بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب احضاریه | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب احضاریه اثر علی موذنی

بریده‌هایی از کتاب احضاریه

۳٫۸
(۱۸۶)
حسن پرسید: «گرسنگی و تشنگی و خستگی می‌توانند توجیهی برای عصبانیت او باشند؟» علی گفت: «عصبانیت مورد تأیید نیست، اما قابل توجیه است.» حسن پرسید: «مگر نباید بر خشممان مسلط باشیم؟» علی گفت: «این در صورتی است که نفسمان را متصل بازخواست کنیم و هر شب و روز از خود حساب بکشیم تا نفس تحت تسلط درآید!» حسن پرسید: «یعنی آن پیرمرد چنین نمی‌کند؟» علی گفت: «لازم نیست در حال و احوال دیگران این‌قدر کندوکاو کنیم، پسرم!» حسن گفت: «چشم!»
نازبانو
«پیش از رفتن لازم است بدانید نیازهای مادیِ کسانی که برای کمک به آن‌ها می‌رویم، نیازهای معنویِ ماست.» و در پاسخ به نگاه پرسش‌گر زینب گفت: «درست است که ما در ظاهر برای کمک به فقرا می‌رویم، اما نباید فکر کنیم که فقط آن‌ها به ما محتاج‌اند و ما بی‌نیاز از آن‌هاییم. همان‌طور که فقرا دوستدار آدم‌های بخشنده‌اند، چون از آن‌ها بهرهٔ مادی می‌برند، آدم‌های بخشنده هم محتاج آدم‌های فقیرند، چون قوهٔ کرم و بخشندگی‌شان فعال می‌شود و به فیض معنوی دست می‌یابند. پس مبادا در حضور آنان فکر کنید برتر از آن‌هایید و ناآگاهانه با تبختر رفتار کنید و دلشان را بشکنید! ما هیچ منتی بر آن‌ها نداریم، زیرا خداوند متعال ده‌ها برابر آنچه را ما به فقرا می‌بخشیم، به ما عطا می‌کند.
omega
دست از طلب ندارم تا کام من برآید...
zeynab_khaje1382
فاطمه گفت: «اگر بگویم از این دنیا جز بوی تعفن نمی‌شنوم و در رنج و عذابم، چه؟ باز هم می‌گویید بمانم؟»
mojtaba
در دوسه تماس اخیر سنگینیِ نگاهش را از پشت تلفن احساس می‌کردم.
آسمان
ما هر ادعایی داشته باشیم، به همان ادعا امتحان می‌شویم!
Wariapk
زینب گفت: «گاهی هم ممکن است بسیاری از افراد در فقر خود نقشی نداشته باشند و فقر آنان از عواملی خارج از توانِ آنان ناشی شده باشد. کسانی که گرفتار آتش‌سوزی شده‌اند و اموالشان نابود شده یا اموالشان به سرقت رفته یا خانواده‌ای که گرفتار مرگ سرپرستشان شده‌اند یا آن عده‌ای که به هر علتی معلول شده‌اند و قادر به تأمین مایحتاج خود نیستند... یا عوامل طبیعی که فقر ایجاد می‌کند، مثل سیل... زلزله...»
نازبانو
عبدالله اصلا دوست نداشت زینب همچون زن‌های دیگر یک گام از مردش عقب‌تر باشد. دوست داشت شانه‌به‌شانه با هم بروند و این را ارجی برای خود می‌دانست نه آن‌که لطف او به زینب باشد. اگر زینب چشم و چراغ بنی‌هاشم است، من باید پلک و ابرو برای او باشم... علی هر دو را، نه، هر سه را در آغوش گرفت و گفت: «زمین همیشه از زوج‌هایی چون شما برخوردار نیست. برای همین به هر قدمتان می‌بالد و بخشنده می‌شود و بهترین‌ها را از آنچه در دل دارد، برمی‌افرازد. درخت‌های بلند... میوه‌های شیرین... و چشمه‌های گوارا...»
نازبانو
لازم است بدانید نیازهای مادیِ کسانی که برای کمک به آن‌ها می‌رویم، نیازهای معنویِ ماست.
زهــرا م.ن
دیدم همه یک‌طورهایی سبک‌بال قدم برمی‌دارند. سنگین نیستند. خم نیستند. راست‌قامتند، حتی اگر پایشان بلنگد یا حتی اگر روی ویلچر نشسته باشند، چون نیروهای منفی را بیرون حرم جا گذاشته‌اند و الان این‌جا در بهترین حالت وجودی خود هستند. مهربانند و آماده که ازشان سؤالی بپرسی یا کمکی بخواهی و این‌ها همه از برکت وجود امامی است که دوست‌داشتنی است و آدم‌هایی را که به خود می‌خواند، بارشان را از جنس غم و غصه و دنیاطلبی برمی‌دارد.
آسمان

حجم

۱۹۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۹۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۵۰%
تومان