بریده‌هایی از کتاب در قلمرو پادشاهان

پول چیزهای فراوانی را به عربستان آورده بود، اما تمام آن‌ها فقط مادی بودند که به درون ذهن سعودی‌ها راه نمی‌یافتند. ساختمان‌های جدید، خانه‌های بزرگ‌تر، فروشگاه‌های بزرگ و مناظر اروپایی احداث شده، هیچ‌کدام ارتباطی با آنچه در ذهن مردم می‌گذشت، نداشتند.

فرهنگ صحراگردی و بادیه‌نشینی در این کشور آن‌ها را از تمام عناصر فرهنگی که در کشورهای متمدنی همچون ایران و حتی برخی از همسایگان عرب وجود دارد، دور می‌کند. سعودی‌ها مردمی عقب مانده‌اند که در حقیقت هرگونه لذتی را در زندگی، گناه می‌دانند.

سه هزار سال پیش همسر حضرت ابراهیم، هاجر، از طرف خدا راهنمایی شد و چشمه زمزم را یافت و فرزند تشنه‌اش اسماعیل را از آب آن سیراب کرد. اسماعیل پدر اعراب است. نزدیک‌تر شدیم و سنگ کعبه را لمس کردیم؛ سنگ سیاهی که خدا به ابراهیم بخشیده بود و پیش از ما میلیون‌ها مسلمان در جهان به آن دست کشیده بودند. سپس دری بسته را دیدیم که خود مکان مقدس، درون این مکان مقدس بود و یسلام و بقیه

یسلام یکی از اولین کامپیوترهای شخصی را که به بازار آمده بود، خرید. او علاقه فراوانی به استفاده از این سیستم جدید در گسترش کارهای خود داشت و به همین منظور با شخصی به نام استیو جابز ملاقات کرد. جابز یکی از اولین کسانی بود که استفاده‌های مختلف از کامپیوتر را فرا گرفته بود

اکنون ما مجبور به مبارزه رودررو شده‌ایم و حامی ما حقیقت است.

در عربستان سعودی هرگز به ناهنجاریهای اجتماعی مستقیمآ اشاره نمی‌شود و پنهان‌کاری، اساس و بنیاد این جامعه را ساخته است. در عربستان سعودی مردم باور دارند چیزی که مخفی است، وجود ندارد.

طرد شدن دردناک است، ولی طرد شدن از سوی پدر بی‌آنکه گناهی مرتکب شده باشی، فاجعه است.

آنها در خانه‌های خود زندانی‌اند و هنگامی که بیرون می‌روند، زندان خود را به شکل عبای سیاه با خود جابه‌جا می‌کنند.

اگرچه معاشرتهای اجتماعی در عربستان پیرو اصولی پیچیده است، ولی وقتی که مردم این کشور به سفرهای خارجی می‌روند، آزادتر و اجتماعی‌تر به نظر می‌رسند. آنها بخشی از رفتارهای مرتجعانه خود را در خارج از عربستان به طور موقتی به دست فراموشی می‌سپارند.

کودکان سعودی باهوش و بانمکند؛ درست مثل هر کودک دیگری در هر نقطه از جهان.

پول، ظاهر عربستان را تغییر داده و به مرز دنیای مدرن نزدیک کرده بود، ولی باورهای مردمی، این کشور را به عقب باز پس می‌کشید.

۱۹۷۹ سالی بود که کل عالم اسلام دگرگون شد.

با گذشت زمان، این کشور بیشتر و بیشتر در لایه‌های وهابیت خشک و خشن فرو رفت و همه چیز به سکون کشیده شد. بسیاری از مردان سعودی در این امر نقش داشتند. آن‌ها تا جوان هستند از فرهنگ غربی، آنچه می‌خواهند، برداشت می‌کنند. به محض آنکه ازدواج می‌کنند، به سنت‌های خود باز می‌گردند و از ارزش‌های معنوی کشور خود سخن به میان می‌آورند

سعودی‌ها مردمی عقب مانده‌اند که در حقیقت هرگونه لذتی را در زندگی، گناه می‌دانند.

نقش آموزش‌های وهابی در یکپارچه‌سازی این کشور انکارناپذیر است.

صیغه امری است که به ندرت دیده می‌شود، ولی در عربستان کاملا قانونی است؛ شاید به این دلیل که در اسلام هیچ کودکی نباید نامشروع به دنیا بیاید. قانون صیغه از دیرباز در اسلام وجود داشته و مردها می‌توانستند دختر را احتمالا با رضایت پدرش برای مدت مشخص و تعیین‌شده‌ای صیغه نمایند. مدت صیغه می‌تواند یک ساعت باشد یا یک عمر؛ این بسته به نوع قرارداد است. از ثروت مرد پس از مرگش به زن صیغه‌ای چیزی نمی‌رسد، اما اگر کودک به دنیا بیاید حلال‌زاده است.

همه چیز برای او گناه محسوب می‌شد. همه چیز به او حرام بود و اگر حرام نبود، ناپسند و خجالت‌آور بود. راه رفتن در خیابان شرم‌آور بود. گوش سپردن به موسیقی شرم‌آور بود. حرف زدن با مستخدمین مرد حرام بود. اگر مردان غریبه او را می‌دیدند، حرام بود.

یسلام یکی از اولین کامپیوترهای شخصی را که به بازار آمده بود، خرید. او علاقه فراوانی به استفاده از این سیستم جدید در گسترش کارهای خود داشت و به همین منظور با شخصی به نام استیو جابز ملاقات کرد. جابز یکی از اولین کسانی بود که استفاده‌های مختلف از کامپیوتر را فرا گرفته بود و یک کامپیوتر شخصی بزرگ در گاراژ خانه‌اش داشت.

اگر اهل خاورمیانه باشی، زندگی‌ات با پنهان‌کاری پیوند خورده است.

شخصیت درونی مادرم بود؛ زنی عجول، یاغی و نافرمان.