بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اخبات | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اخبات

بریده‌هایی از کتاب اخبات

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۹۶ رأی
۴٫۶
(۹۶)
خدا در دل‌های شکسته جای دارد
:)
ما با مکتبی روبرو هستیم که از تفریط، امید مزد و پاداش دارد و از طاعت‌های چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم.
:)
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که بر بندید محمل‌ها.
:)
این خیلی سادگی است که آدمی خیال کند ربّی که او را از خاک بلند کرده و پرورانده است، رهایش می‌کند تا خوراک شیطان شود؛ مگر او می‌گذارد که مؤمنین ضایع شوند؟!
:)
خدا آن قدر غنی و حمید است، که وقتی فقر و انکسار تو را بیند، سرشارت می‌کند و اصلا نگاه هم نمی‌کند که عذر بخواهی. توبیخت هم نمی‌کند که بسوزی؛ «وَ اعْفُ عَنْ تَوْبیخِی بِکرَمِ وَجْهِک». کرامت او در حدی است، که اصلاً نگاه نمی‌کند تا از او عذر بخواهی. خیلی مهربان، خیلی نزدیک، خیلی سمیع و مجیب و محب است.
:)
هر کس گناهی دارد و همان برای توقف و ماندن او کافی است.
:)
خدایا! به حق خودت قسم که اگر ما را به خودمان واگذار کنی، از هیچ چیز دور نیستیم: «اَلهِی لا تَکلْنِی اِلی نَفْسِی طَرْفَةَ عَینٍ أَبَدآ»؛ اگر یک آن و یک لحظه به خودمان واگذار شویم، از دست رفته‌ایم. «وَ لا تُخْرِجْنی مِنْ التَّقْصیرِ»؛ از کلاس تقصیر و کوتاهی، خودمان را بیرون نبینیم. «وَ لا تَجْعَلْنِی مِنَ الْمُعارینَ».
:)
در همین شب‌های ماه رمضان، که ما دور هم می‌نشینیم و می‌گوییم ماه رمضان جدید آمد. باید مواظب باشیم و به خودمان فکر کنیم، ولی مانند کسی هستیم که به حمام آمده است، ولی نه برای تطهیر، که برای بازی.
:)
بعضی وقت‌ها ابری می‌آید، امّا نمی‌بارد. برق می‌زند، امّا نمی‌بارد. فرصت‌ها را می‌دهند، امّا ما بهره نمی‌گیریم. رمضان‌ها آمده و رفته، اما جز خیس خوردن چرک‌ها چیزی برایمان باقی نمانده است.
:)
مسأله این نیست که ما با رضا و تسلیم و طاعت و نیت و دلِ خوب و پاک همراه باشیم که این حرف‌ها، حرف بچه‌هاست. حرف خام‌هاست. حرف آنهایی است که می‌خواهند هر کاری بکنند و بعد با اولیاء خدا هم همراه باشند و از کوثر حق بنوشند. اینها خیال خام است. راهی را که انبیاء با مرارت چشیدند، به من و تو مفت نمی‌دهند و الّا به عزیزان خدا می‌دادند. شوخی نیست!
:)
خلاصه اینکه می‌خواهم دو چیز را از شما بگیرم: یکی اینکه خود را از هیچ ذنبی دور نبینید که ما با ابن ملجم‌ها فاصله‌ای نداریم. این حقیقتی است که هر کدام فرعونی هستیم، ولی زمینه‌های بروز نیروهای باطنی ما هنوز شکل نگرفته است. دوّم این که، هر چند رحمت حق واسع است، ولی اغترار به آن نداشته باشیم؛ زیرا وصالش مقدماتی می‌خواهد و مقدمات آن هم شوخی بردار نیست.
:)
وقتی تو فساد را در گوشه‌ای به وجود آوردی، در دورترین گوشه‌ها اثر می‌گذارد و نسل تو مبتلا می‌شود؛ چون دنیا، دنیای مترابط و قانونمند است. پس حسابِ نظام‌ها و سنت‌های اوست. آنها را به شوخی نگیریم!
:)
وقتی تو فساد و زنا را در آن عدّه به جریان انداختی و آنها را مبتلا کردی، ابتلاء آنها به بچه‌های تو هم سرایت می‌کند. این عین قانونمندی است و خلاف عدالت نیست.
:)
وعده رفاه را به انسانی می‌دهند که مستمرآ تحول نعمت‌ها را می‌بیند. مسأله این است که تو در شرایطی هستی که نمی‌توانی بگویی می‌خواهم کشور خود را مرفَّه کنم. نمی‌شود آمریکایی‌ها بهترین زندگی را داشته باشند و بقیه بمیرند و بسوزند و به هر چیزی که می‌خواهند مبتلا شوند؛ چرا که در این دنیای مرتبط و مترابط، هر ابتلایی که دیگران پیدا کنند، به تو هم بر می‌گردد و تو را هم گرفتار می‌کند.
:)
وقتی که من فهمیدم در چه حوزه‌ای و با چه هدفی می‌خواهم کار کنم، نوع امکاناتی هم که باید فراهم کنم، مشخص می‌شود. دیگر طلبه‌ای ذلیل نیستم که مشکلم یک اختلاف خانوادگی باشد و ندانم که با بچه‌ها و با زن خود چگونه برخورد کنم.
:)
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمّا یأْتِکمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَواْ مِنْ قَبْلِکمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّی یقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ آللهِ أَلا اِنَّ نَصْرَ آللهِ قَرِیبٌ»؛
کاربر ۵۳۶۹۵۲۱
اگر امروز جزء مخبتین نباشیم، فردا که همه در صحرای محشر از ما وحشت می‌کنند و می‌ترسند، چه می‌خواهیم بکنیم؟ نه تنها همه می‌ترسند، که خودمان نیز از خودمان می‌ترسیم.
زهرا سادات
پس مخبتان کسانی هستند که دل‌هاشان می‌لرزد. چرا؟ چون وقتی شما هدف خیلی بزرگی را در پیش گرفتید و می‌خواهید با امکانِ محدودِ خود حرکت کنید و ناتوانید، وجل و ترس می‌آید.
زهرا سادات
در سیر گفتگوها از این معنا پرده برداشته شد، که اسلام، ایمان، تقوا و احسان مراحلی است که انسان با طی کردن آنها، به رحمت حق نزدیک می‌شود، ولی وصال رحمت و دستیابی به‌آن، مرحله بالاتری را می‌طلبد و معنای دیگری را می‌خواهد. به همین مناسبت این ادعا مطرح شد که ما در سلوک خود باید از طاعت و حتی از معصیتی امید بهره داشته و منتظر پاداش باشیم، که در ما انکسار، ذلت باطنی و نتیجتآ خضوع و خشوع و تواضع را آورده باشد. در ادامه باید در دل ما، ذلت و در معاشرت ما، نرمش و در مشی ما، تواضع و دقت بیاید و خوراک و لباس ما محدود شود. و این همه، برخاسته از این ریشه انکسار باطنی است.
زهرا سادات
اینها حقایقی هستند که مجموعآ به هم مرتبط هستند و به هم دست می‌دهند. این گونه نیست که انسان بتواند ادا در بیاورد؛ آن هم ادای کسانی را که در این عالم محبت کرده‌اند.
زهرا سادات

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۸۳٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
۸,۵۰۰
۵۰%
تومان