. آهو پول را به خمير تشبيه میکرد که خود به خود ور میآمد و زياد میشد. سيّدميران برای آن خمير مايهای لازم میدانست که عبارت بود از کار.
marzie
. آهو پول را به خمير تشبيه میکرد که خود به خود ور میآمد و زياد میشد. سيّدميران برای آن خمير مايهای لازم میدانست که عبارت بود از کار.
marzie
. آهو پول را به خمير تشبيه میکرد که خود به خود ور میآمد و زياد میشد. سيّدميران برای آن خمير مايهای لازم میدانست که عبارت بود از کار.
marzie
مجنون را در راهی ديدند اَلَک به دست خاک زمين را میجست. گفتند مجنون به چه کار مشغولی؟ گفت پی ليلی میگردم. گفتند مگر ليلی اينجا گم شده است؟ گفت من همه جا را میگردم بالأخره در جايی پيدايش خواهم کرد.
hiba
زبان حال سيدميران هميشه با او اين بود که میخواهی عزيز شوی يا دور شو يا کور؛ و او که البته نمیتوانست دور شود کور شده بود.
لونا لاوگود
چادر زن تا زمانی که جوان است چار ديوار اطاقست و وقتی پير شد ديوارهای گور.
لونا لاوگود
دوست داشتن نيز اگر به فرض محال از قلمرو زمان به دور باشد از قلمرو مکان بيرون نيست. مانند هر چيز جايی میخواهد که بتواند خود را نشان بدهد. مانند آب است، شکل ظرف را به خود میگيرد.
نیلوفر معتبر
حرف اين مرد حق نبود امّا قانونی بود: تو را نمیخواهم، والسّلام نامه تمام.
نیلوفر معتبر
در زندگی لحظاتی پيش میآيد که انسان نه کسی را دوست دارد نه دلش میخواهد کسی او را دوست داشته باشد
rahel
بعضی را عقيده بر آن است که اصولاً سيّدها، که اولاد پيغمبر باشند، به تبع آن حضرت صلوات الله عليه و جانشينانش از اين جهت که جهان بايد بر نسل آنها پايدار باشد ميل بيشتری به جماعت زن دارند؛ از درستی يا نادرستی اين نظر همين قدر بايد گفت که اگر اسلام بر پايه اين گِرايش استوار نبود نمیتوانست دين تعدّد زوجات باشد. يک مسلمان هر آينه ميلش قرار گيرد و استطاعتش را داشته باشد میتواند حَرَم خود راتا آنجا که گنجايش دارد از زنان عقدی و صيغهای پر کند.
مهشید