بریدههایی از کتاب هاگاکوره: کتاب سامورایی
۴٫۰
(۵۵)
آمادگی ذهنی در هر شرایطی لازم است. چه در مسائل رزمی چه در کارهای دیوانی. وقتی انسان بر آن باشد تا بدین شیوه بر کارها تمرکز کند، آیا سهلانگاریهای روزانه و بیارادگی باز هم وجود خواهند داشت؟
soheil.b
در هنگام گفتوگو با افراد باید خیلی زود طبع آنها را دریابی و برطبق شخصیت هر کس واکنش مناسب نشان دهی. مثلاً، در برخورد با فردی مباحثهجو، باید ابتدا از خود انعطاف نشان دهی و آنگاه با منطق برتر خود او را شکست دهی؛ بیآنکه از در ستیزهجویی وارد شوی، و به شیوهای که پس از بحث جای پشیمانی باقی نگذاری. این توانایی، کار دل و کلمات است. آنچه آمد نظرات راهبی در مورد برخوردهای شخصی است.
soheil.b
در زمان شادی، غرور و زیادهروی خطرناک است. اگر انسان در زمانهای عادی دوراندیش نباشد در زمان تنگی قادر به جبران نخواهد بود. شخصی که در زمان خوشی زیادهروی میکند در زمان تنگی و عسرت سکندری خواهد خورد.
soheil.b
از یک کنار شروع کن و به پیش رو. خواهی دید که اغلب آنان را از دم تیغ خویش خواهی گذراند.
کاربر ۱۴۰۵۵۶۸
که «لحظهی حال» فرقی با «لحظهی موعود» ندارد. وضعیت یوکوزا نویاری مثال دیگری از همین دست است.[۵] باید از پیش ذهن خود را آماده کرد.
چیزهایی که باید از پیش عمیقاً بدانها اندیشید، بسیارند.
*
حتا اگر سر سامورایی بهناگهان از تن جدا شود، او باید بتواند یک حرکت دیگر انجام دهد. آخرین لحظات زندگی نیتا یوشیسادا گواه این امر است. اگر روح ضعیفی میداشت، همان لحظه که سرش از تن جدا شد به زمین میافتاد.
majidabd
هاگاکوره، فلسفهای کامل، چه بهمعنای کتابی مشتمل بر براهین عقلانی یا منطقی، و چه از منظر موضوع و محتوا، نیست. برعکس، هاگاکوره سرشار از گرایشهای ضدعقلانی است؛ و کتاب که در واقع چکیدهی گفتوگوهای چونهتومو و راهبی جوان در طول هفت سال است، موضوعات بسیار متنوعی دارد؛
کاربر ۶۹۸۸۶۱۸
هنگام روبهرو شدن با مصائب و شرایط دشوار، تنها سردرگم نشدن کافی نیست. سامورایی در هنگام روبهرو شدن با شرایط سخت، با شجاعت آن را میپذیرد و از آن نیرو میگیرد. این کار مثل عبور از یک مانع در رودخانه و یادآور این مثل است که میگوید، «چون آب بالا آید، زورق اوج گیرد.»
مهدی
این همانند گفتهای در بازی گو (نوعی مهرهبازی) است: «آن کس که از بیرون نگاه میکند هشت چشم دارد.» و این یعنی بینندهی بازی شرایط بازی را بهتر از بازیگر میبیند. این گفته که، «با اندیشیدن بسیار به خود، اشتباهات خویش را میفهمیم»، همچنین بدانمعناست که عالیترین طریقت اندیشیدن به خود در مشاورت با دیگران است. شنیدن حکایات قدیم و خواندن کتاب را مقصود آن است که انسان درک خود را کنار گذارد و از اندیشهی گذشتگان بهره جوید.
Mohsen
در چین زمانی مردی علاقمند به تصاویر اژدها بود و لباسها و اثاثیهی منزلش را همه با تصویر اژدها مزین میکرد. علاقهی شدید او به اژدها مورد توجه خدای اژدها قرار گرفت، و روزی اژدهایی واقعی در برابر پنجرهی خانهی آن مرد ظاهر ساخت. گفته شده است که آن مرد از ترس جان داد. بهنظر میرسد این مرد همواره کلمات بزرگ بر دهان جاری میساخته اما هنگام روبهرو شدن با چیزهای واقعی جور دیگری عمل میکرده است.
Mohsen
افسوس، رابطهی میان پدر و فرزند میتواند بهخاطر نابخردی مادر خراب شود. مادر فرزندش را به جان دوست میدارد و هنگامی که پدر فرزند را ادب میکند مادر جانب کودک را میگیرد. اگر او پشتیبان کودک شود، بین پدر و فرزند اختلاف بهوجود میآید. زن بهخاطر طبیعت سادهاش به فرزند خویش به چشم حامی خود در زمان پیری نگاه میکند.
کاکیتا
در ارتباط با آنکه دوست میداری، بکوش تا همیشه همچون دیدار نخستین فروتن باشی.
ilyas
خدایان از مردی که نمیخواهد هدف تیرهای دشمن قرار گیرد، محافظت نخواهند کرد. اما از مردی که دوست ندارد هدف تیر سربازان عادی قرار بگیرد و مشتاق است با تیر سلحشوری نامآور از پای درآید، محافظت خواهند کرد.
saaadi_h
کبار به گون نوجو گفته شد که «اکنون» همان «لحظهی موعود» است و «لحظهی موعود» همان «اکنون» است. انسان فرصت را از دست خواهد داد اگر فکر کند اینها دو چیزند. مثلاً، اگر کسی بلادرنگ از طرف امیر فرا خوانده شود، به احتمال زیاد دستپاچه و سردرگم خواهد شد. و این گواه آن است که در نزد وی این دو زمان باهم متفاوتاند. اما اگر شخصی «اکنون» و «لحظهی موعود» را یکی پندارد، هر چند هیچگاه نزد امیر فرا خوانده نشود، اما باز هم یک مرید است، و باید آماده باشد تا سخنش را روشن و شمرده به امیر یا بزرگان دستگاه او، یا حتا به خود شوگان بگوید.
این آمادگی ذهنی در هر شرایطی لازم است. چه در مسائل رزمی چه در کارهای دیوانی. وقتی انسان بر آن باشد تا بدین شیوه بر کارها تمرکز کند، آیا سهلانگاریهای روزانه و بیارادگی باز هم وجود خواهند داشت؟
omid 1367-1377
یکبار با چونهتومو در امتداد جاده قدم میزدیم که او گفت، «آیا انسانها عروسکهای خیمهشببازی خوشساختی نیستند؟ هر چند که انسانها از تارهای نخ آویخته نشدهاند، باز میتوانند راه بروند، بدوند، بجهند و حتا سخن بگویند. آیا ما سال آینده میهمانان جشن مردگان نخواهیم بود؟ این جهان به یقین بطالت است. مردم همیشه این را فراموش میکنند.»
omid 1367-1377
مثلی میگوید نوابغ بزرگ دیر میرسند.[۱۲] اگر نبوغ انسان در طی یک دورهی بیست یا سیساله به بار ننشیند، ارزش زیادی ندارد. وقتی مرید بر آن است تا کار خود را باعجله انجام دهد در کار دیگران مداخله خواهد کرد و دیگران دربارهی او خواهند گفت جوان است اما توانا. او ذوقزده خواهد شد و آنگاه بهنظر بیادب خواهد آمد. هوای کسی را در سر میپروراند که کارهای بزرگی انجام داده است، چربزبان و ریاکار خواهد شد و دیگران پشتسر او حرف خواهند زد. اگر فرد در جستوجوی تکامل خود، تلاشی سهمگین از خویش نشان ندهد و دیگران برای پیشرفت او در کار جهان حمایتش نکنند، او فایدهای نخواهد داشت.
omid 1367-1377
کلامی که از دهان انسان بیرون میآید بسیار مهم است. حرف زدن برای آن نیست که وجود خویش را به دیگران نشان دهیم. مردم وجود تو را در نحوهی برخورد تو با مسائل روزمره خواهند شناخت.
omid 1367-1377
هنگام روبهرو شدن با مصائب و شرایط دشوار، تنها سردرگم نشدن کافی نیست. سامورایی در هنگام روبهرو شدن با شرایط سخت، با شجاعت آن را میپذیرد و از آن نیرو میگیرد. این کار مثل عبور از یک مانع در رودخانه و یادآور این مثل است که میگوید، «چون آب بالا آید، زورق اوج گیرد.»[۱۰]
omid 1367-1377
امیر نائوشیگه گفت، «طریقت سامورایی در ازجانگذشتگی است. ده مرد یا بیشتر نمیتوانند چنین انسانی را از پای درآورند. عقل عادی نمیتواند کارهای بزرگ انجام دهد. مجنون شو و ازجانگذشته.[۹]
در طریقت سامورایی اگر انسان تنها به عقل خویش اتکا کند، عقب میماند. نه به وفاداری نیاز است و نه به پارسایی؛ در این طریقت فقط باید از جان گذشت. وفاداری و پارسایی خود در دل ازجانگذشتگی است.»
omid 1367-1377
گفته شده است که انسان نباید در جبران و اصلاح اشتباه خود تردید به خرج دهد. اگر انسان بیهیچ تأخیری اشتباه خود را اصلاح کند، اشتباهش خیلی زود از یادها میرود. اما وقتی سعی کند اشتباه خود را بپوشاند، اشتباهش دردناکتر و ناپسندیدهتر بهنظر خواهد رسید. وقتی کلماتی ناخواسته از دهان تو بیرون میآید، اگر خیلی سریع و شفاف حرف خود را اصلاح کنی، آن کلمات تأثیری نخواهند داشت و دیگر نگران نخواهی بود. اما، اگر کسی تو را بهخاطر چنین اشتباهی سرزنش کرد، باید آماده باشی تا چیزی نظیر این بگویی، «من دلیل حرف سهلانگارانهی خود را گفتم. اگر الان به ندای عقل خود گوش ندهی دیگر هیچ کاری نمیتوان کرد. چون من آن حرف را ناخواسته زدم، باید چنین فرض کنی که انگار اصلاً چنین حرفی گفته نشده است. هیچکس کامل نیست.»
omid 1367-1377
مردی میگفت، «فلان شخص اخلاق تند و خشنی دارد، و من همین را رودرروی خودش به او گفتم.» این طرز حرف زدن پسندیده نیست، و او فقط بهخاطر اینکه میخواست بهعنوان مردی جسور شناخته شود این حرف را زده است. این نشانهی فرومایگی آن مرد است، و میتوان دریافت که هنوز خام و بیتجربه بوده است. زیراکه او جسارت سامورایی را تحسین میکرده و با این کار میخواسته همچون سامورایی بهنظر برسد. صحبت کردن در مورد دیگران به این شکل هیچ فرقی با دادوستد نیزهداران دونپایه باهم ندارد. و این نشانهی بیفرهنگی است.
omid 1367-1377
حجم
۱۳۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۳۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۱۱,۴۰۰
۵,۷۰۰۵۰%
تومان