بریدههایی از کتاب سایکوسیس ۴:۴۸
۳٫۹
(۷۵)
درواقع، کین با مقابل هم قراردادنِ این دو بخش و نشاندادن عجز نظام درمانی از فهم درست ضمیر بیمار، علاوه بر پدیدارشناسی سوژهٔ روبهزوال، تحلیلی آسیبشناختی و جامعهشناختی از نظام درمانی ارائه میکند. کین این تناقض را در کلمات و ریتوریک جملات خود نیز اعمال میکند؛ واژهها و جملاتِ مربوط به ساحت بیرونیْ کوتاه، سرراست، مشخص و فارغ از هرگونه پیچیدهگویی هستند؛ درحالیکه ساحت درونْ سرشار از شعر، استعاره و تنشِ مداوم در بیانگری و انتقال مفاهیم است.
fuzzy
ساختار قطعهوار و درخودمنفجرِ متن نسبتی مستقیم با محتوای نمایشنامه دارد، حرکتی آونگوار بین دو ساحت بیرون و درون بهمنظور ترسیم چهرهای دقیق از یک نفس (Self) فروپاشیده و روبهزوال.
fuzzy
اینکه چگونه اقتصاد نئولیبرالیستی عصر تاچریسم بریتانیا و نگاه سرمایهدارانه به مقولهٔ روان در قالب ِ نظام کلینیکی و روانشناسی بهمثابهٔ ابژهٔ تحتِ مطالعه برای ساختِ شهروندِ مناسب دوران جدید، این متن را از حدیث نفسی خودویرانگرانه به ترازی جدید و سیاسی برمیکشد؛ مقاومت سوژهٔ روبهزوال و از نظر روانی مرتد در برابرِ نهاد دولت که بهمیانجیِ آپاراتوسهای نظام پزشکی در حال بسط شبکهٔ قدرت تا درونِ مرزهای ذهن و روان انسان مدرن است
fuzzy
«اگه تو بمیری، مثل این میمونه که استخوانهامو بِکِشن بیرون. هیچکی نمیدونه چرا، اما من فرومیپاشم.»
fuzzy
میل، نیاز به داشتن چیزی است، چیزی که از دسترفته و یا گمشدهاست؛
fuzzy
از نظر خودِ کین، «گاهی اوقات ما مجبوریم تا خود را در قعر دوزخ تصور و تصویر کنیم تا از رخدادنِ آن در واقعیت جلوگیری کنیم. برای من این مهم است که اتفاقی را که هرگز تجربه نکردهایم به حافظه بسپاریم ــــ تا از وقوعش جلوگیری کنیم.» یکی از منتقدان نیز اضافه میکند: «همواره برای مخاطبان این خطر وجود دارد که در ناامیدی و وحشت غرق شوند (اوردوز کنند)... اما من ترجیح میدهم چنین چیزی را در تئاتر تجربه کنم تا در زندگی واقعی»
fuzzy
برخلافِ ارسطو که کاتارسیس را برای تبدیلشدن به یک شهروند «خوب» تعریف میکند، آرتو و کین این مفهوم را باهدفِ بهپرسشگرفتنِ مخاطب از خویشتنش، و همچنین از جامعهای که در آن زندگی میکند، بهکار میبرند. این تعریف از کاتارسیس بسیار شبیه به تعریف روانکاوانهای است که میگوید آزادسازیِ احساسات و عواطف سرکوبشده باعث میشود تا فرد از بند قیدها و سرکوبهای موجود در لایههای درونیاش رها گردد. همچون روانکاوی، آثار آنان نیز باعث برانگیختن لایههای پنهان و تاریکِ مدفون در ناخودآگاهِ مخاطب میشود.
fuzzy
کاتارسیس، در معنای یونانی خود، به معنی پالایش است، تعریفی ارسطویی که تئاتر را معطوف به پاککردن و تطهیرِ مخاطبِ خود از راهِ برانگیختنِ احساساتِ قوی میداند ــــ همچنان که عنوان نمایشنامهٔ کین، پاکشده، نیز گویی به چنین کارکردی ارجاع دارد. تئاتر، در معنای ارسطویی، باید مخاطب را از شر تنشهای روانی برهاند تا او به شهروندی خوب تبدیل شود؛ همانطور که در تمدن یونانی نیز هرگونه شور و هوای نفسانیِ مازاد، برای نظم اجتماعی و شهری، تهدیدی بهحساب میآمد. بر مبنای این سنت یونانی، آرتو و کین تئاتر را واجدِ خویشکاریِ «درمانی» میدانستند. آرتو تئاتر را امری درمانگر میدانست، نوعی «زهر (فارماکون)» که، درعینحال، شفابخش نیز بود.
fuzzy
در سایکوسیس ۴:۴۸، کین قربانیان را در برابر دو شخص ناظر و متجاوز قرار میدهد، تقسیمبندیای که در نمایشنامههای پیشین او نیز وجود داشت. برای مثال، در نمایشنامهٔ نفرینشده، یان یک روزنامهنگارِ نظارهگر است که به فردی متجاوز تبدیل میشود؛ و در نهایت هم خودِ اوست که قربانی میشود. هدف نمایشنامههای او نشاندادن این موضوع است که هرکسی میتواند در هرکدام از این جایگاهها قرار بگیرد و با واکنش یا عدم واکنش خود در چرخهٔ معیوب خشونت نقش بازی کند.
ازاینرو، آثار کین به رسانهها و نحوهٔ عملکردشان نیز میپردازد و بیتفاوتیشان را تهدیدی در برابر چیزهایی میداند که در جهان اتفاق میافتند
fuzzy
«هر کاری که میخواهید با آن انجام دهید، فقط یادتان نرود که نوشتنِ آن مرا بهکشتن داد!»
fuzzy
من به امید شفا اومدهام پیشت.
تو پزشکِ من، منجیِ من، قدرتِ مطلقِ داوریِ من، کشیشِ من، خدای من، تو جراحِ روحِ منی.
و من نوایمانِ کیشِ سلامتِ روانِ تواَم.
fuzzy
حالا من اینجام و میتونم خودمو ببینم
اما وقتی با توهمِ زنندهٔ شادبودن افسون میشم
با جادوی پلیدِ این ماشینِ افسونگری،
دیگه نمیتونم به ذاتِ واقعیِ خودم دست پیدا کنم.
fuzzy
من میتوانم فضایم را پُر کنم
زمانم را پُر کنم
اما هیچچیز حفرهٔ خالیِ قلبم را پُر نخواهد کرد
fuzzy
من زنی را گم کردهام که هرگز زاده نشده
من زنی را در خلالِ گذرِ سالیان بوسیدهام که میگفت
ما نباید یکدیگر را ملاقات کنیم
fuzzy
در راهی کژ و پیچدار به سوی بیانگری
رشتهای مسلسلوار از علائم تعجب؛ تجلّیِ یک فروپاشیِ قریبالوقوعِ عصبی
تنها یک واژه بر کاغذ و نمایشی که آغاز میشود
من مینویسم برای مُردهای
برای زادهنشدهای.
fuzzy
ببین
این خودِ من هستم که هرگز خودم رو ملاقات نکردهام، همون خودمی که چهرهاش پسِ پشتِ ذهنِ خودم ماسیده و باقی مونده
لطفاً پردهها رو کنار بزنید.
farah bakizade
داشتم سعی میکردم توضیح بدم که -
میدونم. من عصبانیام چون فهمیدم، نه اینکه چون نفهمیدم.
farah bakizade
پیدا کن مرا
رها کن مرا
از این
تردیدِ فرساینده
نومیدیِ پوچ
هراسیدن از سکون
من میتوانم فضایم را پُر کنم
زمانم را پُر کنم
اما هیچچیز حفرهٔ خالیِ قلبم را پُر نخواهد کرد
نیازی حیاتی برای مُردنم
برای فروشکستنم.
farah bakizade
من هیچوقت توی زندگیم مشکلی با این نداشتم که چیزی رو به کسی بدم که دلش میخواد داشته باشه، اما هیچکس هیچوقت برای من همچین کاری نکرده. هیچکس منو لمس نکرده، به من نزدیک نشده. اما حالا تو چنان وحشتناک یکجایی از اعماقِ منو لمس کردی که نمیتونم باور کنم و نمیتونم دقیقاً همین کارو برات انجام بدم. چون اصلاً نمیتونم پیدات کنم
farah bakizade
واقعیتی مشهود و محسوس وجود داره که نشون میده ذهن و تنِ من یکی هستن. اما من اینجا نیستم و هرگز هم نبودهام
mErtUs
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان