بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۴
(۲۳۸)
«میچ، فکر اینکه بخواهی داراییهایت را به رخ بالادستانت بکشی از سرت بیرون کن. آنها درهرحال از بالا به تو نگاه خواهند کرد؛ و فکر این که بخواهی داراییهایت را به رخ زیردستانت بکشی را هم از سرت بیرون کن. آنها تنها به تو حسادت خواهند کرد. موقعیت اجتماعی تو را به هیچ جا نخواهد رساند. تنها یک قلب باز و مهربان میتواند برایت جایگاهی در دل همه باز کند.»
me
آیا هیچ قانونی وجود ندارد تا بهواسطهی آن بفهمیم یک ازدواج آخر و عاقبت خوبی دارد یا نه؟
موری لبخند زد: «به این آسانی نیست، میچ!»
میدانم.
او گفت: «بااینحال، من چند قانون میشناسم که دربارهی عشق و ازدواج صدق میکنند: اگر به دیگری احترام نگذاری، دچار مشکل خواهی شد. اگر برخی مواقع کوتاه نیایی، دچار مشکل خواهی شد.
اگر نتوانی آزادانه در مورد هر آنچه بین شما رخ میدهد صحبت کنی، دچار مشکل خواهی شد؛ و اگر در زندگی ارزشهای مشترکی نداشته باشید، دچار مشکل خواهید شد. ارزشهای شما باید شبیه هم باشد.
«و مهمترین این ارزشها چیست، میچ؟»
بله؟
«اعتقاد تو به اهمیت ازدواج.»
Mira
جملات قصار فلسفی دربارهی نحوهی زندگی در زیر سایهی مرگ مینوشت: «پذیرای هر آنچه باشکه قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی. گذشته را همانگونه که گذشته بپذیر، بی آنکه سعی در نفی آن داشته باشی، بی آنکه آن را نادیده بگیری؛ بیاموز که خود را ببخشی و از بخشش دیگران غافل نشو؛ و هیچگاه تصور نکن که برای انجام این کارها دیر شده است.»
بنگالیسم
برای تنهایی هم همینگونه است: خودت را رها میکنی، میگذاری اشکهایت فروبریزند، آن را کامل حس میکنی اما درنهایت میتوانی بگویی: خیلی خب، این لحظهی تنهایی من بود.
من از احساس تنهایی نمیترسم اما حالا میخواهم این تنهایی را کنار بگذارم و میدانم احساسات دیگری نیز در دنیا وجود دارد و من میخواهم تمام آنها را هم تجربه کنم.»
محمد
با خودت در صلح باش.
ماه.
یک جامعهی کوچک از مردمانی که دوستشان داری و دوستت دارند تشکیل بده.
ماه.
ما باید ظرفیت دیدن تواناییهای خودمان را داشته باشیم و خودمان را آنقدر بسط دهیم که به هر آنچه میتوانیم، تبدیل شویم
ماه.
ادامه بده! بهترینها هنوز مانده است
ماه.
باید بپذیری که چه کسی هستی و از آن خوشحال باشی.
ماه.
امیدوارم بتوانی قدرت شفا را در رنج و اندوه پیدا کنی.
ماه.
طوری به طبیعت گرایش دارم انگار برای اولین بار آن را میبینم.
ماه.
یک مرد خردمند به نام لِوین حرف خوبی زد. او گفت: عشق تنها عملکرد منطقی بشر است.
ماه.
«عشق برنده میشود. عشق همیشه برنده است.»
ماه.
پذیرای هر آنچه باشکه قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی.
ماه.
انگار هر تندبادی میتواند او را از روی زمین بلند کند و تا ابرها به آسمان ببرد.
ماه.
تابهحال استادی داشتهاید که شما را بهعنوان موجودی خام اما باارزش ببیند؟ مثل جواهری که به کمی تجربه میتواند به گوهری درخشان بدل شود؟ اگر آنقدر خوششانس باشید که چنین استادی در مسیر زندگیتان پیدا شود، همیشه میتوانید راهتان را بهسوی او از نو پیدا کنید.
مری و راه های نرفته اش
عشق یعنی زمانی که تو به همان اندازه که نگران شرایط خودت هستی، نگران شرایط کس دیگری هم باشی.
مری و راه های نرفته اش
«مرگ پایان یک زندگی است، نه پایان یک رابطه.»
مری و راه های نرفته اش
«تا زمانی که یکدیگر را دوست داشته باشیم و عشقی که داشتیم را به خاطر بیاوریم، میتوانیم بمیریم بدون اینکه حقیقتاً بمیریم... بدون اینکه حقیقتاً نابود شویم.
تمام عشقی که تو بیافرینی، سر جاس خود باقی میماند. تمام خاطراتت بر جا میماند. تو در قلب تمام کسانی که در زمان زنده ماندن لمس کردی یا به آنان محبت کردی، زنده خواهی ماند.»
مری و راه های نرفته اش
اگر ما بدانیم که درنهایت میتوانیم با مردن کنار بیاییم، بعد بالاخره میتوانیم سختترین کار دنیا را انجام بدهیم.»
و این کارِ سخت چیست؟
«کنار آمدن با زندگی...رسیدن به صلح و آرامش با زندگی.»
مری و راه های نرفته اش
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۲۹,۹۹۹
تومان