‌کنی، تا آنجا که می‌شوی پل پیروزی و نردبان دزد. با کارهایت خودت به جایی نمی‌رسی. با عملت خودت ظرفیتی نمی‌گیری و وسعتی نمی‌یابی. پوک می‌شوی و همچون فانوس، در زیر بار حوادث از پای می‌نشینی.
خانوم صاد
این است که نه تنها مؤمن‌ها، بلکه هر کس که تکیه‌گاهی می‌خواهد، باید بر خدا تکیه کند؛ عَلَی اللهِ فَلْیتَوَکلِ المُتِوَکلُون،که تکیه‌گاه‌ها و پناهگاههای دیگر، خودشان آواری بر سر تو می‌شوند و باری بر دوش و استخوانی در گل
محدثه
تو خدا را می‌بینی در حالیکه تمام واسطه و قانون‌ها و پدیده‌ها را هم دیده‌ای، ولی در آنها نمانده‌ای و راهت را ادامه داده‌ای و تمام هستی را آیت دیده‌ای، نه غایت و نهایت. آیتی که او را نشان می‌دهد و به او اشاره دارد، نه غایتی که در خودش نگه دارد و تو را به بن بست بکشاند. با این دید تو دست او را بسته نمی‌بینی، که علیت و وابستگی و نظام هستی جلوی او را بگیرد، که این علیت و پیوند را او برقرار کرده. این علیت ذاتی نیست،
کاربر ۳۴۸۰۹۵۱
تو می‌شنوی که خدا همه‌ی هستی را پرکرده تا آنجا که جایی برای کسی و چیزی نیست.
Orafa
آنها که از درون نجوشیده‌اند از بیرون پر خواهند شد.
Orafa
ما دوست داریم با فلانی باشیم و در فلان جا زندگی کنیم و اسمش را هم می‌گذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوی، همین عبودیت است؛ یعنی اینکه در هر موقعیتی تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیت‌های خوب و یا بد نباشیم، که رسول می‌گفت: ما اَدْری ما یفْعَلُ بی وَ لابِکمْ اِنْ أَتَّبِعُ اِلّا ما یوحی اِلَی. من چه می‌دانم برای من و یا برای شما چه پیش می‌آید، با ما چه می‌کنند. من از مرزم، من از وحیم و تکلیفم تجاوز نمی‌کنم.
منکسر
اگر او راضی نباشد چه می‌شود؟ تو از کاری که راضی نباشی کنار می‌کشی و درآن دخالت نمی‌کنی. در نتیجه کاری که او آن را نپسندد، آن را رها می‌کند و در آن دخالت نمی‌نماید و آن را نمی‌پرورد. و این است که به جایی نمی‌رسد و در بن بست می‌ماند. و هیچ وزیری، وزر و سنگینی کار تو را تحمل نمی‌کند. و در ادامه، او شما را از کارهای خودتان با خبر می‌سازد، که او از آنچه که همراه سینه‌هاست، آگاه است.
منکسر
انسانی که راه افتاد و حرکت کرد، ناچار با بندها و مانع‌ها روبرو می‌شود و در برخورد با این مانع‌هاست که نیاز به آزادی در او زنده می‌شود. تلقی هر کس از آزادی، وابسته به حرکت و به مانعی است که با آن برخورد کرده است.
منکسر
پول، عنوان، زیبایی‌ها، قدرت‌ها، تشویق‌ها و تهدیدها و هزار عامل دیگر در ما مؤثر هستند. اینها را جمع می‌کنیم سپس تنظیم می‌کنیم و دسته‌بندی می‌نماییم که این همه بت و این همه معبود چند دسته هستند.
منکسر
تو نمی‌توانی بر وسیله‌هایی که عقیم می‌مانند و یا خودشان تو را می‌شکنند، تکیه کنی. تو، نه همراه پول، که حتی همراه نان و لقمه‌ی در دست گرفته‌ات، آرام نداری که من کارم تمام است و امروز سیرم، چون آنقدر لقمه‌ها در گلوگیر کرده‌اند و طرف را به خفگی هم کشانده‌اند.
منکسر
و بعد گفتم این را هم در نظر بگیر واغفال نشو که علی اگر کار کرد، در دوره‌ی بیکاریش بود. علی در هنگام خلافت بیل برنداشت. آنجا که آدم‌ها محتاج او بودند، به درخت‌ها نپرداخت همین طور رسول و همین طور تمامی پیشوایان، هنگامی که از کارهاشان ممنوع می‌شدند، به آن کارها می‌پرداختند. تو اگر بخواهی یک مهره باشی می‌توانی پس از آگاهی به نقش خودت در هر شغلی و در هر دسته‌ای نفوذ کنی و اگر بخواهی مهره ساز باشی، دیگر فرصتی نداری جز اینکه بار بگیری و بار بگذاری.
منکسر
هوَ یطْعِمُنی و یسقِینِ اذا مَرِضتُ فَهُوَ یشفِینِ. باز این ابراهیم است که اینگونه او را می‌بیند. با این سبک تو می‌بینی که خدا همه‌ی هستی را پر کرده و دیگر جایی برای کسی و چیزی نیست. این ماشین را تو ساخته‌ای، این کشتی را تو به روی آب انداخته‌ای، او می‌گوید من آفریدم و من به روی آب کشیدم: و یخْلُقُ ما لاتَعْلَمُونَ.
منکسر
داستان آنها که از او چشم پوشیدند و وحی او را ندیده گرفتند و در سطح لغزیدند و با نظام و سنت و مرصاد هماهنگ نشدند، کارهاشان اگر به بزرگی تاریخ است، همچون خاکستری خواهد بود در باد، در روز طوفان. چه باقی می‌ماند؟ لا یقدِرونَ مِمّا کسَبوا علی شَیءٍ ذلِک هُوَالضَّلالُ البَعید. ضَرَبَ الله مَثلاً کلمةً طیبةً.
منکسر
آیه‌ها از درگیری رسولان و قومشان می‌گویند و تصویرهایی می‌آورند و تأکید می‌کنند که این کافرهای چشم پوش که دعوت پروردگارشان را نشنیدند، اینها حجم عملشان و عظمت کارهاشان تو را فریب ندهد، که درگیری با نظام و مرصاد و سنت‌هایی که خدا گذاشته، از کارهاشان خاکستر می‌سازد در باد: أعمالُهُم کرَمادٍ اشتَدَّت بِهِ الرِّیحُ فی یومٍ عاصفٍ لایقدِرونَ مِمَّا کسَبُوا علی شَیءٍ.
منکسر

حجم

۱۱۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

حجم

۱۱۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان