بریده‌هایی از کتاب جلاد لاغر

«فقط خدا از حقیقت مطلق خبر دارد. همیشه برای آدم‌ها چیزی هست که باید یاد بگیرند. ما کورمال کورمال به طرف شناختی می‌رویم که تکه‌ای از زمان را برایمان آشکار می‌کند. هیچ‌کس نباید ذهنش را روبه افکار نو ببندد

خدا می‌تواند هر چیزی را کنترل کند، ولی به خواست خودش این کار را نمی‌کند. او مردم را آزاد می‌گذارد تا دنبال کار خودشان بروند.» جیبل پرسید: «پس برای چی او را عبادت می‌کردی؟» مردم من خدا را عبادت می‌کنند تا به او نزدیک‌تر باشند، نه اینکه خواسته‌هایشان را از او طلب کنند.

ما نمی‌توانیم تعیین کنیم که کجا به دنیا بیاییم یا چطوری بزرگ بشویم. ولی اگر لازم باشد، می‌توانیم باورهای اطرافیانمان را نپذیریم. عزیزان ما و بزرگ‌ترهایمان همیشه نمی‌دانند که چه چیزی بهتر است. آدم باید به قلبش گوش بدهد و خودش نتیجه بگیرد که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط.

راه آسان همیشه راه درست نیست. گاهی برای رسیدن به آرامشی بزرگ‌تر، لازم است که آدم منتظر بماند و بگذارد عزیزانش از بی‌عدالتی کسانی که فقط به باورهای خودشان اهمیت می‌دهند ـ و برای عدالت و احساسات دیگران هیچ ارزشی قائل نیستند ـ رنج بکشند، اگر چه تحمل این وضع تا ذره ذره از تارهای ذهن و روحش را به درد بیاورد.

«مرگ از هیچ‌کس نمی‌گذرد.»

توی دنیا، آدم‌های زیادی هستند که باورهای متفاوتی دارند. برای اینکه همه آنها راضی باشند، مرگ باید چهره‌های متفاوتی داشته باشد، خیلی‌خیلی متنوع‌تر از آنکه بتوانی تصورش را بکنی.

خیانت کردن به باورها و قوانینِ کسانی که دوستشان داریم چطوری ممکن است اتفاق خوبی باشد؟» تل سانی گفت: «ما گاهی مجبوریم چیزهایی را که بزرگ‌ترهایمان یادمان داده‌اند ندیده بگیریم.» با حرکت سرش به بیارایی‌ها اشاره کرد. «آنها بدتر از آنند که شما قبلاً بودید. ولی فرقی نمی‌کند. آنها هم فکر می‌کنند فقط خودشان می‌دانند که چه چیزی بهتر است و فقط آنها پاک هستند، و آرزویشان این است که شرارت‌هایشان را مثل یک بیماری همه‌جا منتشر کنند.

«هیچ‌وقت کسانی را که خدمت می‌کنند دست‌کم نگیر. برده‌های اینجا اغلب چندین ساعت پیش از هر آدم دیگری از توطئه‌های داخل شهر باخبر می‌شوند.»

راه آسان همیشه راه درست نیست. گاهی برای رسیدن به آرامشی بزرگ‌تر، لازم است که آدم منتظر بماند و بگذارد عزیزانش از بی‌عدالتی کسانی که فقط به باورهای خودشان اهمیت می‌دهند ـ و برای عدالت و احساسات دیگران هیچ ارزشی قائل نیستند ـ رنج بکشند، اگر چه تحمل این وضع تا ذره ذره از تارهای ذهن و روحش را به درد بیاورد.

دنیا پر از آدم‌های شرور است. همه جا پر از خشونت و خطر است. همیشه همین طور بوده و تا آینده‌ای طولانی هم خواهد بود.