بریدههایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان
۴٫۷
(۲۴۷)
از او بپرسیم آیا اگر بر دیگران تفوق پیدا کند و یا دیگران به برتری او اعتراف کنند، لذت میبرد؟
KHIALPARDAZ
در بین راههای جلوگیری از تکبّر پنهان، مهمتر از همه تفکر و محاسبهٔ نفس است.
KHIALPARDAZ
یکی از علامتهای تکبّر پنهان این است که انسان به کفّار علاقه داشته باشد یا اینکه از آنها بَدش نیاید.
KHIALPARDAZ
پیامبر گرامی اسلام (ص) صریحاً میفرمایند: «أحَبُّ المؤمِنینَ إلی اللّه ِ مَن نَصَبَ نَفْسَهُ فی طاعَةِ اللّهِ، و نَصَحَ لاُمّةِ نَبیهِ، و تَفکرَ فی عُیوبِهِ، و أبْصَرَ و عَقَلَ و عَمِلَ؛ محبوبترین مؤمنان نزد خدا کسی است که در راه طاعت خدا خویشتن را به رنج و کوشش افکند، خیرخواه و دلسوز امّت پیامبر او باشد، در عیبهای خود بیندیشد، بینش و خرد خود را به کار گیرد و کار کند.»
کاربر ۱۳۷۲۲۷۰
یعنی اگر خود را وادار به خوبیها نکنی، طبیعتاً به بدیها کشیده میشوی. یعنی هرچند فطرت تو الهی است ولی طبیعت تو به سمت رذائل گرایش دارد.
Zeinab
وقتی دیدید تا خوبی کسی را میشنوید، به دنبال خوبیهای خودتان میگردید که کم نیاورید و یا به دنبال بدیهای او میگردید که او از شما برتری پیدا نکند، بدانید غیر از مقداری حسادت، از تکبّر هم بینصیب نیستید.
تکبّر نسبت به همه بد است، ولی نسبت به خوبانی که از معنویتی برخوردارند و اهل ولایت هستند، بسیار خطرناک است و با تکبّر نسبت به یک انسان معمولی متفاوت است.
هادی
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «ابلیس عصیان کرد و هلاک شد چون معصیتش با تکبّر همراه بود، ولی آدم (ع) معصیت کرد ولی هلاک نشد چون گناهش با تکبّر همراه نبود.»
هادی
ما بهواسطهٔ «تفکّر»، یعنی بهکارگیریِ «قوّهٔ عقل» و «محاسبهٔ نفس» میتوانیم تمایلات عمیق و عیوب پنهان خود را تشخیص دهیم و بفهمیم کدامیک از خواستههایمان مهم و عمیقتر هستند و کدامیک سطحی و زودگذرتر
هــانـیـ🦋ـه
وقتی کسی آدم خوبی بوده ولی بعد به جنایات بزرگ دست میزند، معمولاً باید گفت او اصلاً آدم خوبی نبوده است، بلکه از ابتدا آدم بدی بوده ولی بدیهایش پنهان بوده و الان آشکار شده است.
مهدی نادریان
آنهایی که به عیوبِ خود بصیر و بینا هستند، اگر دچار لغزشی بشوند، زمین خوردنشان شدید نخواهد بود و در صورتِ زمین خوردن، راحتتر بلند میشوند. اما آنهایی که نسبت به عیوبِ خود شناختی ندارند، یک روزی با سر به زمین میخورند و معلوم نیست دیگر بتوانند بلند شوند یا نه.
مهدی نادریان
گاهی طرح درخواستهای کوچک و نیازهای سطحی در بارگاه خداوند متعال، برای انسان تواضع به ارمغان میآورد؛ تواضعی که به آن بیشتر از رفع حوائجمان نیاز داریم. به همین دلیل است که خدای متعال به حضرت موسی (ع) وحی کرد که حتی نمک طعامت را هم از ما بخواه.
A L
امام صادق (ع) تیر آخر را به بیخبری از عیوب خود زدهاند، آنجا که فرمودند: «إذا رَأیتُمُ العَبْدَ مُتَفَقِّدا لِذُنوبِ النّاسِ، ناسِیاً لِذُنوبِهِ، فَاعْلَمُوا أنَّهُ قَد مُکرَ بِهِ؛ وقتی دیدید کسی به عیوب دیگران مشغول است و عیوب خود را فراموش کرده است، بدانید که گرفتار مکر خداوند شده است.» یعنی شاید دیگر خدا نمیخواهد او آدم شود. شنیدهاید کسی را سراغ نخود سیاه بفرستند؟ ممکن است ندیده باشید؛ حالا ببینید. خدا او را سرگرم عیوب دیگران کرده تا عیوب خود را نبیند که آدم نشود. ببینید خدا چقدر از او بیزار است! هر کس میخواهد خدا او را بخواهد، نباید نسبت به عیوب خود بیتفاوت باشد.
Zahra_Z
مثالِ مهم تکبّر به ولیّخدا ابلیس است که داستان خلقت انسان با آن آغاز شد: «إِلَّا إِبْلِیسَ أَبی وَ اسْتَکبرَ» مگر میشود چنین موضوعی را یک مسألهٔ فرعی دانست؟ شبیه یک فیلم سینمایی که در آغاز شمایی از کل آنچه بناست در طول داستان اتفاق بیفتد، به صورت نمادین در یک حادثهای نشان داده شده یا محور اصلی داستان معرفی میشود، گویی خداوند میخواهد به ما بگوید محور داستان حیات بشر تکبّری است که به ولیخدا میشود.
A L
مهمترین آموزهای که پدران و مادران و همهٔ مراکز تعلیم و تربیت میتوانند برای افزایش بازدهٔ علمی و سرعت یادگیری بچهها به کار بگیرند، آموزش تواضع و دوری از تکبّر به آنهاست؛ چراکه تکبّر مهمترین عاملِ نفهمیدن و کج فهمیدن است. چه خوب است معلّمین، در پیچ و خم تعلیم و تربیت، بیش از همهٔ تعالیم به این بپردازند که در دل دانشآموز چیزی از تکبّر باقی نماند. و چه خوب است که در حوزه و دانشگاه هم به خطر تکبّر، به عنوان مهمترین عامل ایجاد رکود علمی، بیشتر توجه شود.
حداقل اثر تکبّر این است که امکان تعلیم را از بین میبرد. آدم متکبّر که چیزی یاد نمیگیرد. یادگیری استعدادی است که نیازمند تواضع است. به همین دلیل است که امیرالمؤمنین (ع) یادگیری را برای متکبّر منتفی میداند: «لا یتَعَلَّمُ مَن یتَکبَّرُ.»
A L
تکبّر یعنی خود را بزرگ پنداشتن؛ و بزرگی پوشالی خود را دوست داشتن؛ و برای حفظ آن، با خوبیها و خوبان عالم جنگیدن؛ و بزرگتر از خود را تحمل نکردن
A L
چرا به یک «عیب» میپردازیم، آیا بهتر نیست از «خوبیها» سخن بگوییم؟ آیا رفع عیب از وجود انسان مهمتر از رسیدن به خوبیهاست؟ بله. چون وجود انسان سرشار از پاکیهای فراوان است، ولی عیوبی که ما داریم مانع بروز این خوبیها و پاکیها میشود. اگر عیوب روحی خود را کم کنیم خوبیهایمان رو خواهد آمد. شاید به همین دلیل است که امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری کردن از بدیها برتر از کسب خوبیهاست.»
مهدی نادریان
امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری کردن از بدیها برتر از کسب خوبیهاست.»
مینا
امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری کردن از بدیها برتر از کسب خوبیهاست.»
کاربر ۱۳۱۶۶۲۳
تکبّر احساسی است که وقتی در قلب کسی ایجاد شود، نمیتواند گناه نکند، مثل احساس «مهربانی» که اگر در قلب کسی ایجاد شود، نمیتواند کار خیر انجام ندهد.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
درست است که تکبّر با نماز از بین میرود، امّا باید گفت نماز آغاز مبارزه با تکبّر است. چقدر باید نماز بخوانیم تا تکبّر از بین برود؟ تا وقتی زنده هستیم باید نماز بخوانیم و این مبارزه پایان ندارد.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان