بریدههایی از کتاب ستون دنیایم باش
۳٫۸
(۵۱)
من تو بخش علوم مغزی، عصبشناسی ادراکی، تو دانشگاه ایندیانا، بلومینگتون، میایستم، جاییکه تمام جوابها دور من هستن.
مهدی فیروزان
«میخوام یادت باشه که تو نمیتونی مسئولیت همهچی رو به دوش بکشی.
teo;
آدم هیچوقت دلتنگیش برای آدمهایی که رفتن کم نمیشه و از بین نمیره
teo;
با گذشت زمان بهتر نمیشه. آدم فقط یهجورایی بهش عادت میکنه.
teo;
تو تنها کسی هستی که میدونه مشکل من چیه.
teo;
به همه لبخند بزن و سر تکون بده.
همیشه حواست جمع باشه.
همیشه مثل چی بانمکبازی دربیار.
قلب تپندهٔ مجالس باش، ولی چیزی ننوش. ریسک نکن و کنترلت رو از دست نده؛ وقتی چیزی ننوشیدی هم این اتفاق به اندازهٔ کافی میافته، پس ریسک نکن.
توجه کن.
هر کاری در توانت هست انجام بده. پادشاه احمقها باش. هر چیز و هر کاری که جلوی طعمهشدنت رو بگیره.
teo;
همیشه بهتره شکارچی باشی تا شکار.
teo;
همه میدونن.
من واقعاً درست به عواقبش فکر نکرده بودم.
Fatima
اجازه ندین کسی، حتا خودتون، شما رو پایین بیاره.
خصوصاً خودتون.
Fatima
اگه فقط یهکم شبیه انسان رفتار میکردی خیلی دوستداشتنیتر میشدی.
Fatima
این یه آغوش گرم و دربرگیرندهست، یه حس خوبه و میتونم بوی صابون و هوای بیرون رو روش حس کنم، انگار که تو چمنهای تازه غلت زده باشه.
Fatima
دلم میخواد منو تا ابد نگه داره، ولی بعد اون عقب میکشه و با چشمهای نیمهبسته بهم نگاه میکنه. «شببهخیر لیبی.»
Fatima
حس میکنم که از یه احساس امن و گرم پر شدم، احساسی که الان مدتها بود نداشتم. این حس اینجوریه که، همهچیز درست میشه. تو درست میشی. تو الانم درستی. بیا با هم باشیم، فقط من و تو.
Fatima
این نکتهٔ زندگی بیرون از خونهست: تو هیچوقت نمیدونی ممکنه چه اتفاقی بیوفته.
Fatima
تو هنوزم اعصابخوردکنی. ولی هنوزم خودتی.
Fatima
من عاشقِ عاشقبودنم، ولی عزیزم فقط دوست داره برقصه
Fatima
ما هیچوقت نمیدونیم که چقدر وقت داریم. فردای ما هیچوقت تضمینشده نیست.
Fatima
«پاشید. پاشید. وقت طلاست. بیایید رو اعتمادبهنفسمون کار کنیم.»
Fatima
طوری بهم نگاه میکنه که انگار میتونه مستقیم تو قلب و روحم رو تماشا کنه.
Fatima
دائماً گشتن دنبال مردمی که عاشقشون هستی، واقعاً خستهکننده است.
Fatima
حجم
۲۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان