بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اتحادیه ابلهان | طاقچه
تصویر جلد کتاب اتحادیه ابلهان

بریده‌هایی از کتاب اتحادیه ابلهان

۳٫۶
(۱۷۵)
وقتی نابغه‌ای حقیقی در دنیا پیدا می‌شود می‌توانید او را از این نشانه بشناسید: تمام ابلهان علیهش متحد می‌شوند.
ادریس
طبیعت بشر همین است: یاد می‌گیرند از آدم‌هایی که کمک‌شان می‌کنند متنفر باشند.
shokoufeh
«اون مادرته؟ زندگی سختی داشته، نه؟ مادرا همه زندگی سختی دارن، باور کن.»
shokoufeh
آن سگ احتمالاً تنها چیزی بوده که آن دیوانه در زندگی‌اش داشته. بعضی اوقات آدم‌ها را باید در موقعیتی که در آن بزرگ شده‌اند دید تا بتوان درک‌شان کرد.
shokoufeh
شخصاً به این نتیجه رسیده‌ام که کمبود غذا و آسایش به‌جای تعالی بخشیدن به روح تنها باعث ایجاد شکلی از تشویش می‌شود و تمام انگیزه‌های نیک آدم را به تلاش برای سدجوع تقلیل می‌دهد.
shokoufeh
واسه سیاها کار نیست ولی همیشه یه سوراخ تو زندون براشون هست. زندونی شدن بهترین راهه واسه مرتب غذا خوردن. ولی من ترجیح می‌دم گرسنگی بکشم ولی بیرون باشم. ترجیح می‌دم زمینِ این لگوری رو تی بکشم تا این‌که تو زندون پلاک ماشین و فرش و کمربند چرمی و از این اَن و گُها درست کنم.
Narges Ebad
باید از اشتباهات درس گرفت. این حقه‌باز فکری به سرم انداخت. از آدم‌های رذل هم می‌شود چیز یاد گرفت.
shokoufeh
. این اتفاق مرا یاد وقتی انداخت که هنگام غذا دادن به یک سنجاب در پارک پو ناگهان متوجه شدم که دارم به یک موش غذا می‌دهم. موشی که در نگاه اول سنجاب به‌نظرم آمده بود. باید از اشتباهات درس گرفت. این حقه‌باز فکری به سرم انداخت. از آدم‌های رذل هم می‌شود چیز یاد گرفت. ا
mahshidmoballegh
چرا که من جز با همتای خویش گرم نمی‌گیرم، و از آن‌جایی که همتایی ندارم با کسی هم گرم نمی‌گیرم
seza68
فاجعه‌های به‌فیلم‌درآمده که توهینی بودند به تمام معیارهای سلیقه و نجابت.
shokoufeh
«من نمی‌خوام "نیمهٔ پر" رو ببینم. خوش‌بینی باعث می‌شه حالت تهوع بگیرم. منحرفانه‌ست. انسان بعد از هبوط این دنیا فقط لیاقت بدبختی رو داره.»
phoenix
نویسندهٔ بزرگ دوست و ولی‌نعمت خوانندگانش است. مکالی
Narges Ebad
«پارانویای من از حد گذشته یا شما منگول‌ها واقعاً دارید راجع‌به من حرف می‌زنید؟
phoenix
بعضی اوقات آدم‌ها را باید در موقعیتی که در آن بزرگ شده‌اند دید تا بتوان درک‌شان کرد.
sherhan
خانم تریکسی ذره‌بینش را روی روزنامه گرفت و گفت «ای وای، چه بلایی سرش اومده.» بیچاره گلوریا. به‌نظر می‌آمد که آسیب دیده. «این آقای رایلیه؟» «بله. فکر کنم یادت اومد. اون می‌گه تو نامه رو نوشتی.» «اون می‌گه من نوشتم؟» گلوریا رایلی دروغ نمی‌گوید. هیچ‌وقت. راست‌گوترین آدم روی زمین. گلوریا همیشه دوستش بود. خانم رایلی خاطرات گردوغبارگرفته‌اش را کاوید. شاید خودش نامه را نوشته بود. خیلی چیزها در زندگی‌اش اتفاق افتاده بود که دیگر به خاطر نمی‌آورد. «خب، فکر کنم من نوشتم. آره.
محمدرضا کریمی
«وجود من وجوه بسیار دارد
phoenix
من و مادرم می‌توانستیم سعادتمندانه در کلبه‌ای کپک‌زده در زاغه‌ها بی‌هیچ بلندپروازی در آرامش زندگی کنیم، آسوده‌خاطر بپذیریم که ناخواسته‌ایم و جان کندن برای رسیدن به هر هدفی بی‌معناست.
phoenix
کمبود غذا و آسایش به‌جای تعالی بخشیدن به روح تنها باعث ایجاد شکلی از تشویش می‌شود و تمام انگیزه‌های نیک آدم را به تلاش برای سدجوع تقلیل می‌دهد.
seza68
یک مولکول انسانی با حساسیتی فوق‌تصور.
ヽ( ´¬`)ノپری
من واقعاً دهشتی را که سیاهان قادرند در دل بعضی اعضای پرولتاریای سفید بیفکنند تحسین می‌کنم و آرزو داشتم (این یک اعتراف شخصی است) که دهشتی همانند آنان بیافرینم. سیاه فقط با سیاه بودنش موجب ارعاب می‌شود ولی من باید با نهیب و تشر به چنین نتیجه‌ای دست یابم. شاید باید سیاه می‌شدم. فکر کنم سیاه غول‌پیکر ترسناکی می‌شدم که در وسائط نقلیهٔ عمومی ران پهناورم را مدام به ران خشکیدهٔ پیرزنان سفیدپوست می‌فشردم و چیزی ورای جیغ ناشی از ترس از حنجره‌شان بیرون می‌کشیدم. ضمناً اگر سیاه بودم مادرم مرا برای یافتن شغل خوب تحت فشار نمی‌گذاشت چون اصولاً هیچ شغل آبرومندی برایم وجود نداشت.
Narges Ebad

حجم

۴۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۷ صفحه

حجم

۴۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۷ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد