بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۴
(۲۴۰)
او گفت: «بااینحال، من چند قانون میشناسم که دربارهی عشق و ازدواج صدق میکنند: اگر به دیگری احترام نگذاری، دچار مشکل خواهی شد. اگر برخی مواقع کوتاه نیایی، دچار مشکل خواهی شد.
اگر نتوانی آزادانه در مورد هر آنچه بین شما رخ میدهد صحبت کنی، دچار مشکل خواهی شد؛ و اگر در زندگی ارزشهای مشترکی نداشته باشید، دچار مشکل خواهید شد. ارزشهای شما باید شبیه هم باشد.
«و مهمترین این ارزشها چیست، میچ؟»
بله؟
«اعتقاد تو به اهمیت ازدواج.»
موری بینیاش را بالا کشید و بعد چشمانش را برای لحظهای روی هم گذاشت. با چشمان بسته آه کشید:
«نظر شخصی من این است که ازدواج یکی از مهمترین کارهایی است که میتوان انجام داد و اگر آن را تجربه نکنی، چیزهای زیادی را از دست خواهی داد.»
او بحث را با یک نقلقول از شعری که مانند یک دعا به آن اعتقاد داشت، پایان داد: «یا به هم عشق بورزید یا بمیرید.»
♡bahar8413♡
بخشی از مشکل این است که همه یکجورهایی عجله دارند. مردم معنای زندگیشان را درنیافتهاند بنابراین دائماً به دنبال آن میدوند. آنها به ماشین بعدی، به خانهی بعدی و کار بعدی فکر میکنند. بعد متوجه میشوند که این چیزها هم خالی و بیمعنی است و به باز هم میدوند و میدوند.»
♡bahar8413♡
«کارهایی را انجام بده که از قلبت برمیآیند. زمانی که این کار را انجام بدهی، احساس نارضایتی نخواهی کرد، حسادت نخواهی کرد، حسرت اموال دیگران را نخواهی خورد. برعکس، تمام وجودت پر میشود از احساس خوبی که از سایرین پس میگیری.»
او سرفه کر
♡bahar8413♡
خودت را وقف عشق به دیگران کن، خودت را وقف جامعه اطرافت کن و خودت را وقف ساختن چیزهای جدیدی کن که به تو هدف و معنا بدهد.»
♡bahar8413♡
زمانی که چگونه مردن را یاد بگیری، چگونه زیستن را هم میآموزی.»
mohammad
چهارمین سهشنبه
دربارهی مرگ صحبت کردیم
موری گفت: «بگذار صحبتهای امروزمان را با طرح این مسئله آغاز کنیم: همه میدانند که یک روز میمیرند اما هیچکس این امر را باور ندارد.»
کاربر ۱۵۱۵۷۲۱
«پذیرای هر آنچه باشکه قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی. گذشته را همانگونه که گذشته بپذیر، بی آنکه سعی در نفی آن داشته باشی، بی آنکه آن را نادیده بگیری؛ بیاموز که خود را ببخشی و از بخشش دیگران غافل نشو؛ و هیچگاه تصور نکن که برای انجام این کارها دیر شده است.»
mozhdeh
«کارهایی را انجام بده که از قلبت برمیآیند. زمانی که این کار را انجام بدهی، احساس نارضایتی نخواهی کرد، حسادت نخواهی کرد، حسرت اموال دیگران را نخواهی خورد. برعکس، تمام وجودت پر میشود از احساس خوبی که از سایرین پس میگیری.»
olivereader
میتوانم به جرئت بگویم، زمانی که بیش از همیشه به عشق نیاز داری، نه پول و نه قدرت نمیتواند حسی که به دنبالش هستی را به تو بدهد. اصلاً هم مهم نیست که چقدر از آنها را داشته باشی
olivereader
نگاه به گذشته باعث میشود همهچیز را مقایسه کنی و با آن رقابت کنی؛
olivereader
تابهحال استادی داشتهاید که شما را بهعنوان موجودی خام اما باارزش ببیند؟ مثل جواهری که به کمی تجربه میتواند به گوهری درخشان بدل شود؟
🍃نــہـــالــــے🍃
«تا زمانی که یکدیگر را دوست داشته باشیم و عشقی که داشتیم را به خاطر بیاوریم، میتوانیم بمیریم بدون اینکه حقیقتاً بمیریم... بدون اینکه حقیقتاً نابود شویم.
تمام عشقی که تو بیافرینی، سر جاس خود باقی میماند. تمام خاطراتت بر جا میماند. تو در قلب تمام کسانی که در زمان زنده ماندن لمس کردی یا به آنان محبت کردی، زنده خواهی ماند.»
طاهره ملکی
«بگذار عشق وارد وجودت شود. ما فکر میکنیم که لایق عشق نیستیم، فکر میکنیم اگر عشق در ما نفوذ کند حساس و آسیبپذیر میشویم؛ اما یک مرد خردمند به نام لِوین حرف خوبی زد. او گفت: عشق تنها عملکرد منطقی بشر است.
pejman
چند قانون میشناسم که دربارهی عشق و ازدواج صدق میکنند: اگر به دیگری احترام نگذاری، دچار مشکل خواهی شد. اگر برخی مواقع کوتاه نیایی، دچار مشکل خواهی شد.
اگر نتوانی آزادانه در مورد هر آنچه بین شما رخ میدهد صحبت کنی، دچار مشکل خواهی شد؛ و اگر در زندگی ارزشهای مشترکی نداشته باشید، دچار مشکل خواهید شد. ارزشهای شما باید شبیه هم باشد.
A PERSON
زمانی که کسانی که دوستت دارند حرف میزنند، به آنها گوش بده؛ فکر کن این آخرین باری است که با آنها حرف میزنی.
Sadegh
«خب، اولین دلیلش این است که فرهنگی که ما داریم به مردم این اجازه را نمیدهد تا حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند. ما درسهای اشتباهی را به آنها میآموزیم؛ و تو باید خیلی قوی باشی تا بتوانی بگویی که من زیر بار فرهنگی که برایم کارایی ندارد، نمیروم. اینکه فرهنگ خودت را بسازی. بیشتر مردم نمیتوانند این کار را انجام بدهند. آنها حتی از من که در این شرایط قرار دارم هم غمگینتر هستند
im._.alireza
«پذیرای هر آنچه باشکه قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی. گذشته را همانگونه که گذشته بپذیر، بی آنکه سعی در نفی آن داشته باشی، بی آنکه آن را نادیده بگیری؛ بیاموز که خود را ببخشی و از بخشش دیگران غافل نشو؛ و هیچگاه تصور نکن که برای انجام این کارها دیر شده است.»
Sadegh
«پذیرای هر آنچه باشکه قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی. گذشته را همانگونه که گذشته بپذیر، بی آنکه سعی در نفی آن داشته باشی، بی آنکه آن را نادیده بگیری؛ بیاموز که خود را ببخشی و از بخشش دیگران غافل نشو؛ و هیچگاه تصور نکن که برای انجام این کارها دیر شده است.»
Ghazal..
«مردم تنها زمانی پست و بد میشوند که احساس خطر کنند و این همان کاری است که فرهنگ ما میکند. این همان کاری است که اقتصاد ما میکند. در اقتصاد ما، حتی مردمی که سرِ کار میروند هم احساس خطر میکنند چون نگران از دست دادن شغلشان هستند؛ و زمانی که احساس خطر کنی، تنها به فکر خودت خواهی بود. پول برایت مثل خدا میشود. تمام اینها بخشی از فرهنگ ما است.»
Reza Qas
«ببین، مهم نیست کجا زندگی کنی، بزرگترین نقص ما کوتهنظری و تنگنظریمان است. ما نمیتوانیم ببینم که به کجاها میتوانیم برسیم. ما باید ظرفیت دیدن تواناییهای خودمان را داشته باشیم و خودمان را آنقدر بسط دهیم که به هر آنچه میتوانیم، تبدیل شویم؛ اما اگر اطرافت پر باشد از مردمانی که میگویند «من سهمم را میخواهم، همینالان میخواهم» افراد کمتری صاحب همهچیز میشوند و یک ارتش استخدام میکنند تا از اعتراض و دزدی اموالشان توسط فقرا جلوگیری کنند.»
ghazal grbn
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۲۹,۹۹۹
۱۴,۹۹۹۵۰%
تومان