بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تولستوی و مبل بنفش | صفحه ۱۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تولستوی و مبل بنفش

بریده‌هایی از کتاب تولستوی و مبل بنفش

نویسنده:نینا سنکویچ
مترجم:لیلا کرد
امتیاز:
۳.۸از ۵۶۵ رأی
۳٫۸
(۵۶۵)
اما یک تمرین هم به این برنامۀ روزانه اضافه کرده‌ام. دربارۀ هر چه که می‌خواندم می‌نوشتم و با هر کسی که می‌خواست با من حرف بزند از کتاب‌ها حرف زدم. من در به اشتراک گذاشتن نظرات و افکارم دربارۀ آنچه می‌خواندم یک‌جور لذت اساسیِ جدید پیدا کردم: حرف زدن از کتاب‌ها.
yazdaan
جایی که در آن شفا هست، جایی که تو در آن هستی.»
yazdaan
من چیزی برای ترسیدن ندارم.
yazdaan
«بعضی از مردم همه‌چیز دارند، ولی من هیچ چیزی ندارم. آخر چرا؟ چرا این‌طور شد؟»
yazdaan
من به وجود کارمای جمعی اعتقاد ندارم؛ به روحی پنهان یا زنجیری که مرا به بقیۀ انسان‌های دنیا وصل کند. من از روی تجربه می‌دانم که می‌شود حادثه‌ای وحشتناک اتفاق بیفتد، بی‌اینکه من از آن باخبر شوم.
yazdaan
هر وعده‌ای مبنی بر اینکه زمان آسایش و راحتی فرا می‌رسد یک دروغ است.
yazdaan
«در پایان همه‌چیز فراموش می‌شود»
yazdaan
کتاب‌ها هم مثل پول دائماً باید در گردش باشند. تا جایی که بشود، قرض بدهید و قرض بگیرید؛ هم کتاب را و هم پول را! مخصوصاً کتاب را؛ کتاب‌ها به‌مراتب بیشتر از پول، چیزی برای عرضه‌کردن دارند. کتاب فقط یک دوست نیست، بلکه می‌تواند دوستان بسیاری برایتان به ارمغان بیاورد. زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید سه‌برابر ثروتمندید.
ونوشه
«آیا تابه‌حال قلبت به‌خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدت‌ها بعد از تمام کردن کتابی نویسنده‌اش همچنان در گوشت نجوا کند؟» بله، بله!
yazdaan
زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید، سه‌برابر ثروتمندید.
yazdaan
راهم با کتاب‌ها فرش شده بود.
yazdaan
من همیشه با او در ذهنم زندگی خواهم کرد
yazdaan
او درک نمی‌کند که چرا مردم بدون فکر و بررسی برای زندگی کردن عجله دارند: «چرا مردم این‌قدر از فکر کردن می‌ترسند؟ چرا هیچ وقتی برای اندیشیدن نمی‌گذارند؟ سکون اشکالی ندارد؛ پوچی، دور خود چرخیدن و حتی شاد نبودن اشکالی ندارد. فکر می‌کنم این چیزها قدم‌های نخستین تولد یک فکر جدید است. برای همین است که دوست دارم کتاب بخوانم.»
yazdaan
«بیست‌وسه‌ساله‌ام و هیچ چیزی برایم باقی نمانده
yazdaan
او یاغی نبود، بلکه بیشتر سنت‌شکن بود.
yazdaan
چطور هر کدام از ما خواهد توانست دوباره به دنیا بازگردد و زندگی کند، بخندد، حرف بزند، برنامه‌ریزی کند؟
yazdaan
«اصلاً عادلانه نیست.» آن کلمات از ذهنم گذشتند. عادلانه نبود که بمیرد.
yazdaan
ما نمی‌توانیم اتفاقات اطرافمان را کنترل کنیم، اما مسئول عکس‌العمل‌هایمان نسبت به آن اتفاقات هستیم.
mehrnoosh hessari
هاروکی موراکامی در خاطراتش در کتاب از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم دربارۀ اینکه چطور تصمیم گرفت نویسنده شود، می‌نویسد. او به‌طرز عجیبی به هدفش می‌چسبد: «واقعاً لازم است در زندگی اولویت‌بندی داشته باشید، پی ببرید که باید وقت و انرژی تان را در زندگی برای چه تقسیم کنید. اگر تا سن خاصی چنین سیستمی برای خودتان تعیین نکرده باشید، تمرکزتان را از دست خواهید داد و توازن زندگی‌تان به‌هم خواهد خورد.»
parnian
ایام زندگی ما با یک حادثۀ ازدست‌دادن یا رنج کشیدن یا گرفتاری به چند بخش تقسیم شده است.
مهدی ابراهیمی

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۲۵,۲۰۰
۳۰%
تومان