بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انسان در جستجوی معنا | صفحه ۸۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب انسان در جستجوی معنا

بریده‌هایی از کتاب انسان در جستجوی معنا

۳٫۹
(۶۵۶)
تعارضات و تنش در زندگی روزمره امری عادی و نشانه‌ی سلامت است. رنج و درد نیز همین وضعیت را دارند. هرگز نباید تصور کرد که هر درد و رنجی به نوروز و بیماری عصبی منجر می‌شود، بلکه برعکس درد و رنج می‌تواند سکوی پرتابی برای رشد و پیشرفت باشد، به ویژه چنانچه از ناکامی وجودی ناشی شده باشد.
شیوا
یک روان‌نژند واقعی از دیدن حقایق زندگی خود وظایف و مسئولیتی را که زندگی بر عهده وی نهاده است می‌گریزد، پس آگاه‌کردن او به وظایف و مسئولیتش، خود نوعی یاری رساندن به وی در راه پیروزی بر مشکلات زندگی و عصبیت و پریشان‌حالی او خواهد بود.
شیوا
تنها با آرامی و حوصله می‌توان به این افراد فهماند که کسی حق ظلم‌کردن بر دیگران را ندارد، هرچند به او ظلم شده باشد.
شیوا
در جهان تنها دو نژاد وجود دارد. یکی نژاد مردمان شایسته و کامل و دیگری نژاد مردمان نالایق و غیرشایسته. این دو نژاد در همه جا وجود دارد و در تمام طبقات اجتماع رسوخ نموده است و هیچ طبقه‌ای تنها از وجود شایسته‌ها و ناشایسته‌ها تشکیل نمی‌شود. بنابراین، هیچ گروهی فقط از «نژاد شایسته و ناب» تشکیل نمی‌شود
شیوا
انسان هرگز به سوی رفتار اخلاقی رانده نمی‌شود. بلکه این انسان است که اراده می‌کند و تصمیم می‌گیرد که رفتاری شایسته و سزاوار باید داشته باشد. او اینکار را برای خشنودی انگیزه‌ی اخلاقی خود و رضایت و آسودگی وجدان خویش انجام نمی‌دهد، بلکه آن را به خاطر علت و دلیلی انجام می‌دهد که بدان پای‌بند و معتقد است، یا به خاطر کسی که دوستش دارد و یا خدایی که وی را می‌پرستد.
شیوا
انسان نمی‌تواند شیوه‌ی کار و روش درمانی دکتر فرانکل را با روش کار زیگموند فروید مقایسه نکند. هر دو پزشک در ابتدا توجه‌ی خود را به درمان نوروزها معطوف داشتند. فروید ریشه‌ی این «اختلال‌های روان‌پریشی» را دراضطراب‌هایی می‌یابد که در اثر تکانه و انگیزه‌های تعارضی و ناخودآگاه به وجود می‌آید، امّا دکتر فرانکل «نوروزها» را بر چند نوع گوناگون می‌داند و بعضی از آن‌ها را روان‌نژندی نئوژنتیک می‌نامد. یعنی اینکه بیمار از یافتن معناو مسئولیت در زندگی خویش ناتوان است. فروید ناکامی در زندگی جنسی را تأیید می‌نماید، امّا دکتر فرانکل ناکامی را در معناجویی آن می‌داند.
Ahmad
امروزه در اروپا، روانشناسان و روانپزشکان به طور آشکار از فروید روی برگردانده‌اند و به تحلیل‌های اگزیستانسیالیستی «هستی درمانی» روی آورده‌اند
Ahmad
دکتر فرانکل، نویسنده و روانپزشک، گاهی از بیمارانی که از دردهای کوچک و اضطراب‌های بزرگ خود شکوه دارند می‌پرسد: «چرا دست به خودکشی نمی‌زنید؟» و از شنیدن پاسخ‌هایشان تقریبا راهی برای روش درمانی خویش به دست می‌آورد. در زندگی هر انسانی نکته‌ای پنهان وجود دارد! در زندگی یک بیمار عشقی وجود دارد که او را به فرزندانش پای‌بند می‌سازد. دیگری را استعدادی است که هنوز شکوفا نشده و در زندگی سومی یادمان‌های ارزنده‌ای وجود دارد که همچنان ماندگار است. یافتن این رشته‌های از هم گسیخته در یک زندگی نابسامان، نقشی استوار از معنا و مسئولیت، هدف و موضوع، روشی است که دکتر فرانکل از اگزیستانسیالیسم نوین به دست آورده و آن را شیوه‌ی «لوگوتراپی» نامگذاری کرده است.
Ahmad
در این هنگام به معنای بزرگترین رازی پی بردم که بشر و اندیشه و ایمان بشری باید آن را آشکار سازد و دانستم که «نجات بشر در عشق و با عشق است.» در آن سپیده‌ی سحری و در آن حال دریافتم که اگر همه چیز را از انسان بگیرند، باز هم حتی اگر یک لحظه و یک دم هم که شده می‌تواند خوشبخت بماند. و آن زمانی است که به محبوب خویش بیندیشد
حمید
«آنچه را که شما تجربه کرده و کشیده‌اید، هیچ نیرویی در دنیا قادر به گرفتن آن از شما نیست.» نه تنها تجربه‌های ما، بلکه تمام آنچه که عمل کرده‌ایم، همه‌ی اندیشه‌های بزرگی که در سر پرورانده‌ایم و تمام رنج‌هایی که برده‌ایم، چیزی را از کف نداده‌ایم و هرچند که همه‌ی آن‌ها گذشته است، ولی ما به آن‌ها هستی بخشیده‌ایم. زیرا بودن خود نوعی هستی است و شاید هم مطمئن‌ترین صورت آن.
شیوا
وقتی فردی دانست که رنج کشیدن سرنوشت اوست، به ناچار باید آن را به عنوان وظیفه‌ای یگانه و استثنایی بپذیرد و قبول کند که در آن رنج بردن نیز در جهان تک و تنهاست و دیگری نمی‌تواند بار رنج او را به دوش بکشد. تنها فرصت موجود، بستگی به شیوه‌ی برخورد او با مشکلات و چگونگی رساندن این بار به منزل دارد.
شیوا
اسپینوزا در کتاب اخلاق خود می‌گوید: «چون تصوری دقیق از عواطف رنج کشیده بیابیم، دیگر عواطف رنجی نخواهند کشید.»
شیوا
در چنین شرایطی «خود شخص» از گم‌شدن ارزش‌های اخلاقی‌اش رنج می‌برد. اگر انسان در اردوگاه کار اجباری با فناشدن ارزش‌هایش مبارزه نمی‌کرد و نمی‌کوشید که باقیمانده ی عزّت نفس خود را حفظ کند؛ او احساس فرد بودن، اندیشه داشتن، آزادی درون و ارزش‌های شخصی را از دست می‌داد و بنابراین خود را تنها بخشی از خیل عظیم مردم به حساب می‌آورد و حیاتش تا سر حد زندگی حیوانی سقوط می‌کرد.
شیوا
کوشش در برانگیختن قریحه‌ی بذله‌گویی و دیدن وقایع در پرتو شوخ‌طبعی، به خاطر تحمل شرایط سختِ زیستن در درون اردوگاه بود.
شیوا
آنچه بیشتر مایه‌ی تعجب و شگفتی است روحیه شوخ طبعی حاکم بر اردوگاه بود، شوخی یکی از ابزارهای روح برای حفظ جان محسوب می‌شد. به خوبی آشکار است که خنده بیش از هر چیز دیگری می‌تواند انسان را از شرایط نابسامان و دشوار موجود جدا کرده و به او برای ایستادگی در برابر سختی‌ها و زشتی‌های موجود نیرو ببخشد، هرچند برای زمانی تنها به طول چند لحظه.
شیوا
«مرا چون مُهری بر قلبت بکوب که عشق بسان مرگ نیرومند است»
شیوا
«عشق از وجود مادی معشوق برتر و بالاتر است و معنی حقیقی و ژرف خود را در هستی و وجود روحانی او می‌یابد، حال دیگر تفاوتی نمی‌کند که محبوب حضور داشته باشد یا نداشته باشد، زنده باشد یا نباشد!»
شیوا
«فرشتگان همواره در اندیشه‌های شکوهمند ابدی و بی‌پایان غرقند.»
شیوا
در آن سپیده‌ی سحری و در آن حال دریافتم که اگر همه چیز را از انسان بگیرند، باز هم حتی اگر یک لحظه و یک دم هم که شده می‌تواند خوشبخت بماند. و آن زمانی است که به محبوب خویش بیندیشد.
شیوا
در این هنگام به معنای بزرگترین رازی پی بردم که بشر و اندیشه و ایمان بشری باید آن را آشکار سازد و دانستم که «نجات بشر در عشق و با عشق است.»
شیوا

حجم

۱۴۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۴۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان