این بازیِ بیهوده و وقت تلفکردن. تا ابد ادامه دارد.
پویا پانا
«زندگی هم آدم را فرسوده و رنجور میکند. شاید فردا روز بهتری برایم باشد.»
پویا پانا
بیشتر اوقات، بهترین بخش زندگی وقتهایی هست که دست به سیاه و سفید نزدهای و نشستهای و دربارهی زندگی فکر کردهای.
AHH
مرگ برای همه حاضر است. آدمها، حیوانات، چرنده، پرنده، خزنده، حشرات، ماهیها و هیچکدام هم شانسی نداریم. از حالا همه چیز معلوم است. همه چیز به مرگ ختم میشد.
re8za8
عصر ساکت و دلگیری بود. انگار زمین همراه با یک کندهی پوسیده پر از موریانه داشت میسوخت.
shima mousavi
گفت: «دلم برات تنگ شده بود.»
- «دلت برای چی تنگ شده بود؟»
- «چیزای کوچیک.»
- «مثلاً چی؟»
- «الآن یادم نمیاد
shima mousavi
بیشتر اوقات، بهترین بخش زندگی وقتهایی هست که دست به سیاه و سفید نزدهای و نشستهای و دربارهی زندگی فکر کردهای.
منظورم این است که فکر میکنم همه چیز بیمعنی است. بعد به این باور میرسم که همه چیز خیلی هم بیمعنا نیست. همین که فکر میکنی همهچیز بیمعناست، خودش یک جور معنابخشی به همهچیز است. میدانی منظورم چی هست؟ بدبینیِ خوشبینانه.
shima mousavi
بیشتر اوقات، بهترین بخش زندگی وقتهایی هست که دست به سیاه و سفید نزدهای و نشستهای و دربارهی زندگی فکر کردهای.
shima mousavi
روی همرفته، زندگیِ بدی نداشتم. شبها در خیابان نمیخوابیدم، خانهای داشتم و تختخوابی که در آن میخوابیدم. البته، آدمهای خوب زیادی بودند که در خیابان میخوابیدند. آنها آدمهای احمقی نبودند، فقط مناسب نظامِ این دنیا نبودند.
shima mousavi
کلی کار داشتم. در حالی که بخشی از اپرای کارمِن را زیر لب زمزمه میکردم به این فکر میکردم که چشمانِ من آبی است و هیچکس جز خودم مرا دوست ندارد حس عجیبی است.
shima mousavi