بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیدل دهلوی | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیدل دهلوی

بریده‌هایی از کتاب بیدل دهلوی

نویسنده:بیدل دهلوی
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۶۳ رأی
۴٫۱
(۶۳)
ماهی قلزم حرص آب دگر می‌خواهد عطشت‌ کم شود آندم‌ که به قلاب رسی
Juror #8
هرچه یابی اختیاری نیست در تسلیم کوش مرگ را چون زندگی ناگاه خواهی یافتن
Juror #8
تا غباری درکمین داربم آسودن کجاست خاک مجنون در عدم هم یاد هامون می‌کند
Juror #8
شوهر خویش می‌شود مرد که زن نمی‌کند
Juror #8
منع غنای دلبران نیست به جهد عاشقان بلبل اگربه خون تپد غنچه سخن نمی‌کند
Juror #8
انتظار فیض عشق از خامی خود می‌کشم چوب تر را سعی آتش دیر روشن می‌کند
Juror #8
عقل اگر صد انجمن تدبیر روشن می‌کند فکرمجنون سطری از زنجیرروشن می‌کند
Juror #8
بی‌جرأت بینش نتوان محو تو گشتن سررشتهٔ حیرانی ما، مدّ نگاهیست
Juror #8
تلاش‌ کعبه و دیرت نمی‌رود بیدل بهشت ‌و دوزخ‌خویشی خیال هرجایی ‌ست
Juror #8
آوارهٔ خیالات دل بر چه بندد آخر گر عشق‌بی‌نیازست‌در حسن بی‌وفایی‌ست
Juror #8
بی‌جرأت بینش نتوان محو تو گشتن سررشتهٔ حیرانی ما، مدّ نگاهیست
Juror #8
با عقل چه جوشیم‌که جز وهم ندارد از عشق چه لافیم که بیش از هوسی نیست
Juror #8
همه مجبور حکم تقدیریم کرد و ناکرد اختیاری نیست
Juror #8
به فهم‌کیفیت حقیقت‌که راست بینش‌کجاست فطرت بغیر شکل قیاس اینجا نمی‌کند چشم‌کورپیدا به پا ز رفتار وارسیدن به لب زگفتار فهم چیدن به پیش خود نیزکس نگردید جز به قدر ضرورپیدا
Juror #8
بیدل آزادی من در قفس‌ گمنامی‌ست دام راه است اگر شهرت عنقا بخشند
میلاد پرنیانی
چند در بند نفس فرسودنست محوآن دامی‌که تاری بیش نیست صد جهان معنی به لفظ ماگم است این نهانها آشکاری بیش نیست
Juror #8
برق با شوقم شراری بیش نیست شعله طفل نی‌سواری بیش نیست
Juror #8
گلشن هوا ندارد صحرا فضا ندارد امید جا ندارد دامن‌ کجا فشانیم با خود اگر نسازیم بر الفت‌ که نازیم پر بی‌کسیم ناچار بر خویش مهربانیم
Juror #8
نی منزلی معین نی جاده‌ای مبرهن عمریست چون مه و سال بی مدعا روانیم
Juror #8
چشم بربند،‌گرت ذوق تماشایی هست
Juror #8

حجم

۱٫۳ مگابایت

حجم

۱٫۳ مگابایت

قیمت:
رایگان