«زندگی با قلندری دنیاگرد زیباتر است از زندگی با مردهایی که به یکجا میچسبند و دیگر نمیتوانند تغییرش بدهند.»
شلاله
در نظر او همهٔ پدیدهها مثل ظاهر کردن عکس از روی نگاتیو بودند. در همهچیز دنبال آغازی تاریک میگشت و پایانی روشن و براق که مانند عکسهای خودش پرفروغ باشد.
گیسو
وحشتناک است اگر هر انسانی بخواهد رویاهای خودش را به انسانهای دیگر و به تاریخ تحمیل کند.
Parinaz
خدایا کاری کن هرچه میشود میان من و تو باشد، فقط من و تو... خودم و خودت، تنها
👑Nargess Ansari👑
بدان، انسان فقط با اعتقاد زندگی نمیکند، همانطور که نمیتواند فقط با عشق زندگی کند. انسان فقط با خیال زندگی نمیکند، همانطور که فقط با حقیقت هم نمیتواند زندگی کند... دنیای محدود میان مرزها، مانند دنیایی که شکلی ندارد سهمناک است.»
محمدرضا
میدانستم در جهان او، در شریعت او، رحم و دلسوزی جایی ندارد. او بر آن باور بود که انسان باید شریعت را اعمال کند و دیگر خدا خودش دربارهٔ همهچیز تصمیم میگیرد. او تصمیم میگیرد که چه کسی دچار نفرین میشود و چه کسی مستحق رحمت.
شلاله
«مواظب باش به آبوهوا و منظرههای اینجا عادت نکنی. سعی کن زیاد از آب اینجا نخوری و خیلی به زنها نگاه نکنی... شهر مانند تریاک است، اگر به آن عادت کنی دل کندن از آن ساده نیست.»
شلاله
میتواند نخوابد و مدام بخواند و بخواند. بعضی وقتها معلوم بود میخواهد خودش را فراموش کند. بعضی وقتها هم کتابها او را با خودشان میبردند و احساس میکردم او عمیقاً به فکر فرو رفته است و تامل میکند. نمیدانستم آیا به محتوای کتابها فکر میکرد یا به چیز دیگری
گیسو
چشمهایش را بست و پشت به آن دنیای عجیبی کرد که مستانه در آن رها شده بود. گفت: «فراموش نکن که من هم زندگیام را رها کردهام، آیندهام را باختهام، و از اندیشهها و عقایدم خداحافظی کردهام.»
گیسو
انسان زیبایی ویژهای دارد و از همهٔ زیباییها مؤثرتر توان انسان است برای جستوجوی خوشبختی.
sina_m_farsakh