بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۴٫۰
(۱۵۳)
به نظر من عشق فقط یک فریب است برای سرگرم کردن روح ناآرام انسان.
Melika
در داستانهایی که مردان برای توجیه زورگوییهای خود ساختهاند اولین انسانی که خلق شد موجودی است به اسم «آدم» و بعد از او «حوا» آفریده میشود تا آدم را از تنهایی دربیاورد و زندگیاش را پر از دردسر سازد. اگر هم به نقاشیهای درب و دیوار کلیساها دقت کنی میبینی که «خدا» از نظر آنها پیرمردی ریش سفید است، نه پیرزنی سپیدموی.
Melika
امان از آن روزی که در کنار ظالمین زورگو زندگی کنی که حتی از فکر کردن به آزادی هم محرومت میکنند... آن زمان است که زندگی به جهنمی بیش، شبیه نیست... زندگی در کنار دستهٔ دوم شاید با مرگ پایانپذیر باشد، اما در مورد دستهٔ اول با هیچ چیز پایانپذیر نیست؛ زیرا که خود را متقاعد به پذیرفتن کردهای.
Hossein Gh
دنیا بدون حضور بچهها به انتها میرسد
Hossein Gh
مادر شدن یه شغل یا حتی یک وظیفه نیست، بلکه حقی است شبیه هزاران حق دیگر که باید آن را فریاد بزنی و به گوش همه برسانی. اما اغلب مواقع این فریاد به شکست منتهی میشود
Hossein Gh
در اولین و آخرین انتخابی که پیش رو داشتم مستحکم شدم و زاده نشدن را انتخاب کردم. مطمئناً این تصمیم خودم بود، نه تصمیم تو. هدف از موجود بودن چیست؟... در دنیایی که من در آن بودم و تو آن را رحم مینامیدی، هدف به دنیا آمدن بود؛ اما در دنیایی که تو در آن زندگی میکنی هدف رسیدن به مرگ است و این یعنی باید از عدم وارد عدم میشدم...»
Hossein Gh
به نظر من این دادگاه فقط برای محاکمهٔ این زن نیست، بلکه برای محاکمهٔ تمام زنهاست. پس بهتر است این را در سرتان فرو کنید که مادر بودن یک "وظیفه" نیست، بلکه یک "انتخاب" است
Hossein Gh
هزاران سال است که انسانها به امید "فردای بهتر" زادوولد میکنند و دل خوش میکنند به این که فرزندانشان "فردای بهتری" نسبت به خودشان داشته باشند و این "فردای بهتر" در داشتن خانهای گرم و نرم خلاصه میشود. البته که اگر از سرما بلرزی، داشتن یک خانهٔ گرم خیلی دوستداشتنی و مفید است؛ اما به طور قطع عامل خوشبختی تو نیست و از حقوق تو دفاع نخواهد کرد و تو همچنان باید دروغها و تزویرها و سنگدلیها را تحمل کنی. حال به نظر تو درست است که تو به خاطر جنگ و بمباران و یا شلیک گلولهٔ یک فرمانده ای که به خاطر فشار فقر و گرسنگی سهم غذایش را دزدیدهای، کشته شوی؟!
Hossein Gh
گرسنگی و فقر هر نوع احساسی را در وجود انسان میکشد
Hossein Gh
آزادی تساوی حقوق فقط در همانجایی هست که الان تو حضور داری!...
و آیا درست است که از آن جای راحت و بی دغدغه، وارد این دنیای پر از ظلم شوی؟!
Hossein Gh
زمستان فصل ثروتمندان است. اگر پول داشته باشی، سرما برایت یک بازی و تفنن است که بتوانی پالتو پوست گرم و گرانقیمتی بخری و خودت را برای بازی اسکی آماده کنی...
و برعکس اگر پولی نداشته باشی، آن سرما فقط زجر است و عذاب و دیدن منظرهٔ زیبای برف برایت تنفر برانگیز میشود.
Hossein Gh
امان از آن روزی که در کنار ظالمین زورگو زندگی کنی که حتی از فکر کردن به آزادی هم محرومت میکنند... آن زمان است که زندگی به جهنمی بیش، شبیه نیست... زندگی در کنار دستهٔ دوم شاید با مرگ پایانپذیر باشد، اما در مورد دستهٔ اول با هیچ چیز پایانپذیر نیست؛ زیرا که خود را متقاعد به پذیرفتن کردهای.
Hossein Gh
در این دنیا کلمهٔ «آزادی» زیاد به گوشت خواهد خورد. این کلمه هم همانند «عشق» تمام ارزشش را از دست داده است. انسانهایی را میبینی که به خاطر آزادی تا سر حد مرگ پیش میروند و من امیدوارم تو یکی از همین انسانهایی شوی که به دنبال آزادی جانش را میدهد. گرچه الان که در رحم من هستی، با وجود فضای تنگی که داری و تاریکیای که پشت سر میگذاری، معنای آزادی را بیشتر از این دنیا درک میکنی؛ چون تنهایی، چون نیازی نیست دل کسی را به دست آوری یا از کسی عذرخواهی کنی... نه کسی تو را آزار میدهد و نه از تو انتظاری دارد، چون در تنهایی به سر میبری و از دنیای اسارت و محدودیت چیزی نمیدانی.
Hossein Gh
این که دانستم چون خودت را دوست نداری، به دنبال کمبودهایت در دیگری هستی و یا شاید هم به دنبال راهی برای نجات از تنهایی و بی کسی. از نظر خیلیها اینها همان عشق هستند، اما از نظر من عشق از آنچه آنها میگویند کمتر است. مانند سیری بعد از گرسنگی که درد معده به دنبال دارد و یا شاید هم به معنای حالت تهوع باشد. چگونه است که هیچ حسی نمیتواند این کلمه را برای من معنی کند؟!....
بیصبرانه به دنبال کشف معنایش هستم. شاید عشق همان توصیفی است که مادرم میکند: همان حسی که یک مادر بعد از بغل کردن فرزند کوچک و بیدفاعش به آن دچار میشود. و اگر از خود تو معنی عشق را بپرسم، چه پاسخی به من خواهی داد؟!
بین من و بقیهٔ عاشقها تنها یک وجه اشتراک وچود دارد، آن هم این است که هر دو وقتی به عکس معشوقمان نگاه میکنیم آرامش میگیریم. من وقتی به عکسهای دوستداشتنی تو نگاه میکنم، همین حس را تجربه میکنم. مثل بیماری شدهام که وقتی خسته از سر کار بازمیگردم، تو را میطلبم. به عکسهایت مجدداً نگاه میکنم و روزهای عمرت را میشمارم.
Hossein Gh
خفت مثل یک حیوان درنده همیشه در کمین ما نشسته و هرروز با چهرهٔ عقل و کمال و مصلحت خود را نمایان میکند و به ندرت هستند کسانی که در مقابلش تسلیم نشوند. انسانها وقتی خود را در خطر میبینند تن به خفت میدهند و به محض اینکه خطر رفع شد، به جایگاه انسانی خود بازمیگردند. پس دقت کن که هیچگاه در برابر خطر، انسانیتت را از دست ندهی، حتی اگر ترس تمام وجودت را گرفته باشد. متولد شدن خودش به اندازهٔ کافی خطر دارد: خطر پشیمانی از به دنیا آمدن...
Hossein Gh
مبارزه و تلاش برای رسیدن به مراتب زیباتر از خود رسیدن به مقصد و پیروزی است. وقتی به مقصد میرسی و پیروز میشوی، تازه احساس بیانگیزگی میکنی؛ چرا که هدفت تمام شده و باید برخیزی و برای خودت هدفهای جدیدتری خلق کنی تا بیانگیزگیات را سرپوش گذاری.
Hossein Gh
متوجه باش، من یک فرزند ناخواسته بودم که در اثر یک غفلت به وجود آمدم. مادرم برای اینکه من به دنیا نیایم هر شب معجونی را با آب مخلوط کرده و سپس با گریه و زاری آن را میخورد و این کار هر شب او بود تا این که یک شب، اولین تکانهای مرا در وجودش احساس کرد و این نشان از آن بود که من نمیخواهم از بین بروم و دقیقاً در همان لحظه بود که لیوان معجون از دستش به زمین افتاد و روی زمین ریخت و چند ماه بعد بود که من پیروزمندانه در زیر نور آفتاب میغلتیدم...
Hossein Gh
کودک من، زندگی یعنی خستگی، یعنی یک جنگ تکراری که هر روز باید آن را تجربه کنی و برای هر لحظه شادی کوتاهمدتش باید تاوان سنگینی بپردازی. اما از کجا باید بدانم که از بین بردنت کار اشتباهی است؟!
Hossein Gh
خندهای دارد بس دلنشین... نمیدانم چرا اینگونه میخندد؛ شاید به این علت که پیش از این زیاد گریه کرده است؛ زیرا تنها کسانی که در گذشتهشان زیاد گریه کردهاند میتوانند قدر لحظات شاد اکنونشان را به خوبی بدانند و اینگونه بخندند.
Elentari
از درد نمیترسم... درد با ما زاده شده و با ما بزرگ میشود و آنقدر در وجود ما عجین میگردد که آن را مانند دستها و پاهایمان جزئی از وجودمان میدانیم.
Niloufar
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان